
کتاب نابانگ نهنگ سوار
معرفی کتاب نابانگ نهنگ سوار
کتاب «نابانگ نهنگ سوار» نوشتۀ آری نیلانداری و ترجمۀ مهدی مقیسه است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. نابانگ نهنگسوار داستانی است دربارۀ شجاعتی متفاوت؛ شجاعتی که از قلبی مهربان و ارادهای آرام سرچشمه میگیرد. کتابی که هم قصهای جذاب برای کودکان است و هم آموزهای شیرین برای بزرگترها.
درباره کتاب نابانگ نهنگ سوار
کتاب نابانگ نهنگسوار با نثری افسانهای و جادویی، ما را به دل دریاهای دور و سرزمینهای پررمزوراز شرق آسیا میبرد. در این داستان، نابانگ، پسرکی از یک جزیرۀ دورافتاده، پس از گمشدن پدرش در طوفانی سهمگین، تنها با یک نیلبک و دوستی وفادار به نام نهنگ، عازم سفری میشود که بیشتر از آنکه برای یافتن پدر باشد، مسیری برای شناخت خود، قدرت مهربانی و نجات جهان است.
کتاب نابانگ نهنگسوار که برگرفته از افسانهای کهن از کشور تایوان و بازتابی از فرهنگ دریایی جنوب شرق آسیاست، کودکان را با دنیایی پر از خطر و درعینحال آکنده از امید، دوستی، همدلی و نجات آشنا میکند. نابانگ در این مسیر با ماجراهای گوناگونی روبهرو میشود: از نجات دریانوردی تنها گرفته تا رساندن صدای دلفین به مادرش و حتی نجات دزد دریایی از دل گرداب؛ اما ویژگی منحصربهفرد او نه قدرت بدنیاش که مهربانی و توانایی ایجاد ارتباط با دیگران است.
او هر مشکلی را با صدای دلنشین نیلبک پدرش و کمک نهنگ حل میکند و همین باعث میشود آوازهاش به گوش پادشاه دانا برسد. در ادامه، نابانگ به مأموریتی بزرگ دعوت میشود: مقابله با اسمونگ، اژدهای خشمگین و ویرانگر سرزمین اندونزی؛ اما در این داستان برخلاف الگوهای معمول قهرمانانه، شکست دشمن نه با شمشیر و خشونت، بلکه با صدای موسیقی، دلرحمی و صلحجویی محقق میشود.
نویسنده در لایههای زیرین داستان نابانگ نهنگسوار، مفاهیمی چون پیوند انسان با طبیعت، قدرت موسیقی، دوستی با جانوران و اهمیت صلح در برابر خشونت را به شکلی لطیف و کودکپسند گنجانده است. تصویرگریهای زیبا، فضای خیالانگیز داستان را دوچندان میکند و کودکان را به دنیایی میبرد که در آن هم ماجراجویی هست و هم مفاهیم انسانی عمیق.
خواندن کتاب نابانگ نهنگ سوار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به گروه سنی ب و ج پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نابانگ نهنگ سوار
«یکی بود یکی نبود. پسری به نام نابانگ بود که در یک جزیره، وسط دریا با پدر نیلبکزن و دوست نهنگش زندگی میکرد. نابانگ هر شب با صدای پدرش میخوابید؛ اما یک روز طوفان پدرش را برد و نابانگ ماند و نیلبک و نهنگ بزرگی که دوستش بود. نابانگ نیلبک را برداشت و سوار نهنگ شد تا پدرش را پیدا کند، اما بهجای پدرش به دریانورد تنهایی وسط دریا رسید که موج قایقش را شکسته بود.»
حجم
۶٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه
حجم
۶٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸ صفحه