دانلود و خرید کتاب تخیلات روحی جواهر حمیدی
تصویر جلد کتاب تخیلات روحی

کتاب تخیلات روحی

نویسنده:جواهر حمیدی
انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تخیلات روحی

کتاب تخیلات روحی نوشتۀ جواهر حمیدی است. انتشارات نظری این کتاب را روانۀ بازار کرده است. نویسنده در این کتاب، مخاطب را به میان ابرهای خیال خود می‌کشاند.

درباره کتاب تخیلات روحی

کتاب تخیلات روحی را می‌توان یک مجموعه جستار (Essay) و از نوعِ «جستار شخصی» دانست.

نخستین بخش این کتاب، «داستان زندگی خودم» است و سپس چهارده بخش دیگر با عنوان‌های مختلف قرار دارند. هر یک از این بخش‌ها شامل خاطرات، دیدگاه‌ها و احساسات نویسنده در مورد پدیده‌های مشترک و سادۀ انسانی است.

خواندن کتاب تخیلات روحی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران گونۀ جستار و خاطرات شخصی این نویسنده پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تخیلات روحی

این دومین سرگذشت من است که برای شما اول خاطره ها گفتم و حالا می خواهم از آن کتاب که اسمش را رنج بی پایان گذاشته ام جلد دوم را رؤیایی که سال ها با آن دست و پنجه نرم کرده ام بازگو کنم و اسم آن را، ۶۰ ساله جوان بگذارم. اگر قبول شود من همه چیز را ساده و بی غل و غش دوست دارم. در خانه و در کیسه هر چه هست با دوستان در میان می گذارم. در خواب خود را در دریا و به دنبال ماهیگیری و در خشکی به دنبال یک گم کرده بزرگ که در روح و جانم به دنبال آن بودم و هستم.

هر چه می دیدم فوراً به دنبال درست کردن بالاتر از آن می‌گشتم خیلی دوست داشتم و با خود می جنگیدم که باید یک رؤیایی که در خود می دیدم بتوانم آن ها را روی کاغذ بیاورم. حالا می خواهم رؤیای خود را روی کاغذ بیاورم که از همان آفریدگار که خود او مرا در این راه یاری می کند.

در هر مجلسی که می روم تمام زن ها دور هم با حرف های روزمره سرگرم و یا خوش هستند ولی اصلاً من نمی توانم با آن‌ها داخل یا با سرگرمی های پوچ خود را سرگرم کنم. دلم می‌خواهد خود را بزرگ ببینم ولی نمی دانم مایه می بینم.

گاهی وقت ها با خودم درگیری دارم. می گویم هر موجودی که ما آن ها را می شناسیم آن ها را از خود بهتر می دانم. مثلاً یک ساعت در این فکر هستم چرا ما به خودمان اجازه می دهیم که سر یک گوسفند را ببریم و گوشت آن را بخوریم. چرا مگر آن ها برای خود حیات ندارند و بدون حرص و طمع و یا حسد با یک بوته خار و یک مشت علف راضی هستند ولی ما که هر جنایت و بی عدالتی را به جامعه وارد می کنیم آن ها را بدون هیچ ترس و واهمه سرشان را از تن جدا می کنیم و یا خود را بر هر موجودی برتر می دانیم. مثلاً در لانه مورچه که مسئولیت پذیری او در کار خود بیشتر از ماست، سم کشنده می ریزیم و همه را می کشیم. آیا آفریدگار ما و آن ها دوتاست مگر ما برای خدا چه کار مهمی کرده ایم که آن ها نکرده اند؟ شاید ما نان و حلوا برای خدا برده ایم و آن ها چون در هر کاری که خدایشان دستور داده عمل می کنند ولی ما خیلی از کارهای خدایی سرپیچی می کنیم. متجاوز هستیم چرا خود را حاکم می دانیم. خود را با این گونه مسائل سرگرم می کردم.

تا همین جا داستان تمام نمی شود. روز به روز مسائل روحی من بیش تر می شود مثل خودم که بزرگ تر می شوم. مسائل هم بزرگ می شود. یک روز دختر برادر شوهرم به منزل ما آمد و گفت: من یک کلاس می روم که دائم با روح سر و کار دارد و خود من هم آن ها را دیده ام و لمس کرده ام. دیدم که استکان با را با چشم می شکند و اسم همه دوستان را می‌نویسد. من یک کتاب از آن جا برای شما آورده ام. شما با آن کار کنید خود می توانید آن چه که من گفتم به چشم خود ببینید. من کتاب را گرفتم و تمام آن را دو هفته مطالعه کردم ولی از روح هیچ ندیدم. در آن کتاب مسئله تمرکز سر مرا گرم کرد، حالا دیگر از همه بریده و دائم در تمرکز بودم و چون شوهرم سکته کرده است خیلی این کتاب مرا مشغول کرده بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

حجم

۱۰۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۸۳ صفحه

قیمت:
۱۷,۵۰۰
تومان