
کتاب آقای رئیس جمهور
معرفی کتاب آقای رئیس جمهور
کتاب الکترونیکی آقای رئیسجمهور نوشتۀ میگل آنخل آستوریاس با ترجمۀ زهرای خانلری (کیا) در انتشارات خوارزمی چاپ شده است. این کتاب دربارۀ توصیف حکومت استبدادی در آمریکای مرکزی و تأثیرات آن بر جامعه است. این اثر به عنوان یکی از نمونههای برجستۀ «رمان دیکتاتور» در ادبیات آمریکای لاتین شناخته میشود و در سال ۱۹۶۷ جایزۀ نوبل ادبیات را برای نویسندهاش به ارمغان آورد.
درباره کتاب آقای رئیسجمهور
آقای رئیسجمهور، نوشتۀ میگل آنخل آستوریاس، نخستین بار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. این رمان به بررسی زندگی تحت حکومت دیکتاتوری در یک کشور فرضی آمریکای لاتین میپردازد و تأثیرات سرکوب و ترس را بر افراد جامعه نشان میدهد. شخصیت اصلی داستان، «آقای رئیسجمهور»، نمادی از دیکتاتورهای واقعی مانند مانوئل استرادا کابررا، رئیسجمهور گواتمالا بین سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۲۰، است. آستوریاس در این کتاب با استفاده از سبکهای سوررئالیستی و رئالیسم جادویی، فضایی کابوسوار و پرتنش را خلق میکند که نشاندهندۀ وحشت و بیاعتمادی حاکم بر جامعه تحت سلطۀ دیکتاتوری است. او با بهرهگیری از تکنیکهای ادبی مانند تغییر دیدگاههای روایی و توصیفهای شاعرانه، عمق بیشتری به داستان میبخشد و خواننده را با پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها آشنا میسازد.
این رمان به دلیل نقد شدید ساختارهای استبدادی و نمایش واقعگرایانۀ فساد و بیعدالتی در حکومتهای دیکتاتوری، مورد توجه قرار گرفت و تأثیر قابلتوجهی بر نویسندگان نسلهای بعدی ادبیات آمریکای لاتین داشت. میگل آنخل آستوریاس (۱۸۹۹–۱۹۷۴) نویسنده، شاعر و دیپلمات گواتمالایی بود که به خاطر آثارش در زمینۀ ادبیات و نقد اجتماعی شهرت دارد. در سال ۱۹۶۷، میگل آنخل آستوریاس به خاطر مجموعۀ آثارش، به ویژه آقای رئیسجمهور، جایزۀ نوبل ادبیات را دریافت و در سال ۱۹۶۶ جایزۀ صلح لنین را دریافت کرد. آستوریاس با ترکیب فرهنگ مایایی و نقد اجتماعی، آثار برجستهای در ادبیات آمریکای لاتین خلق کرده است. در سال ۲۰۲۰، به مناسبت بزرگداشت این اثر، ویرایش جدیدی از آقای رئیسجمهور با همکاری آکادمی سلطنتی اسپانیا و انتشارات آلفاگوارا منتشر شد که شامل مقالات و تحلیلهای منتقدان و نویسندگان برجستهای مانند ماریو بارگاس یوسا و داریو ویانوئوا است.
کتاب آقای رئیسجمهور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات آمریکای لاتین، پژوهشگران علوم سیاسی و اجتماعی، و خوانندگانی که به بررسی تأثیرات روانشناختی حکومتهای استبدادی بر جامعه علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود.
درباره میگل انخل استوریاس
میگل انخل استوریاس (Miguel Ángel Asturias) ۱۹ اکتبر ۱۸۹۹ میلادی به دنیا آمد. او شاعر و نویسندهای گواتمالایی است که بهعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکای جنوبی شناخته میشود. تحصیلات دانشگاهی را در رشتهٔ حقوق انجام داد و به دریافت درجهٔ دکترا نائل آمد. در سال ۱۹۲۴ میلادی به لندن و سپس به پاریس سفر کرد و در دانشگاه سوربون در رشتهٔ نژادشناسی به تحصیل ادامه داد و در ادیان قدیم آمریکای مرکزی تخصص یافت. شیوهٔ نگارش آستوریاس خاص خود او است و میتوان آن را «رئالیسم جادویی» نامید. ریشهٔ خیالانگیزی در آثار این نویسنده را واقعیتهای روزانهٔ کشور او دانستهاند. اعتقادهای آبا و اجدادی و خرافهپرستی، علاقه و ایمان به سحر و جادو و فقر و بینوایی در زمینهٔ زیبایی طبیعت و سرسبزی منطقهٔ استوایی، با قلم او به هم آمیخته و نوشته شده است. میگل انخل استوریاس برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۷ میلادی بوده است. گفته شده که این جایزه را بهخاطر موفقیتهای ادبی آشکار او که در ویژگیها و آدابورسوم مردم بومی آمریکای لاتین ریشه دارد،به او اهدا کردهاند. «توروتومبو» به قلم او بهوسیلهٔ انتشارات خوارزمی در ایران منتشر شده است؛ همچنین کتابهای «پاپ سبز»، «چشمانتظار در خاکرفتگان»، «سومین کرانهٔ رود»، «مردی که همهچیز همهچیز همهچیز داشت» و «تعطیلات پایان هفته در گواتمالا» از این نویسنده به پارسی برگردانده شده است.
بخشی از کتاب آقای رئیسجمهور
«پس از آنکه چیزی میخوردند و آتش گرسنگیشان فرومینشست و پولهایشان را در دستمالی میپیچیدند و هفت هشت تا گره میزدند و در کمربندشان یا بهتر بگوییم در پوست بدنشان جای میدادند، روی زمین دراز میکشیدند و در رؤیاهای مشوش و غمانگیز فرومیرفتند. در حال کابوس چیزهای مختلف پیش چشمشان میآمد: خوکهای گرسنه، زنان لاغر، سگهای ناقصالعضو، چرخهای درشکه، شبح رهبانانی که دستهجمعی برای مراسم تدفینی بهکلیسا وارد میشدند و پیشاپیش آنان یک رشته ماه بهصلیب کشیده بر گردنهای یخزده حمل میشود، گاه در میان خواب عمیق ناگهان از صداهای مختلف از جا میپریدند: از فریاد گداخلهای که تصور میکرد در میدان «آرمس» گم شدهاست، از صدای گداکورهای که در عالم رؤیا میدید که مانند گوشت در دکان قصابی بهچنگک آویخته و مورد هجوم مگسها قرارگرفتهاست، از صدای قدمهای قراولان که بزور و با خشونت محبوسی سیاسی را با خود میکشیدند و بهدنبالشان عدهای زن با دستمالهای خیس از اشک لکههای خون را از بدن محبوسان میستردند، از خرخر کچلی علیلالمزاج، از تنفس بلند زن کرد و لال آبستنی که از ترس بچهٔ تو شکمش میگریست، اما فریاد گداخله که تا آسمان میرفت از همه گوشخراشتر بود، فریادی بود بیمقدمه و ممتد و عاری از هر گونه لحن بشری.
یکشنبهها گدای مستی خود را بهمیان این اجتماع عجیب و بهخواب رفته میانداخت و مانند کودکی میگریست و مادرش را صدا میکرد. گداخله همین که کلمهٔ «مادر» را میشنید که مانند لعن و نفرین و شکایت از دهان گدامسته خارج میشود از جا میجست، از هر طرف نگاهی بهسر تا ته رواق میانداخت و پس از آنکه خوب خواب از سرش میپرید و رفقا را نیز با فریادهای خود از خواب میپراند، با اضطراب و نگرانی زوزه میکشید و صدای هقهق خود را بهزاریهای گدامسته میپیوست.»
حجم
۳۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۵۳
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه
حجم
۳۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۵۳
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه