کتاب شناخت سایه

کتاب شناخت سایه نوشتهٔ روهیت ساهو و ترجمهٔ معصومه میرزایی است. سبزان این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب رمزگشایی از سایه‌های رازآلود ذهن و آشتی با نیمهٔ تاریک وجود است.

درباره کتاب شناخت سایه

کتاب شناخت سایه به رمزگشایی از سایه‌های رازآلود ذهن و آشتی با نیمهٔ تاریک وجود پرداخته است. این کتاب بخش‌هایی دارد مانند «ویژگی‌های سایه»، «آیا همهٔ ما یک خودسایه داریم؟»، «کار روی بخش پنهان شخصیت چیست؟»، «تکنیک‌ها و تمرین‌های کار روی سایه» و «پرسش‌های رایج دربارهٔ کار روی سایه‌های درونی». در ابتدای این اثر توضیح داده شده است که مفهوم سایه، بخشی اساسی از تجربهٔ انسانی است و تمایل به مقابله با آن برای بیشتر ما یک مبارزه است. گفته شده است که برخی از افراد امیدوارند تعامل با تاریکی سبب آشکارشدن حقایق شخصی مهمی شود و کار پذیرش آن آسان‌تر شود. دربارهٔ این موضوع بیشتر بدانید. این اثر در باب رمزگشایی از سایه‌های رازآلود ذهن و آشتی با نیمهٔ تاریک وجود است.

خواندن کتاب شناخت سایه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شناخت سایه

«مردم به دلایل مختلفی تمرین ذهن‌آگاهی (تمرکز بر لحظهٔ حال) انجام می‌دهند. برخی به دنبال فواید آن برای جسم، ذهن و روابط هستند؛ برخی دیگر دنبال بهبود شخصی، بهبود ذهنی یا پیشرفت معنوی هستند. صرف‌نظر از انگیزه‌تان برای شروع این تمرین، اگر به مدت طولانی آگاه بمانید، قطعاً چیزهای زیادی دربارهٔ خودِ پنهانتان (سایه‌هایتان) کشف خواهید کرد.

ذهن‌آگاهی فعالیتی است که در آن شما شاهد و ناظر افکار و خواسته‌های خود هستید. یکی از مهم‌ترین مزایای ذهن‌آگاهی این است که ذهن هشیار را آرام می‌کند و به شما اجازه می‌دهد با آنچه در زیر آن وجوددارد، ارتباط برقرار کنید. در عین حال، این یکی از سخت‌ترین جنبه‌های آگاهی است و چیزی است که اکثر مردم نمی‌دانند ممکن است با آن روبه‌رو شوند.

بسیاری فکر می‌کنند آگاهی باعث پنهان شدن ویژگی‌های منفی ما می‌شود. این درست نیست! آگاهی جنبه‌های پنهان شخصیت را سرکوب نمی‌کند. مسئله این است که آدم‌ها نمی‌توانند به‌تنهایی به این جنبه‌ها برسند و آن‌ها را روشن کنند. این به این دلیل است که بعضی قسمت‌های سایهٔ ما آگاهانه می‌خواهند از نورِ آگاهی پنهان شوند.

برخی جنبه‌های شخصیت ما ماهرانه از نورِ آگاهی فرار می‌کنند. ظاهراً همهٔ ما بخشی از انرژی زندگی‌مان را در این بازی پنهان‌کاری در ذهنمان صرف کرده‌ایم. این یکی از جنبه‌های طبیعی روان انسان است. به همین دلیل است که برای مقابله با جنبه‌های پنهان شخصیتمان به مجموعهٔ متفاوتی از روش‌های روان‌شناختی نیاز داریم. روش‌های مراقبه ممکن است قوی‌ترین منابعی باشند که برای «بیدار شدن» داریم، اما برای «پاک‌سازی» به ابزارهای متفاوتی نیاز داریم.

تا زمانی که افکار و حالات ذهنی ما در آرامشِ حضور خالص (آگاهی ناظر یا قلب معنوی) پذیرفته نشوند، تغییرات فردی همچنان وجود خواهند داشت. در نتیجه، آن‌ها کم‌وبیش تحت تأثیر نیت‌های ضعیف‌تر و مبتنی بر نفس قرار می‌گیرند. این فقط یک نوع تغییر درونی افقی است و اجازهٔ یک جهش معنوی عمودی از قلمرو آگاهی انسانی به قلمرو حضور خالص را نمی‌دهد.

ذهن‌آگاهی رویکردی را اتخاذ می‌کند که در آن ما از قلب معنوی‌مان در کنار هر انرژی، احساس یا حالت ذهنی آگاه هستیم. همهٔ این‌ها در برابر پس‌زمینهٔ آرامش طبیعی قلب معنوی دیده می‌شوند. در زندگی روزمره، به نظر می‌رسد این دیدگاه را نادیده می‌گیریم و در سطح باقی می‌مانیم، در تلاطم دائمی شرایط ذهنی، ادراکات، خلق‌وخو، احساسات، تکانه‌ها، حس‌ها و غیره. آگاهیِ هشیارانه از ذهن ناخودآگاه می‌تواند نقطهٔ شروعی برای درک این دیدگاه باشد.

وقتی هر روز ذهن‌آگاهی را تمرین می‌کنیم، آگاهی ما به سمت ناخودآگاه حرکت می‌کند. ذهن هشیار کمتر درگیر می‌شود و به آگاهی اجازه می‌دهد به لایه‌های عمیق‌تر وجودمان برسد. چیزهایی که در زندگی‌تان سرکوب کرده‌اید یا تصمیم گرفته‌اید فراموششان کنید، آنجا منتظر شما هستند. احساسات ترسناک، تروماهای پنهان، تکانشگری‌های خام و سرکوب‌شده (اقدامات غیرمنطقی و محاسبه‌نشده)، عقده‌ها، عادت‌های فکری مخرب، پشیمانی، شرم، افسوس، پرخاشگری، خشم، ترس‌های پنهان و چرخه‌های احساسی حل‌نشده نمونه‌هایی از این‌ها هستند.»