کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند عبدالله خرمنجی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

قلب کوه تاپ تاپ می‌کند مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه برای نوجوانان است که توسط عبدالله خرمنجی نوشته و با ترجمه گروه مترجمان منتشر شده است. این کتاب توسط انتشارات اوغوزخان به‌صورت الکترونیکی در دسترس قرار گرفته است. داستان‌های این مجموعه با محوریت دغدغه‌ها، رویاها و چالش‌های کودکان و نوجوانان، به‌ویژه در بستر جامعه ترکیه، روایت می‌شوند و هرکدام با زبانی ساده و نگاهی انسانی به مسائل روزمره و اجتماعی می‌پردازند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

قلب کوه تاپ تاپ می‌کند نوشته عبدالله خرمنجی، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که عمدتاً برای نوجوانان نوشته شده‌اند. این داستان‌ها با محوریت زندگی روزمره، رویاها، دغدغه‌ها و چالش‌های کودکان و نوجوانان شکل گرفته‌اند و هرکدام از زاویه‌ای متفاوت به مسائل اجتماعی، خانوادگی و فردی می‌پردازند. ساختار کتاب به گونه‌ای است که هر داستان، شخصیت‌ها و فضای خاص خود را دارد و در عین حال، همگی در فضایی آشنا و ملموس برای نوجوانان روایت می‌شوند. نویسنده با بهره‌گیری از عناصر خیال، طنز و واقعیت، تلاش کرده است تا دنیای نوجوانان را با تمام پیچیدگی‌ها و زیبایی‌هایش به تصویر بکشد. ترجمه گروه مترجمان نیز سعی کرده است لحن و فضای داستان‌ها را به زبان فارسی منتقل کند. این کتاب نمونه‌ای از ادبیات معاصر نوجوانان ترکیه است که به دغدغه‌های جهانی کودکان و نوجوانان می‌پردازد.

خلاصه کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! در داستان‌های قلب کوه تاپ تاپ می‌کند، با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شویم که هرکدام درگیر مسئله‌ای خاص هستند. یکی از داستان‌ها درباره ممولی است؛ پسری سخت‌کوش که برای کمک به خانواده‌اش واکسی می‌کند و آرزو دارد زندگی بهتری داشته باشد. او با مردی مرموز روبه‌رو می‌شود که به او امکان تغییر سرنوشت را می‌دهد، اما هر بار که تنظیمات زندگی‌اش را تغییر می‌دهد، با پیامدهای غیرمنتظره‌ای روبه‌رو می‌شود و در نهایت درمی‌یابد که ارزش خانواده و داشته‌هایش بیش از هر آرزوی دور و درازی است. در داستان دیگری، ورود یک کودک آفریقایی به مدرسه‌ای در ترکیه، واکنش‌های متفاوتی را از سوی همکلاسی‌ها برمی‌انگیزد. کوربانی با وجود تفاوت‌های ظاهری و فرهنگی، با اعتمادبه‌نفس و مهربانی، جای خود را در جمع پیدا می‌کند، اما با رفتارهای آزاردهنده و تبعیض‌آمیز برخی دانش‌آموزان نیز مواجه می‌شود. روایت، به‌دور از قضاوت، به تأثیر رفتار جمعی و قدرت همدلی در تغییر فضای مدرسه می‌پردازد. داستان‌های دیگر کتاب نیز به موضوعاتی چون رؤیاپردازی، هویت، دوستی، عدالت و امید می‌پردازند. برای مثال، در داستانی دیگر، گروهی از بچه‌ها با هم متحد می‌شوند تا کوهی از سرب را که نماد جنگ و خشونت است، نابود کنند و جهانی بهتر بسازند. در داستانی دیگر، کودکی که خوابیده و بیدار نمی‌شود، به سوژه رسانه‌ها و بحث‌های اجتماعی تبدیل می‌شود و نویسنده با نگاهی انتقادی، به تأثیر رسانه و جامعه بر زندگی فردی می‌پردازد. هر داستان با روایتی متفاوت، اما با دغدغه‌هایی مشترک، تصویری از دنیای نوجوانان امروز ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستان‌هایی کوتاه و متنوع، به دغدغه‌ها و احساسات نوجوانان می‌پردازد و مسائل مهمی مانند هویت، خانواده، دوستی، تبعیض، رؤیاپردازی و امید را به‌تصویر می‌کشد. هر داستان با زبانی ساده و فضایی ملموس، امکان همذات‌پنداری را برای نوجوانان فراهم می‌کند و آن‌ها را به فکرکردن درباره انتخاب‌ها و پیامدهایشان دعوت می‌کند. همچنین، کتاب با پرداختن به موضوعات اجتماعی و انسانی، فرصتی برای گفت‌وگو درباره تفاوت‌ها، همدلی و عدالت ایجاد می‌کند. روایت‌های کتاب، نه‌تنها سرگرم‌کننده‌اند، بلکه لایه‌هایی از نقد اجتماعی و نگاه انسانی را نیز در خود دارند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به نوجوانان، والدین، معلمان و علاقه‌مندان به ادبیات کودک و نوجوان پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که دغدغه‌هایی مانند هویت، تبعیض، دوستی، خانواده و رؤیاپردازی دارند، مناسب است.

بخشی از کتاب قلب کوه تاپ تاپ می کند

ممولی هر روز صبح جعبه‌ی واکسش را برمی‌داشت و به آن طرف خیابان می‌رفت. در شهر کسی نبود که ممولی را نشناسد و سربه‌سر او نگذارد. همه سخت‌کوشی، هوش و جسارت او را تحسین می‌کردند. ممولی بعد از ظهرها مدرسه می‌رفت. برای همین صبح به محض بیدار شدن جعبه واکسش را روی کولش می‌انداخت و به کوچه می‌رفت. «واکسیه واکسیه!» این حرفی بود که هرگز از زبانش نمی‌افتاد. حتی گاهی در خواب هم هذیان می‌گفت: «آقایون کفشاتون برق بزنه!» «آقایون کفشاتونو برق بندازم!» پدر و مادر ممولی با شنیدن هذیان‌های او ناراحت می‌شدند. جگرشان آتش می‌گرفت. دعا می‌کردند خواهرش حرف‌های او را نشنود. بلافاصله به صورت لاغر خواهرش که زیر لحاف خوابیده بود نگاه می‌کردند. خوابیدن او در حالی که از همه چیز بی‌خبر بود مادر و پدر را خوشحال می‌کرد. دختر کوچک، گاهی شامپو یا شکلاتی را که در تلویزیون دیده بود می‌خواست و بالا و پایین می‌پرید: «بابا! بابا! از این برام بخر.» پدرش یکبار هم نگفته بود «نمی‌شود»؛ «می‌خرم دخترم. البته دخترم. سر ماه پیاد دخترم...» ممولی می‌دانست که گاهی در جیب پدرش حتی پنج لیر هم پیدا نمی‌شود. می‌دانست که خواسته‌های خواهرش را نمی‌تواند برآورده کند. برای همین به محض آن که جعبه‌ی واکسش را روی کولش می‌انداخت خودش را به کوچه‌ها می‌رساند. بزرگ‌ترین خوشحالیش این بود که با شکلاتی که خواهرش خواسته بود به خانه باز گردد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۷ صفحه

حجم

۷٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۷ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان