کتاب شوهر آهو خانم
معرفی کتاب شوهر آهو خانم
کتاب شوهر آهو خانم نوشتهٔ علی محمد افغانی است. انتشارات امیرکبیر این رمان ایرانی را منتشر کرده است. این داستان نخستین رمان به معنای کلاسیک در زبان فارسی است که نویسنده در آن کوشیده است تا وضعیت بد زندگی زنان قشر فرودست جامعه را روایت کند.
درباره کتاب شوهر آهو خانم
داستان رمان شوهر آهو خانم در سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه رخ میدهد. «آهوخانم» زنی زحمتکش، بردبار و بزرگوار است. آدمها و ماجراها پیرامون آهوخانم شکل میگیرند و او آنچنان بر تمامی داستان تأثیر میگذارد که حتی در صحنههایی که حضور ندارد، وجودش محسوس است. شوهرش، «سید میران سرابی»، نانوا و رئیس صنف نانوایان کرمانشاه، پشت ترازوی مغازهاش نشسته است که زن زیبارویی وارد میشود. زنی بهنام «هما» که پساز چهار سال زندگی به دلیل ستمهای شوهرش، مهرش را حلال و جانش را آزاد کرده است. هما میگوید سه ماه است که به خانهٔ مطربی بهنام «حسین خان ضربی» پناه برده. میران که مرد متدینی است تصمیم میگیرد هما را به عقد شاگردش درآورد. به بهانهٔ اینکه از طرف شوهر هما و برای بازگرداندنش به خانه آمده است پیش حسین خان میرود. صحنهای را میبیند که حسین خان میزند و هما هنرمندانه میرقصد؛ از آمدنش پشیمان میشود و میرود، ولی نمیتواند هما و زیباییش را فراموش کند.
کتاب شوهر آهو خانم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب شوهر آهوخانم یکی از مهمترین آثار نوشته شدهی ادبیات معاصر ایران است. خواندن این کتاب برای تمام علاقه مندان به داستانهای فارسی و دوستداران قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره علیمحمد افغانی
علی محمد افغانی از نویسندگان نامدار ایرانی است که در سال ۱۳۰۳ در کرمانشاه متولد شده است. پدر و مادر علی محمد اصالتا اهل اصفهان بودند اما در بحبوبه انقلاب مشروطه از اصفهان به کرمانشاه کوچک کرده و در آنجا ماندگار شدند. علی محمد افغانی درابتدای دهه ۱۳۴۰ با انتشار رمان شوهر آهو خانم به جرگه داستاننویسان ایرانی پیوست. افغانی عضو سازمان نظامی حزب توده ایران بود، در سال ۱۳۳۳ دستگیر و به اعدام محکوم شد اما پس از پنج سال آزاد شد و رمان شوهر آهو خانم را نیز در طول دوران زندان نوشت.
بخشی از از کتاب شوهر آهو خانم
«زن چادر سفید که برای بار دوم طرف پرسش صاحب دکان واقع میشد بیآنکه کاملاً جلو بیاید، با حالتی شرمآگین که سادگی دلنشین آن از نجابت بزرگزادگان نشان داشت، دست پیش آورد و سکهای یک ریالی روی سکو گذارد و با صدایی نرم و نیمه شکسته که کوشش داشت تهلهجه کردی آن را بپوشاند چارکی نان خواست. او روی خود را باز نکرد. پول را هم برای آنکه چشم نامحرم بدستش نخورد با گوشه چادر روی سکو گذارد و لحن گفتارش چنین مینمایاند، یا زن خود میخواست بنمایاند، که او از آن قبیل کسان نیست که برای خریدهایی از این قبیل به کوچه و بازار پا بگذارد. سیّد میران، با لحنی خسته که به اندازه کافی نزاکتآمیز بود، پرسید که چه نانی به او بدهد، دو آتشه یا کشامن؟ زن، سر به طرف دیگر گرداند، دستی را که با گوشه چادر دم رویش گرفته بود با همان سادگی دلنشین خود عوض کرد و پس از لحظهای تردید و مکث لبهایش به پاسخ جنبید؛ پاسخی چنان شرمآلود و آهسته که دوشیزگان نوعروس در هنگام عقد به آخوند میدهند..»
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۶۰ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۶۰ صفحه
نظرات کاربران
چرا اینقدر تعداد صفحات کتاب با انتشارات نگاه متفاوت هست؟