کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب)
کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب) نوشتهٔ رومن کرزناریک و ترجمهٔ گروه مترجمان شنیدار است. شنیدار نگار نوین این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر در باب تحول در زندگی با استفاده از روشهای گذشتگان است.
درباره کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب)
کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب) [How Should We Live] در باب تحول در زندگی با استفاده از روشهای گذشتگان سخن گفته است. این کتاب نسخهای برگرفته از دیدگاهها و ایدههای افراد مشهوری است که در زمان گذشته زیستهاند. رومن کرزناریک، نویسندهٔ این کتاب با مطالعهٔ تاریخ و الگوسازی از ایدهها و تفکرات سودمند گذشتگان، راهنماییهایی را در باب تغییر نگرش نسبت به زندگی ارائه داده است. در این خلاصهکتاب خواهید خواند که چگونه با وجود گسترش تکنولوژی و پیشرفت علوم، همچنان در مدیریت بسیاری از احساسات خود ناتوان هستیم؛ برای مثال نویسنده به مقولهٔ عشق و انواع آن طبق تعریف یونانیان باستان پرداخته است. با خواندن این کتاب متوجه خواهیم شد که چرا برخی از ما هنوز نتوانستهایم نیمهٔ گمشدهٔ خود را بیابیم و همچنان از شاخهای به شاخهٔ دیگر میپریم و در جایی دیگر از کتاب خواهید خواند که چگونه میتوانیم در هر شغلی که هستیم به احساس رضایت خاطر برسیم.
خواندن کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تحول در زندگی با استفاده از روشهای گذشتگان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه باید زیست (خلاصه کتاب)
«هر یک از ما نوعی اعتقاد در درون خود داریم. برخی معتقدند که نظامهای سلطنتی باید از بین بروند. عدهای هم احساس میکنند که نخوردن گوشت مهم است. یا هنوز هم بیشتر مردم اعتقاد دارند که هیچکدام از این چیزها با دین قابل مقایسه نیست. اما همه این باورها از کجا ناشی میشود؟
اینها ارزشهایی شخصی هستند که بر اساس آنها در مورد حسن یا زیان یک عمل خاص قضاوت میکنیم؛ درواقع، این باورها روابط ما را با جهان شکل میدهند. با وجود این، ما به ندرت اعتبار عقایدمان را زیر سوال میبریم.
نمونه بارز آن دین است. یک مطالعه بزرگ آمریکایی در مورد اولویت های مذهبی مردم پس از جنگ جهانی دوم نشان داد که ۹۰ درصد از پروتستانها، ۸۲ درصد از کاتولیکها و ۸۷ درصد از یهودیان هنوز به مذهبی که با آن بزرگ شدهاند، پایبند هستند.
علاوه بر این، حدوداً یک سوم از مردم در نقطهای از زندگی، دین خود را ترک میکنند، در حالی که بعد از مدتی دوباره به آن برمیگردند. این اتفاق نشان میدهد که تربیت ما تأثیری بر ما میگذارد که احتمالاً تا پایان عمر دوام خواهد داشت.
مثال خوب دیگر، ملیگرایی است. بسیاری از مردم به اهمیت یا حتی برتری کشور خود اعتقاد دارند؛ چه از نظر زیبایی طبیعی، دستاوردهای فرهنگی یا خیلی چیزهای دیگر. اما جورج برنارد شاو، نمایشنامهنویس، پوچ بودن این باور را درک کرد؛ او عقیده داشت جایی که شما متولد شدهاید کاملاً تصادفی است؛ بنابراین، احتمال اینکه کشورتان برترین باشد بسیار اندک است. در واقع، این تنها یک ایده فرهنگی است که شما از اطرافیان به ارث بردهاید.
بنابراین، مهم است که آنچه را که به ما آموخته میشود ابتدا بررسی کنیم و همواره آماده تغییر عقاید خود باشیم. برای مثال، نویسنده روسی، لئو تولستوی را که در طبقه اشرافی روسیه در دهه ۱۸۰۰ میلادی متولد شد در نظر بگیرید؛ او سبک زندگی بیدغدغهای داشت که به واسطه جایگاهش نصیبش شده بود. اما پس از مبارزه در جنگ کریمه و مشاهده یک اعدام در فرانسه، او کل نظام حکومتی و اشرافی را زیر سؤال برد.
او در نهایت، مانند کارگران لباس پوشید و کار کرد، در میانشان زیست و از اجتماعی که در آن بزرگ شده بود دوری کرد. تولستوی با زیر سؤال بردن اعتقادات اطرافیان خود، مسیر زندگیاش را کاملاً تغییر داد و تا پایان عمر، قطبنمای اخلاقی خود را دنبال کرد.»
حجم
۳۰٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۳۰٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه