دانلود و خرید کتاب بازی های میراث جنیفر لین بارنز ترجمه لیدا علیزاده
تصویر جلد کتاب بازی های میراث

کتاب بازی های میراث

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بازی های میراث

کتاب بازی های میراث نوشتهٔ جنیفر لین بارنز و ترجمهٔ لیدا علیزاده است. انتشارات آقایی این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب بازی های میراث

کتاب بازی های میراث رمان معمایی برای گروه سنی جوانان است که داستانی جذاب و تعلیق‌آمیز را روایت می‌کند. این کتاب حاوی درون‌مایه‌های ثروت، خانواده و اعتماد است که ارتباطات انسانی را شکل می‌دهند. داستان دربارهٔ آوری (Avery Grambs)، دختری عادی و فقیر است که به یکباره صاحب ثروت عظیم یک میلیاردر می‌شود. اما در پی دریافت این ارث، او با چالش‌ها و معماهایی روبه‌رو می‌شود که نه تنها زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه زندگی دیگر وارثان ثروت نیز به خطر می‌افتد. داستان مملو از معماها و پیچیدگی‌هایی است که خواننده را ترغیب به تفکر و جستجو در جهت حل آن‌ها می‌کند. داستان از اثر ثروت بر روابط انسانی و چالش‌هایی که ممکن است در پی آن پیش آید سخن می‌گوید. روابط میان شخصیت‌ها، به‌ویژه در دنیای پیچیدهٔ وارثان، محور مهمی در داستان است و داستان به بررسی وفاداری، خیانت و عشق در خانواده می‌پردازد. آوری با چالش‌هایی برای شناخت خود و جایگاهش در این دنیای جدید رو به رو می‌شود و سفر او به سمت کشف هویت‌اش یکی از محورهای اصلی داستان است. این کتاب با داستانی جالب و شخصیت‌های پیچیده، توانسته توجه خوانندگان جوان و بزرگ‌سال را به خود جلب کند. بازی‌های میراث یک داستان معمایی و پر از تعلیق معرفی می‌شود که خوانندگان را درگیر خود می‌کند.

خواندن کتاب بازی های میراث را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بازی های میراث

«عمارت هاثورن شبیه یه قلعه بزرگ بود. روی تپه قرار داشت و بیشتر مناسب محل زندگی اشراف بود تا زمین مزرعه داری.

جلوی خونه حدود ۷ تا ماشین پارک شده بود و یه موتور خراب و داغونم بود که به نظر میرسید باید اوراق بشه.

آلیسا به موتور نگاه کرد و گفت: فکر کنم نش اومده خونه

لیبی پرسید: نش کیه؟

- بزرگترین نوه هاثورن. اونا کلاً چهار نفرند ۴ تا نوه پسر

فکرم رفت سمت اون هاثورنی که دیدم .پسر کت شلواری ... یاد رفتار پر از غرورش افتادم.

آلیسا به من نگاه کرد و گفت: یادت باشه هیچ وقت قلبت رو به یه هاثورن ندی! اینو از کسی که تجربه‌ش رو داشته قبول کن

- نگران نباش من به قلبم قفل زدم

***

سرسرای عمارت حداقل ۳۰۰ متر بود .فوق العاده زیبا و هنرمندانه بود. طوری که از دیدنش نفسم بند اومد. محو تماشای سقف تزیین شده بودم که صدای آشنایی توجهم را جلب کرد.

- رسیدین؟ درست به موقع رسیدید .فکر کنم پرواز بی دردسری داشتید مگه نه؟

گریسون هاثورن بود که این بار کت شلوار مشکی و پیراهن و کراوات همون رنگ پوشیده بود.

آلیسا با دیدنش گفت: تو؟

گریسون گفت :فکر کنم دخالتم رو نبخشیدی

- تو فقط ۱۹ سالته !میمیری اگه رفتارت رو با سنت تطبیق بدی؟

گریسون با لبخند گفت: ممکنه

متوجه شدم که منظور گریسون از دخالت این بود که برای بردن من اومده بود.

گفت: خانمها میتونم کتتون رو بگیرم؟

با لحن لجبازانه‌ای گفتم :من کتم رو در نمیارم

گریسون از لیبی پرسید : شما چطور؟

لیبی کتش رو درآورد و داد به گریسون

گریسون به طرف طاقهای سنگی رفت که تخته‌های چوبی روی دیوارش بود .دستش رو گذاشت روی یکی از تخته‌ها و فشار داد و بعد دستش رو ۹۰ درجه چرخوند و بعد به دو تا تخته دیگه ضربه زد و با صدای تق دری ظاهر شد و از باقی دیوار جدا شد.

گریسون دستش رو برد و یک آویز لباس کشید بیرون و گفت: کمد کت

من و لیبی با دهان باز نگاه میکردیم.»

علی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱

خود کتاب خیلی خوب است ولی من از این ترجمه خوشم نیآمد. ترجمه محقق و نشر آذرباد رو خوندم و خوب بودن.

HONEYTA
۱۴۰۳/۰۹/۰۷

فوق العادس دیگه.چیبگم

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۲۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان