کتاب عصر وایکینگ
معرفی کتاب عصر وایکینگ
کتاب عصر وایکینگ نوشتهٔ دیوید شفر و ترجمهٔ آرش عزیزی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «تاریخ جهان» است.
درباره کتاب عصر وایکینگ
دیوید شفر در کتاب عصر وایکینگ (Viking conquests) ابتدا رویدادهای مهم در عصر وایکینگ را برشمرده و سپس شرح کاملی از این دوران تاریخی ارائه داده است. او این اثر را در هفت بخش نگاشته است که عنوان آنها عبارت است از «زایش و شکلگیری فرهنگ وایکینگها»، «اولین اشغالها: وایکینگها در انگلستان و ایرلند ریشه میگیرند»، «حکومت وایکینگها: سلسله دوبلین و شاههای دانمارکی انگلستان»، «نقطه اوج: وایکینگها در مملکت فرانکها و اروپای غربی»، «نورماندی: اوج فتوحات وایکینگها»، «ظهور روسیه: وایکینگها در اروپای شرقی و امپراتوری بیزانس» و «سال ۱۰۶۶: وایکینگها کنار میروند».
به عقیدهٔ نویسنده برای اینکه وایکینگها را درک کنیم و بفهمیم چرا تا این اندازه مهم شدند لازم است بدانیم جامعهٔ آنها در کجا ریشه داشت و چگونه رشد کرد. از چندین قرن پیش از عصر وایکینگ، «نورس»ها در موطن خود زندگی میکردند و زندگی بسیاری از آنها رونق یافته بود. وایکینگها سراسر جهان غربی شناخته شده را زیر پا گذاشته بودند و از مردمان و سنتهای غربی باخبر بودند، اما تا هزاران سال علاقه چندانی به یورش و فتوحاتِ بیرون از منطقه محلی خود نشان نمیدادند. وضعیت نورسها در وطن خود، باورها و ارزشهای سنتی آنها و فقدان رهبری حکومتی و نظامی قدرتمند در بخش اعظم اروپا در قرون وسطی، آنها را بر این داشت تا به اقداماتی دست بزنند که عصر وایکینگ را آغاز کرد. برای آگاهی کامل از گذشتهٔ وایکینگها، کتاب حاضر را بخوانید.
خواندن کتاب عصر وایکینگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان، بهویژه عصر وایکینگ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصر وایکینگ
«وایکینگها که منطقهای در اروپای غربی را برای خود به دست آورده بودند، همچون وایکینگهای شمال و شرق انگلستان به ساختن جامعه پرداختند، چرا که این بار نیز مثل انگلستان حق آنها برای تسلط بر یک منطقه توسط حاکم محلی به آنها اعطا شده بود.
ساکنین جدید که نیازی به اختصاص منابع و نیرویی عظیم برای دفاع و نبرد نظامی نداشتند، زمین را برای کشاورزی و دامداری بین خود تقسیم کردند. در ضمن وارد تجارت با مردم محلی اروپا و مردمان نورسِ پراکنده در سراسر دنیا، شدند. اما نورمانها برخلاف همقطاران خود در یورک، فرهنگ مشخص نورس یا وایکینگ نداشتند. در عوض به سرعت شیوههای همسایگان خود در اروپا را اتخاذ کردند.
نورمانها سنت قوی خود در هنر و صنعت را ادامه دادند و با فرشینهها، معماری و نقاشیهای خود معروف شدند. اما سبک ممتازی که نورمانها به سرعت بنا کردند بسیار شبیه به سبک همسایگان جدیدشان بود تا به سبکهای سنتی نورسها. آنان سبک بسیار مشهوری از معماری ابداع کردند که به شدت متکی به نمونههای اروپایی بود. شاید بارزترین شاخصی که نشان میدهد نورمانها تا چه اندازه و به چه سرعتی از ریشههای اسکاندیناوی خود گسستند، این واقعیت باشد که آنها زبان بومی خود را از دست دادند.
ویلیام لانگسورد پسر و جانشین رولو مجبور بود پسرش را به کلاسهای دانمارکی در منطقهای به نام بایو در نورماندی بفرستد که ساکنانش دیرتر به آنجا آمده بودند. این امر نشان میدهد که زبان دانمارکی دیگر در پایتخت نورمانها رایج نبوده است. چیزی که قضیه را مهمتر میکند این است که نیاز ویلیام به درس دانمارکی تنها دو نسل پس از اولین ساکنین پدید آمده بود. به راستی که وفق یافتن نورمانهای اولیه با فرهنگ اصلی اروپا و اتخاذ راه و رسمهای اروپای غربی توسط آنها سریع و گسترده بوده است.
در عین حال مهاجران جدیدی از سرزمینهای نورسها و سکونتگاههای وایکینگها به نورماندی میآمدند و بسیاری از این مهاجران شیوههای زندگی، آداب و سنتهای نورسها را حفظ میکردند. نتیجه چیزی نبود مگر تفرقه در نورماندی: بین آنها که به فرهنگ محلی اروپا خو گرفته بودند و آنان که ریشههای نورس خود را حفظ کرده بودند. در ضمن به نظر میرسد نورمانها دو ارتش دیگر نورس را که در نواحی ساحلی و در غرب مقر اولیه آنها مستقر بودند، تحت سیطره خود در آورده بودند. این بدین معنی بود که تا سالها پس از آغاز قرن دهم، بخشهایی از نورماندی همچنان مشخصههای نورسی داشت حتی با اینکه هر روز که میگذشت تشخیص حاکمان این مناطق از همسایگان اروپایی خود سختتر میشد.»
حجم
۱۰۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۱۰۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه