کتاب تا پایین خیلی راهه

کتاب «تا پایین خیلی راهه» نوشتۀ جیسون رینولدز و ترجمۀ صادق شیخ الاسلامی است و انتشارات ابوعطا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب تا پایین خیلی راهه

کتاب تا پایین خیلی راهه، داستانی شگفت‌انگیز و دلهره‌آور است که در قالب یک رمان در ۶۰ ثانیه اتفاق می‌افتد. در این زمان کوتاه، ویلیام، ویل، ۱۵ ساله، در آسانسوری گرفتار می‌شود که هم‌زمان با حرکت آن به سمت پایین، تصمیمی حیاتی باید بگیرد: آیا قاتل برادر بزرگ‌ترش، شان، را بکشد یا نه. ویل که اصول زندگی سخت و بی‌رحم محل زندگی‌اش را خوب می‌داند: گریه نکن، خبرچین نباش، و انتقام بگیر، با یک اسلحه در جیب، به سمت سرنوشتش قدم برمی‌دارد، اما در این سفر با ارواح کسانی روبه‌رو می‌شود که همگی قربانی خشونت با اسلحه بوده‌اند و به‌نوعی با گذشته‌ی برادرش ارتباط دارند. در هر طبقه، آسانسور متوقف می‌شود و یکی از این افراد سوار آسانسور می‌شود؛ باک، دوست قدیمی برادرش که اولین‌بار به شان اسلحه داد، دختر نوجوانی که قربانی گلوله‌های سرگردان در دوران کودکی شده و دیگر افرادی که هر کدام بخشی از داستان زندگی و مرگشان را بازگو می‌کنند. این شخصیت‌ها از گذشتۀ ویل و برادرش هستند و هر کدام پیامی به ویل می‌دهند که او را در انتخاب سرنوشتش راهنمایی می‌کنند.

رینولدز در کتاب تا پایین خیلی راهه با نثری کوتاه، ضرباهنگی سریع و تأثیرگذار داستان را پیش می‌برد و در قالب اشعار، ضرباهنگی هم‌تراز با طنین اندوه و خشمی می‌آفریند که در دل نوجوانی مثل ویل جریان دارد. تا پایین خیلی راهه نه‌تنها داستانی از انتقام است، بلکه نگاهی به عمق خشونت در میان نوجوانان، احساس تنهایی و فشارهای اجتماعی دارد که آن‌ها را به تصمیماتی بی‌رحمانه می‌رساند. این کتاب به زیبایی نشان می‌دهد که گاهی تنها یک‌لحظه می‌تواند برای همیشه سرنوشت زندگی کسی را تغییر دهد و خواننده را با پرسشی دشوار و اخلاقی مواجه می‌کند: آیا راهی برای شکستن چرخه خشونت وجود دارد؟

خواندن کتاب تا پایین خیلی راهه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به نوجوانان و علاقه‌مندان به کتاب‌های دلهره‌آور پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تا پایین خیلی راهه

«اسمم هست

ویل، ویلیام، ویلیام هالومن

اما دوستان و آشنایان مرا فقط به نام ویل می‌شناسند.

پس مرا ویل صدا بزن چرا که پس از آنکه به تو گفتم آنچه که قرار است بگویم

یا می‌خواهی دوستم باشی، و یا اصلاً دوستم نباشی

درهرصورت مرا خواهی شناخت»