کتاب اگر بچه رستم بودم
معرفی کتاب اگر بچه رستم بودم
کتاب الکترونیکی اگر بچه رستم بودم نوشتۀ محمدرضا یوسفی است و انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرده است. کتاب اگر بچه رستم بودم، داستان یک فیلمنامه نویس است که میخواهد فیلمی دربارۀ رستم و فرزندانش بسازد.
درباره کتاب اگر بچه رستم بودم
یافتن بهترین کتاب کودک یکی از مشغلههای ذهنی والدین محسوب میشود؛ چرا که کودکان با کمک کتابهای کودکانه میتوانند به درک و رشد بهتری برسند. زمانی که صبحت از خرید کتاب کودک میشود منظور فقط کتاب داستان کودک یا کتاب قصههای کودکانه نیست، بلکه این مجموعه کتاب شعر کودک، کتاب علمی کودک و... را هم در برمیگیرد که بسیار مهم هستند.
قبل از هر اقدامی باید بدانید برای چه کسانی میخواهید کتاب بخرید و بر اساس گروه سنی او اقدام کنید. بهعنوانمثال اگر برای کودکی ۱۰ ساله دنبال کتاب هستید، با جستوجوی بهترین کتاب برای کودکانه ۱۰ساله میتوانید مشکل خود را حل کنید؛ اما فراموش نکنید گروه سنی کتابهای کودک بسیار مهم است. در مجموع، کتاب کودک با تصویر بسیار مورد استقبال قرار میگیرد؛ چرا که رنگها کودکان را به خود جذب میکنند. در ادامه با این تقسیمبندی گروه سنی کودکان آشنا میشوید:
گروه الف: سالهای قبل از دبستان
گروه ب: کلاسهای اول، دوم و سوم دبستان
گروه ج: کلاسهای چهارم، پنجم و ششم دبستان
کتاب اگر بچه رستم بودم، درباره کارگردان و فیلمنامه نویسی است که تمام مدارس را برای انتخاب بازیگر، به دنبال بچههای رستم میگردد و در این مسیر با مشکلات زیادی مواجه میشود.
خواندن کتاب اگر بچه رستم بودم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کودکان گروه سنی ج و نوجوانان مناسب است.
بخشی از کتاب اگر بچه رستم بودم
«از شبی که رستم دستان، یک پر سیمرغ به من داد زندگیام ازاینرو به آن رو شد. پشت میزم توی اتاق کوچکم نشسته بودم و آخرین پردهٔ فیلمنامهٔ «فرزندان رستم» را مینوشتم که ناگهان رستم از پنجره، یا دیوار، یا آسمان، به اتاقم آمد. خب اولش ترسیدم. هرکس دیگری هم بود وقتی رستم را با آن قد و قامت و هیکل کوهوار و ریش بلند و دو شاخه، با شمشیر و خنجر و کلاهخود میدیدید، میترسید. آنقدر گیج و دستپاچه شدم که نگو؛ ولی خب چون شب و روز فیلم میدیدم و کتاب میخواندم و برای نوشتن فیلمنامه چند بار شاهنامه را خواندم خیال کردم در عالم رؤیا هستم. اما وقتی رستم پر را جلویم گرفت، خستگی همۀ شببیداریها و حرص و جوشها و غم و غصهها در آمد و گفتم: «متشکرم، از فیلمنامهام خوشت آمده؟» او خیلی زود رفت...»
حجم
۳۰۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۳۰۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه