کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت
معرفی کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت
کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت نوشتهٔ بنجامین تاد و ترجمهٔ علیرضا شفیعی نسب است. انتشارات بذر خرد این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این راهکارهایی برای یافتن شغل رضایتبخش و مفید ارائه داده است.
درباره کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت
ما حدودا ۸۰۰۰۰ ساعت از عمر خود را به کار اختصاص میدهیم. پس تعجبی ندارد که چنین دغدغهای مهمی باشد. کار باید درآمد مناسب داشته باشد، باید بتوان با آن تاثیرگذار بود و فایدهای رساند، اما مسیرهای پیش رو چنان زیاد است، توصیهها چنان متنوع است، که بعضا سردرگم میمانیم که چگونه میتوان به بهترین وجه از آن ۸۰۰۰۰ ساعت استفاده کرد. دانشگاه برویم یا نرویم؟ اگر میرویم، چه رشتهای بخوانیم که با اهدافمان متناسبتر باشد؟ آیا باید سراغ تحصیلات تکمیلی برویم؟ چهزمانی نیاز به تغییر رشته است؟ آیا واقعا باید دنبال علاقه قلبی خود برویم؟ اینها و چندین سوال دیگر اجازه انتخاب آسان را از ما میگیرد و باعث میشود خیلی از ما با تصمیمات اشتباه وقت خود را هدر دهیم. کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت (80,000Hours) برای تمام افراد نوشته شده است، چه کسانی که هنوز به صورت جدی به فکر و خیال کار نیفتادهاند، چه آنان که مشغول کار هستند، چه کسانی که ذهنشان درگیر دانشگاه است و چه آنان که در مراحل اولیه تصمیمگیریاند. این کتاب بر پایه تحقیقات و مصاحبههای بیشمار نوشته شده و هدفش ارائه توصیههایی علمی و شفاف است که با اجرای آنها بتوان در عین مهارتآموزی، تجربهاندوزی و کسب درآمد، فایدهای نیز به جامعه و جهان رساند و به اصطلاح تاثیر مثبتی داشت.
خواندن کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم. اگر میخواهید شغل مناسبی پیدا کنید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب ۸۰۰۰۰ ساعت
«وقتی با کسی ارتباط گرفتید که اختیار استخدامتان را دارد، چطور باید او را قانع کنید؟
باز هم از زاویهٔ دید خود او به این قضیه فکر کنید. ما یک روز در هشتاد هزار ساعت میخواستیم یک نفر مهندس وب استخدام کنیم. بیشتر داوطلبان فقط فرم درخواستمان را پر میکردند، اما یکیشان نسخهای بازطراحیشده از آزمونک شغلیمان را برایمان فرستاد. کدام درخواست قانعکنندهتر است؟ فردی که آزمونک را فرستاد فوراً جزو بیست درصدِ برتر دوطلبان قرار گرفت، حالآنکه تجربهٔ رسمی خیلی کمی هم داشت.
کارفرمایان دنبال ویژگیهای متعددی هستند. کارمندانی میخواهند که به لحاظ اجتماعی تناسب داشته باشند، سرشان به کارشان باشد و دردسر درست نکنند. اما مهمتر از همه، کارفرما میخواهد دلش قرص باشد که میتوانید مشکلات پیش رویشان را حل کنید. اگر بتوانید ثابت کنید که نتایج مدنظر کارفرما را میتوانید حاصل کنید، همه چیزِ دیگر در جایگاهی فرعی قرار میگیرد.
حالا چطور میتوان چنین کاری کرد؟
وقتی فرایند بهشدت استانداردسازیشده است
در چنین مواردی، باید میان مراحل کار قیقاج بروید. برای اینکه شانستان را به حداکثر برسانید، بفهمید که دقیقاً فرایند مستلزم چه کارهایی است و دقیقاً همان را تمرین کنید. مثلاً اگر مصاحبهٔ توانایی شغلی است، کشف کنید که دنبال چه تواناییهاییاند، سپس از دوستتان بخواهید همان سؤالها را از شما بپرسد. بعضی از سازمانهای خدمات عمومی روبریکهای نمرهدهی منتشر میکنند که از آنها برای ارزیابی داوطلبان استفاده میکنند.
مفیدترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که کسی را بیابید که اخیراً این فرایند را گذرانده، جزئیاتش را از او بپرسید و در صورت امکان، مراحل اصلی را با او تمرین کنید. گاهی کتابهایی هم دربارهٔ نحوهٔ دقیق درخواست کار نوشته میشود.
اما بیشتر کارفرمایان فرایندی کاملاً استانداردسازیشده ندارند. در چنین مواردی چه باید کرد؟
اگر قبلاً همان کار را تجربه کردهاید، پس کافی است تمرین کنید که داستان تجربهتان را بگویید. بروید سراغ نکات مصاحبه. اما اگر تجربهٔ مرتبطی ندارد تکلیف چیست؟
اصل مطلب برمیگردد به یک چیز: کار رایگان انجام دهید.»
حجم
۹۰۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۹۰۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه