کتاب رزم و بزم در هاماور
معرفی کتاب رزم و بزم در هاماور
کتاب رزم و بزم در هاماور سرودهٔ محسن دامادی است. انتشارات کتابسرای نیک این شعر داستانی را منتشر کرده است. بخشهایی از کتاب حاضر نثر و بخشهایی از آن شعر است.
درباره کتاب رزم و بزم در هاماور
کتاب رزم و بزم در هاماور برابر با یک شعر کهن داستانی است. این کتاب برابر است با داستانهای شاهنامه (جلد یازدهم). شاهنامه را ابوالقاسم فردوسی نوشته است و اینک محسن دامادی داستانهای آن را بازنویسی کرده است. ابوالقاسم فردوسی را پرچمدار هویت ایرانی دانستهاند. او در روزگاری که زبان فارسی مهجور مانده و آنطور که باید قدر نمیدید، نه با شمشیر و زره پولادین، بلکه با قلم فرهنگ و سرمایهٔ عمر، به جنگ با نادیدهانگاری این زبان برخاسته و آن را از خطر نابودی نجات داد. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسهسرا و سرایندهٔ کتاب ارزشمند شاهنامه، همواره میان مردم ایران و جهان از موقعیتی والا برخوردار بوده است. برخی بر این باورند که فردوسی در سالهای ۳۲۵ یا ۳۲۶ هجری قمری یا در حدود سالهای ۳۲۹ تا ۳۳۰ هجری قمری به دنیا آمده است. شواهد و قرائن موجود حاکی از آن است که در روزگار جوانی فردوسی، فردی به نام «ابومنصور احمد بن محمد دقیقی» که گویا از همشهریان فردوسی بوده، به نظم داستانهای کهن فارسی بر مبنای شاهنامهٔ ابومنصوری همت گماشته، اما قبل از اینکه کار سرایش این داستانها را به سرانجام برساند، توسط غلامش کشته شده و این عاملی شده است تا فردوسی تصمیم بگیرد کار نیمهتمام او را به پایان برساند. دیری نپایید که فردوسی بهواسطهٔ سرودن داستانهای کهن ایرانی در بین مردم آن روزگار شهرت یافت و همه مشتاق بودند تا بخشی از سرودههای او را بشنوند. هر چند فردوسی در طول زندگی خود از اثر ماندگارش قدر ندید، اما با مرگ او روزبهروز بر ارج و قرب این اثر نزد مردم افزوده شد و عدهٔ بسیاری، داستانهای کهن ایرانی را در قالب اشعار شاهنامه برای فرزندان خود نقل کردند و بدینوسیله زبان فارسی نیز در میان مردم جایگاه خود را بازیافت. پس از مرگ فردوسی، مردم جسم بیجانش را به قبرستان مسلمانان بردند تا به خاک بسپارند، اما فرد متعصبی، فردوسی را بیدین و کافر (رافضی) خوانده و اجازهٔ دفن او میان مسلمانان را نداد؛ بنابراین فردوسی را در میانهٔ باغی که به خود او تعلق داشت به خاک سپردند. مزار او در طوس در استان خراسان پایدار است. بخشهایی از کتاب حاضر نثر و بخشهایی از آن شعر است.
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب رزم و بزم در هاماور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر و داستان کهن ایران و داستانهای شاهنامهٔ فردوسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رزم و بزم در هاماور
«شاه هاماوران به گردن گرفت که باج یا مالیات بزرگی به شاه ایران بدهد. او به جز دِرَم (پول)، اسب، ابزارهای جنگی، تخت و تاجِ زرینِ خود را نیز به شاه ایران واگذاشت. (به گفتهٔ امروزی، مستعمرهٔ ایران شد) تنها با این پیمان (شرط، قرار) که شاه ایران از خون او و مردم هاماوران بگذرد و سرزمین او در زیرِ سمِ اسبان ویران نشود.
به پیمان که از شهرِ هاماوران
سپهبد دهد ساو و باژِ گران
از اسپ و سلاح، وَز تَخت و کُلاه
فرستد به نزدیکِ کاوس شاه
چو این داده باشد، اَزو بُگذَرَد
سپاهش بَر و بومِ او نَسپُرد
شاه ایران سخنان فرستادهٔ شاه هاماوران را شنید و پاسخ داد که از این پس مردم هاماوران در پناه من هستند، چون به تاج و تخت او چشم (طَمَع) ندارند.
ز گوینده بشنید کاوسِ کی
بدین گفتها پاسخ افکند پِی
که یکسر شما در پناه مَنید
نه جویندهٔ تاج و گاه مَنید
کاوس مست از پیروزی، با فرماندهان سپاه به سراپرده یا خیمهٔ شاهی خود در سرزمین هاماوران رفت تا اکنون که دنیا به کام او بود، جشن شادی برگزار کند.
به پرده سرای آمدَش با سپاه
اَبا شادی و کام، کاوس شاه»
حجم
۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه