کتاب سال نی نی
معرفی کتاب سال نی نی
کتاب سال نی نی نوشتهٔ آندریا چنگ و ترجمهٔ پرناز نیری است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان برای کودکان نوشته شده و از مجموعهٔ «کتابهای پردندهٔ آبی» است.
درباره کتاب سال نی نی
کتاب سال نی نی که با تصویرسازیهای «پاتریس بارتون» منتشر شده، دربردارندهٔ داستانی برای کودکان است. این اثر دومین جلد از مجموعهٔ «سالهای آنا» است. این اثر روایتی از داستان سه دختربچهٔ است که در یک مدرسه درس میخوانند. نام آنها «کامیل»، «لورا» و «آنا» است. آنا شخصیت اصلی داستان است و داستان از زبان او روایت شده است. قرار است آدم کوچولویی به زندگی آنا اضافه شود؟ اگر میخواهید ماجرای آنا را بدانید، کتاب حاضر را بخوانید. آندریا چنگ اثر حاضر را ۲۲ بخش نگاشته است که عنوان آنها عبارت است از «جمع کردن چشم گوزنی»، «دخترها خیلی بهترند»، «معاینهٔ کایلی»، «زمان چرت»، «نگرانی»، «توفان ماه نوامبر»، «مسابقهٔ طنابکشی»، «کلمهٔ اول»، «دنیای طبیعی ما»، «یک اتفاق»، «نمایشگاه علوم»، «غافلگیری»، «مامانبزرگ وارد میشود»، «ایدهٔ کامل»، «شام شکرگزاری»، «یک گروه دختر»، «سرانجام!»، «موز و همبرگر»، «جمع کردن دادهها»، «جمع کردن دادهها»، «علوم و خیاطی» و «مهمانهای ناخوانده».
خواندن کتاب سال نی نی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان گروه سنی «ج» پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سال نی نی
«-مامانبزرگ میگوید: «یک زمانی ما یک گربه داشتیم که یک سال تمام هر کاریش میکردیم از زیرزمین خانه نمیآمد بالا.»
-بعد چی شد؟
«بالأخره یک روز بالا پیدایش کردم. آمده بود نشسته بود روی مبل اتاقنشیمن و برای خودش لم داده بود جلوی آفتاب.» مامانبزرگ صندلی پایهبلند کایلی و زمین دور و برش را تمیز میکند: «وای، آنا، یادم رفت برای آن نقاشی قشنگی که برایم کشیده بودی ازت تشکر کنم. حالا چی بود؟ نقشهٔ چین بود؟»
به مامانبزرگ دربارهٔ کتاب نقشههای دنیای قدیم میگویم که خانم سیلوستر به من قرض داده بود: «کتاب را به من داد تا شاید ایدهای دربارهٔ نمایشگاه علوم پیدا کنم. اما تا حالا هیچی به فکرم نرسیده.»
مامانبزرگ لبخند میزند: «برای کشیدن نقاشی من که بهت ایده داد.»
میروم توی اتاقم. حالوحوصله ندارم مشقها و تکلیفهای مدرسهام را بنویسم، برای همین شروع میکنم به گشتن لابهلای جعبهٔ عکسهای قدیمی که توی جامیزی میز تحریرم است. یک عکس خانوادگی داریم که همهمان روی مبل نشستهایم، مال روزی است که کِنی به دنیا آمده بود. یک قُلنبهٔ کوچولو است توی بغل مامان و من دارم دست میکشم به کلهٔ کچلش. بعد یک عکس میبینم از زمانی که دو سالم بود و شلنگ آب دستم گرفتم و دارم چمنها را آب میدهم. شروع میکنم به سنجاق کردن این عکسها به تختهٔ بولتنم که شبیه کلاژ درستش کنم. هیچ عکسی از روز به دنیا آمدن کایلی نداریم؛ فقط یک عکس داریم که بابا گرفته از روزی که هتل را به قصد آمریکا ترک کردهاند. کایلی پتویش را توی یک دستش گرفته و دست دیگرش توی دست مامان است. آن عکس را میگذارم وسط کلاژ.
Image
یک بار دیگر از روی فهرست مشاهدات اتفاقیام که برای پروژهٔ نمایشگاه علوم نوشتهام، میخوانم. هیچ چیز دیگری به عقلم نمیرسد که به آن اضافه کنم. حاشیهٔ یک صفحه کاغذ را با خطهای موجدار خطخطی میکنم. مائومائو میپرد روی میز و صاف میرود مینشیند روی کتاب نقشههای دنیای قدیم. به او میگویم: «بکش کنار.» و کتاب را از زیر تنش میکشم بیرون. اما دوباره میرود درست توی همان نقطه از کتاب، جا خوش میکند.
بعضی از نقشههای قدیم هیچ شباهتی به شکل واقعیشان ندارند. یکی از نقشهها کالیفرنیا را به شکل جزیره نشان میدهد و یکی دیگر هند را کنار آفریقا کشیده. واقعاً ماندهام آن موقعها چهطوری بدون ماهواره و هواپیما میفهمیدند چی کجاست. شاید فقط حدس میزدند. خُب، فرضیه هم همین است. چیزی را مشاهده میکنید، دلایلش را حدس میزنید، بعد رویش آزمایش انجام میدهید که ببینید درست است یا نه. صدای مامانبزرگ از طبقهٔ پایین میآید که در حال ظرف شستن، برای کایلی شعر هم میخواند.
یکهو میدانم آزمایشمان میتواند دربارهٔ چه باشد.
به کامیل زنگ میزنم و پانزده دقیقهٔ بعد دم در خانهمان است.»
حجم
۸۶۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۸۶۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه