دانلود و خرید کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من تیم تیبو ترجمه کتایون مهرآبادی
تصویر جلد کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من

کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من

معرفی کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من

کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من به‌قلم تیم تیبو و آ. ج. گرگوری با ترجمهٔ کتایون مهرآبادی را انتشارات برکه منتشر کرده است. این کتاب ماجرای روبه‌روشدن برونکو با دسته‌ای از زنبورهای و کمک به آن‌ها برای برگشتن به خانه است.

درباره کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من

روزی که برونکو، سگ قهوه‌ای مهربان و دوست‌داشتنی بیشه روی چمن‌ها دراز کشیده بود، دوستش او را برای صرف کیک عسلی صدا زد. اما نزدیک شدن به کیک همان و حملهٔ زنبورها همان. برونکو که تلاش می‌کرد از دست زنبورها فرار کند، متوجه شد یکی از آن‌ها به کمک او برای برگشت به خانه‌اش نیاز دارد. آیا برونکو از پس این مأموریت و کمک به زنبورها برمی‌آید؟ داستان را بخوانید تا متوجه شوید.

خواندن کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان ۷ تا ۱۰ سال از خواندن این کتاب با همراهی والدین و معلمانشان لذت می‌برند.

بخشی از کتاب برونکو و دوستان، ماموریت من  

«چیزی که برونکو آن قدر ازش ترسیده بود درست آمد و نوک دم او نشست.

برونکو فریاد کشید: «از من دور شو!

زنبور کوچک تمام نیرویش را جمع کرد گفت: «کمکم کن!» اما برونکو وحشت‌زده‌تر از آن بود که حرف زنبور را بشنود.

تندی دوید تا از میان درختان جنگلی از تپه پایین برود و خودش را به مزرعه برساند.

شترررق

ناگهان زنبوره دم برونکو را رها کرد و شروع کرد به پرواز کردن دور سر برونکو

آلکسیس نالید: «آاااخخخ.»

سپس تلاش کرد تا روی پاهایش بایستد. همان‌طور که می‌لرزید گفت: «چی شد یک دفعه؟» برونکو نفس‌نفس‌زنان نالید: «من از زنبورها خیلی می‌ترسم این یکی هم دست از سرم برنمی‌دارد.»

الکسیس چینی به پیشانی‌اش انداخت و سرش را نزدیک زنبور برد: «فکر کنم می‌خواهد چیزی بگوید.» زنبور وزوز کرد: «من به کمک تو نیاز دارم ... اسمم فوبیه. من و خانواده‌ام را از زنبورداری که دوستمان دارد و از ما مراقبت می‌کند دزدیده‌اند. من تنها زنبوری بودم که توانستم فرار کنم آیا کمکم می‌کنی تا خانواده‌ام را پیدا کنم؟ برونکو با خودش فکر کرد: «چرا من باید به یک دسته زنبور که حتی نمی‌شناسمشان کمک کنم؟ تا به حال هیچ سودی هم به من نرسانده‌اند.« فوبی التماس کرد: «خواهش می‌کنم نمی‌دانم چه کار باید بکنم. برونکو ناگهان به یاد شعری افتاد که مادرش همیشه برایش می‌خواند:

آهای آهای خبردار   

یکی شده گرفتار 

کمک می‌خواد حسابی 

بیداری یا که خوابی؟

میشه بری به یاری 

بشی یه دوست کاری

میشه بگی به من چه 

لم بدی توی باغچه 

بجنب که وقت تمومه!»

کار درست کدومه؟

برونکو فهمید چه باید بکند. گفت: «البته که کمکت می‌کنم فوبی اما برای این کار به یک گروه بزرگ‌تر نیاز داریم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

حجم

۷٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان