دانلود و خرید کتاب مو فرفری زشت استر فروید
تصویر جلد کتاب مو فرفری زشت

کتاب مو فرفری زشت

معرفی کتاب مو فرفری زشت

کتاب مو فرفری زشت نوشتهٔ استر فروید و ترجمهٔ رقیه اسدیان است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معاصر انگلیسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب مو فرفری زشت

کتاب مو فرفری زشت (Hideous kinky) حاوی یک رمان معاصر و انگلیسی است که ۳۰ فصل دارد. این کتاب که یک راوی اول‌شخص دارد، از جایی آغاز می‌شود که راوی و دیگران درمی‌یابند «ماریتا» سخن نمی‌گوید. او برای دیگران قصه نمی‌گوید و پاسخی با سؤال راوی نمی‌دهد. راوی و شخصیت‌های دیگر در یک ون هستند که به‌وسیلهٔ «جان» دارد رانده می‌شود. آن‌ها در ابتدای این رمان، نزدیک فرانسه هستند. این رمان به قلم نوۀ زیگموند فروید نوشته شده است. استر فروید در رمان «موفرفری زشت» بخشی از خاطرات کودکی‌اش را در سفر از لندن به مغرب (مراکش) و همراه با مادر و خواهر بزرگترش روایت کرده است. «استر» پنج‌ساله در جای‌جای این رمان به‌دنبال پدری برای خودش است. او که اصلاً یادش نمی‌آید پدر خود را دیده باشد و به‌قول خودش نمی‌داند اصلاً پدری دارد یا نه، اولین مردی را که وارد زندگی مادرش می‌شود، پدر خود می‌بیند. در رمان موفرفری زشت طنزی جاری است؛ طنزی که همۀ بزرگسالان در برخورد با کودکان احساس می‌کنند. در طول سفر پرماجرای خانوادۀ استر از لندن به سرزمینی در مشرق‌‎زمین که از حیث فرهنگی و دینی و… زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد، مادر داستان دچار تحولاتی می‌شود که گاه باعث شرم دخترهای کوچکش می‌شود. همۀ ماجراها از پشت عینک کودکی پنج‌ساله روایت شده است.

خواندن کتاب مو فرفری زشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مو فرفری زشت

«اکاری مغازه‌اش را بست تا ما را به سیدی الزوین ببرد. ما سوار بر یک ون‌تاکسی، به همراه سه مرد دیگر و یک قفس خرگوش به سیدی الزوین رسیدیم. خانهٔ اکاری اولین ساختمان روستا بود که اتاقی تاریک با سقفی کوتاه و پر از میز و صندلی بود. چند مرد که دستار سفید به سرشان بسته بودند، در تاریکی قهوه می‌خوردند.

ما که وارد اتاق شدیم، همه ساکت شدند و چشم‌های همهٔ مردها روی مامان خیره ماند. اکاری گفت: «این هم کافهٔ اکاری!» و خواست که سریع ما را به خیابان برگرداند و دری با طاق بلند را باز کرد.

حق داشت در جامع‌الفنا بنشیند و برای باغچه‌اش غصه بخورد. در مراکش تازه بهار شده بود اما در باغچهٔ جادویی اکاری، همهٔ درخت‌ها شکوفه زده بودند. درخت‌های بادام زیر کولاک شکوفه‌ها خم شده بودند. گلبرگ‌های شکوفه‌های هلو و زردآلو زمین را مثل پتویی سفید پوشانده بودند؛ لیموها و پرتقال‌های کوچک خوشه‌خوشه میان برگ‌های درختانِ پای دیوار نشسته بودند و از پشت خاربن رز صورتی که به آجرهای گِلی دیوار چسبیده بودند، به سختی می‌شد دیدشان. در جاهای دیگری روی علف‌ها که درخت نداشت، گل مروارید و ختمی و گل میمون رشد کرده و بزرگ شده بودند.

اتاقمان در انتهای مسیر کوتاهی که از وسط باغ می‌گذشت، پشت کافه ساخته شده بود و اگر پای دیوارِ بین کافه و اتاق می‌ایستادیم، پچ‌پچ‌های مردهایی را می‌شنیدیم که قهوه می‌خوردند و حرف می‌زدند. سفید و تازه‌رنگ‌شده بود که در آن دو طاقچه از آجر ساخته بودند. در گوشه‌ای از اتاق یک مجمر و یک دیگچه برای غذا درست کردن و چند پتو و تشک حصیری برای خوابیدن گذاشته بودند. هیچ عقرب یا حتی سوسکی در اتاق دیده نمی‌شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان