کتاب مهدویت در ایران معاصر
معرفی کتاب مهدویت در ایران معاصر
کتاب مهدویت در ایران معاصر نوشتهٔ فاطمه امانی توانی است. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب در حوزهٔ مذهب تشیع را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «اندیشهٔ سیاسی» این انتشارات است.
درباره کتاب مهدویت در ایران معاصر
فاطمه امانی توانی در کتاب مهدویت در ایران معاصر بیان کرده است بررسی نقش و تأثیر آموزهٔ مهدویت در تحولات سیاسی - اجتماعی ایران اهمیت بسیاری دارد. نویسنده در این اثر پژوهشی پساز طرح مبانی نظری و بیان الگوی حکومتی مهدویت و ویژگیهای حکومت مطلوب مهدوی، با الگوپذیری از آموزههای مهدویت، به بررسی و تبیین تأثیر آن آموزهها در تحولات سیاسی - اجتماعی ایران معاصر از زمان قاجاریه تا رژیم پهلوی پرداخته است. این تأثیرگذاری از دو جنبهٔ سلبی و ایجابی و در سه حوزهٔ تأثیرات شناختی (کلامی - اعتقادی)، تأثیرات گرایشی (اخلاقی) و تأثیرات رفتاری (فقهی) مورد بررسی قرار گرفته است.
خواندن کتاب مهدویت در ایران معاصر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ مذهب تشیع در ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مهدویت در ایران معاصر
«از دیدگاه علمای شیعه تنها نظامی مشروع است که قدرت سیاسی آن در دست امام قرار داشته باشد؛ یعنی این امر از طرف خدا به پیامبر (ص) و از پیامبر (ص) به ائمه اثنیعشر علیهمالسلام و از امام غایب (ع) به نواب خاص و سپس نواب عام آن حضرت برسد. در همین راستا شیخ مفید، امام زمان (ع) را محور همهٔ ولایتها میداند که هر ولایتی در نهایت به ایشان منتهی میشود: «فان تکلفه فهو عاص، غیرمأذون له فیه من جهه صاحب الامر الذی الیه الولایات و مهما فعله فی تلک الولایه فانه مأخوذ به، محاسب علیه و مطالبه فیه بما جنا» اگر کسی بدون اجازهٔ صاحبالامر (ع) متصدی یکی از ولایتهای شرعی شود معصیتکار خواهد بود. بنابراین کسانی که شایستگی ندارند منصب ولایتی و حکومتی را قبول کنند، هیچکدام از افعال و اعمالشان در این رابطه مشروعیت ندارد و به خاطر کارهایی که انجام دادهاند در نزد خدا مورد محاسبه و مؤاخذه قرار خواهند گرفت.۱۱۶ محقق نراقی نیز در این باره میگوید: «و اما غیر الرسول و اوصیاء فلاشک ان الاصل عدم ثبوت ولایت احد علی احد الا من ولاه الله او احد اوصیائه علی احد فی امر و حینئذ فیکون هو ولیاً علی من ولاه فیما ولاه فیه» اصل اولی این است که ولایت احدی بر فرد دیگر ثابت نیست مگر کسی که خداوند یا یکی از اوصیای او در امری به کسی ولایت داده باشند. در این صورت او در همان محدودهای که به او ولایت داده شده، دارای ولایت خواهد بود. به نظر وی از اصل عدم ولایت، باید ولایت فقیهان را استثنا نمود، چرا که فقیهان از سوی پیامبر و امامان معصوم دارای اذن و اختیار بوده و منصوب آنها هستند.۱۱۷ اکثر علمای شیعه در آثارشان بر این نکته تأکید میکنند. لذا مطابق این دیدگاه، علمای شیعه در طول تاریخ اسلام، مشروعیت سلطنت سلاطین را زیر سؤال برده و آن را غصب حق امام (ع) میدانستند. مطابق دیدگاه شیعه، تنها امام یا نمایندهٔ او به عنوان حاکم و رهبر مشروعیت دارند و علما، نماینده و نایب عام امام پس از دوران نیابت خاصه هستند که میبایست تحت هدایت و ارشاد آنها شخص با صلاحیت و پرهیزگاری به حکومتداری بپردازد و لذا در این عصر، قدرت سیاسی باید در دست علما باشد؛ اما به لحاظ تاریخی مشاهده میکنیم که علما در این عصر دارای قدرت سیاسی نیستند اما به عنوان یکی از گروههای مهم قدرت در این عصر به شمار میآیند و در حوزههای دینی و اجتماعی حضوری فعال دارند.
در عصر صفویه علما و مراجع مذهبی در ترویج مبانی اسلامی و مهدوی به عنوان نائب امام (ع) ایفای نقش میکردند و به صیانت از مذهب در مقابل حاکمان میپرداختند. در اوج قدرت پادشاهان صفویه در زمان پادشاهی شاه عباس صفوی علما برای اولین بار نظریهٔ عدم مشروعیت و حقانیت حکومتهای موجود را اعلام کردند.»
حجم
۱۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۷۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه