کتاب عشق و ازدواج

کتاب عشق و ازدواج نوشته‌ی لورا شلزینگر و با ترجمه‌ی میترا کدخدایان، اثری در حوزه‌ی روابط عاطفی و زناشویی است که انتشارات مروارید آن را منتشر کرده است. این کتاب با تکیه‌بر تجربه‌های چند دهه‌ای نویسنده در مشاوره‌های رادیویی و روانشناسی خانواده، به بررسی مسائل بنیادین عشق، ازدواج، تعهد و چالش‌های زندگی مشترک می‌پردازد. ساختار کتاب بر پایه‌ی مکالمات واقعی و نامه‌های شنوندگان برنامه‌ی رادیویی نویسنده شکل گرفته و با رویکردی صریح، طنزآمیز و گاه چالش‌برانگیز، به موضوعات روزمره و دغدغه‌های عمیق زوج‌ها می‌پردازد. لورا شلزینگر با نگاهی واقع‌بینانه و اخلاق‌محور، تلاش کرده است تا راهکارهایی برای بهبود روابط، حفظ صمیمیت و عبور از بحران‌های زناشویی ارائه دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب عشق و ازدواج

عشق و ازدواج اثری غیرداستانی در حوزه‌ی روانشناسی خانواده و روابط زناشویی است که توسط لورا شلزینگر، یکی از چهره‌های شناخته‌شده‌ی مشاوره و رسانه، نوشته شده است. کتاب بر پایه‌ی ستون‌های ماهانه‌ی نویسنده در یک نشریه و همچنین تماس‌های شنوندگان برنامه‌ی رادیویی او شکل گرفته است. ساختار کتاب مجموعه‌ای از روایت‌ها، نامه‌ها، مثال‌های واقعی و تحلیل‌های روانشناختی است که هرکدام به یکی از جنبه‌های مهم زندگی مشترک می‌پردازد؛ از انتخاب همسر و سنجش عشق تا چالش‌های روزمره، خیانت، تربیت فرزند، نقش زنان و مردان، و حتی موضوع طلاق و ازدواج مجدد. نویسنده با زبانی صریح و گاه شوخ‌طبع، باورهای رایج را به چالش می‌کشد و بر اهمیت مسئولیت‌پذیری، صداقت، گفتگو و بازگشت به ارزش‌های اخلاقی تأکید کرده است. عشق و ازدواج نه‌تنها به مشکلات رایج در روابط می‌پردازد، بلکه تلاش می‌کند راه‌هایی برای بازسازی و تقویت پیوند عاطفی ارائه دهد. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیق‌تر از روابط انسانی و چالش‌های زندگی مشترک هستند، منبعی غنی و قابل تأمل به‌شمار می‌آید.

خلاصه کتاب عشق و ازدواج

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! عشق و ازدواج با روایتی از تجربه‌های واقعی و نامه‌های شنوندگان آغاز می‌شود و به‌تدریج به تحلیل ریشه‌ای مشکلات رایج در روابط زناشویی می‌پردازد. نویسنده ابتدا بر اهمیت انتخاب عاقلانه همسر و رفتار مهربانانه پس از ازدواج تأکید کرده است. او با مثال‌هایی از زندگی روزمره، نشان داده که بسیاری از مشکلات زوج‌ها ناشی از مسئولیت‌گریزی، خودمحوری و نادیده‌گرفتن نیازهای طرف مقابل است. در بخش‌هایی از کتاب، به نقش زنان در حفظ امنیت و آرامش خانواده پرداخته شده و توصیه‌هایی برای تقویت دوستی و صمیمیت بین زن و شوهر ارائه شده است. شلزینگر با اشاره به تأثیر فرهنگ معاصر و جنبش‌های اجتماعی بر روابط خانوادگی، هشدار داده که فاصله‌گرفتن از ارزش‌های اخلاقی و سنتی می‌تواند به فروپاشی خانواده منجر شود. موضوعاتی مانند خیانت، طلاق، ازدواج مجدد و تربیت فرزند نیز با رویکردی واقع‌بینانه و گاه انتقادی بررسی شده‌اند. نویسنده بر این باور است که عشق واقعی بدون قید و شرط نیست و برای دوام رابطه، باید مرزها و مسئولیت‌ها را پذیرفت. در نهایت، کتاب با ارائه‌ی راهکارهایی برای بازسازی روابط آسیب‌دیده و تأکید بر گفتگو، بخشش و مسئولیت‌پذیری، تلاش می‌کند امید به بهبود و رشد را در دل خواننده زنده نگه دارد.

چرا باید کتاب عشق و ازدواج را بخوانیم؟

عشق و ازدواج با تکیه‌بر تجربه‌های عینی و روایت‌های واقعی، تصویری ملموس از چالش‌ها و فرصت‌های زندگی مشترک ارائه می‌دهد. این کتاب با زبانی صریح و بی‌پرده، باورهای رایج درباره‌ی عشق و ازدواج را به نقد می‌کشد و به جای ارائه‌ی نسخه‌های کلیشه‌ای، بر اهمیت مسئولیت‌پذیری، گفتگو و بازگشت به ارزش‌های اخلاقی تأکید کرده است. یکی از ویژگی‌های شاخص کتاب، استفاده از مثال‌های متنوع و نامه‌های واقعی است که باعث می‌شود خواننده با موقعیت‌های مشابه خود مواجه شود و راهکارهای عملی را در بستر زندگی واقعی ببیند. همچنین، نگاه انتقادی نویسنده به برخی جریان‌های اجتماعی و فرهنگی، فرصتی برای بازاندیشی در نقش‌ها و انتظارات فردی و جمعی فراهم می‌کند. مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند به درک بهتر نیازهای عاطفی، شناخت ریشه‌های اختلاف و یافتن راه‌هایی برای تقویت پیوندهای زناشویی کمک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن عشق و ازدواج به کسانی پیشنهاد می‌شود که دغدغه‌ی بهبود روابط عاطفی، حل تعارض‌های زناشویی، یا درک عمیق‌تر از نقش خود در خانواده دارند. این کتاب برای زوج‌ها، مشاوران خانواده، دانشجویان روانشناسی و افرادی که با چالش‌های ازدواج، طلاق یا تربیت فرزند روبه‌رو هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب عشق و ازدواج

ساده بگویم: آن‌گونه با همسرت رفتار کن که مشتاق باشد به منزل برگردد و کنارت باشد. پنج راز برای داشتن یک زندگی رضایت‌بخش طبق معمول، برنامهٔ رادیویی من شروع شد. زن و شوهری پشت خط بودند که هر دو می‌خواستند بدانند آیا برای جروبحث‌های دائمی و فقدان فضای صمیمانه در زندگی‌شان راه‌حلی وجود دارد؟ این تلفن پرسشی در مورد حل مسائل جنسی آن‌ها نبود، بلکه آن‌ها واضح بیان کردند که هیچ‌گونه احساس همدلی بین‌شان نیست. هر دو تمام‌وقت کار می‌کردند، بعد از آن هم مرد برای ادامهٔ تحصیل تا دیروقت به دانشکده می‌رفت، دو فرزند خردسال هم داشتند که هر صبح به مهدکودک می‌سپردند. قبل از این‌که بگویم چه پاسخی دادم، اجازه دهید مثالی بزنم. تصور کنید من در مسابقهٔ قایقرانی با یک تیم کاملاً حرفه‌ای شرکت کردم. هرکدام وظیفه‌ای داریم که اگر آن را به انجام برسانیم، تیم ما برترین می‌شود و درنتیجه گوی سبقت را می‌رباییم. وظیفهٔ من راندن قایق است. یقیناً این کار به‌خوبی انجام نمی‌پذیرد، مگر آن‌که وسایل یک سفر دریایی کاملاً فراهم باشد. غیر از آن نیاز به یک کارشناس مجرب نیز هست تا تیم قایقرانی را هدایت کند و مرا از تلاطم امواج، جهت باد و قایق‌های دیگری که احیاناً در مسیر هستند و ممکن است دردسرساز باشند، باخبر سازد. من باید کاملاً متوجه امور داخل قایق باشم تا بهترین عملکرد و نتیجه در خارج از قایق به‌دست آید. در یک خانواده هم نیاز است که کارها به صورت تیمی انجام شود و هرکس حدود وظایفش را بداند. زمانی که زن و مرد در زندگی زناشویی مسئولیت‌ناپذیر می‌شوند، خانواده جای امنی برای تربیت فرزندان نیست و رابطهٔ زناشویی با نگرانی، ناکامی، سرخوردگی، تنهایی و بی‌کسی همراه می‌شود. بدون شک می‌توان گفت که چنین خانواده‌ای در شرف فروپاشی است و هر لحظه انتظار می‌رود که این گسستگی صورت پذیرد؛ دقیقاً مثل قایقی که در طوفان گرفتار است و هر آینه امکان دارد واژگون شود.