کتاب من جسیکا جونز نیستم
معرفی کتاب من جسیکا جونز نیستم
کتاب من جسیکا جونز نیستم نوشتهٔ محمدعلی ناصرالملکی (تهرانی) است. انتشارات نگار تابان این رمان ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب من جسیکا جونز نیستم
کتاب من جسیکا جونز نیستم رمانی ایرانی است که به قلم محمدعلی ناصرالملکی (تهرانی) در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. نویسنده در این رمان روایتی از یک جنگ را ارائه کرده است. او داستان این رمان را با شرحی از از شخصیتی به نام «میشل ریچاردز» آغاز کرده است. میشل ریچاردز همراه سایر اعضای سازما خود تمرینهای ترکیبی رزمیاش را انجام میداد. او مدت زیادی را در گروه «هایدرا» گذرانده بود و در عملیات زیادی علیه سازمان «شیلد» شرکت داشت؛ اما برعکس پیشینهٔ عقیدتی و رهبران سابق گروه، علاقهای به نجات دنیا نداشت و بسیاری از مقررات سختگیرانه و محدودکننده را هم بیاعتبار کرده بود. تشکیلات زیر نظرش بیشتر در موارد جنایی، نظامی، حفاظتی و حقوقی کار میکرد و بهخاطر درگیریهای شدید و عملیات شکار، تجربهٔ بالایی داشت. مردم نسبت به قبل شناخت بیشتری نسبت به هایدرا و عملکرد گروه زیر نظرش پیداکرده بودند و تعدادی امور حقوقی و حفاظتیشان را به ریچاردز و سازمانش محول کرده بودند. اگر میخواهید بدانید چه ماجراهایی در این رمان رخ میدهد، این اثر داستانی را بخوانید.
خواندن کتاب من جسیکا جونز نیستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ایرانی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره محمدعلی ناصرالملکی (تهرانی)
محمدعلی ناصرالملکی با نام هنری (تهرانی) متولد ۱۳۵۷ در شهر تهران، نویسنده و نقاش، کار حرفهایاش را از سال ۱۳۹۳ با نوشتن رمان «دنیای دیگر: داستانهای من و تیگرا» آغاز کرد و حاصل نوشتن در این سالها، ۲۰ رمان و شش داستان کوتاه و داستانک است. از جمله دیگر آثار او میتوان کتابهای «من جسیکا جونز نیستم»، «ما فرشته نیستیم»، «راندهشده»، «سرنوشت را باید از سرنوشت»، «سرزمین سایهها»، «ماه باید پشت ابر بماند»، «آوای ماه وحشی»، «مرگ برای زندگی» و «لعنت به این جاده یکطرفه» نام برد.
بخشی از کتاب من جسیکا جونز نیستم
«اروین و ماریا دنبال بهانهای بودند که شورش آمازونها را به راه بیندازند. قرار ملاقات با کینگ پین، در صورت پذیرفتن شرایطشان، موقعیت خوبی برای یک ناآرامی در نیویورک به وجود میآمد. هر دو به دیدن کینگ رفتند. حمله به برج فیسک و پس گرفتن آن از شیاطین درونی و استفاده از نیروهای وفادار به کینگ برای حمله به تاریس و گرفتن جزیره از دست گروه زیرزمین. در چندین دور مذاکرات، صریحترین گفتگوها را با او انجام دادند. چون دنیای تبهکاری، دنیایی پر از دروغ، فریب، خیانت و آدمکشی است. اتحادها همیشه موقتی و تابع شرایط، لبخندها نیز تصنعی و وقتی پای منافع و پول وسط میآید. همه نقابها و دستکشها را کنار میگذارند و نیمهٔ پنهان را نمایان میکنند. کینگ بالاخره با امضا رسمی پیماننامه را پذیرفت. اروین میدانست با اینکه کینگ دیگران را در معرض خطر قرار میدهد تا دشمن را شکست دهد. با این حال او یکی از گزینههای برتر همکاری است. هر چند به هیچکس صددرصد نمیشود اعتماد چشم و گوش بسته کرد.
ماریا با موافقت اروین به مقر سابق کینگ حمله کرد. نبردی که بلافاصله با پوشش خبرنگاران، حضور پلیس، جلبتوجه کارن و جانت همراه بود. ویروس جدید موفق ظاهر شده بود. تغییری در ظاهر آمازونها نداده و از آلودهشدهها، زامبیهای بیمغز که نمیتوانستند حرف بزنند و دشمن از دوست را تشخیص نمیدادند و به همه حمله میکردند، نساخته بود. با تجهیزاتی که به آنها دادهشده بود آمازونها و جنگجوها خطرناکتر هم شده بودند. انواع تیرهای انفجاری و دودزا، سپرهای پیشرفته که میتوانستند نیرویی محافظ در سطح سپرها ایجاد و صدمهها را به نصف برسانند. با حملهٔ نیروهای پلیس نیویورک، نامرئیها و دروگرها هم وارد ماجرا شدند. کارن و جانت آنچه را که میدیدند، باور نمیکردند! همان موجودهایی که شکیرا و جنیفر را دنبال و میخواستند دستگیرشان کنند و زنان و مردانی که لباسشان خیلی شبیه آنها بود؛ ولی با وسایل روز مبارزه میکردند. با نمایش درگیری، شکیرا و جنیفر مردم جزیرهشان را شناختند، اما با دیدن حشرههایی که کنارشان به نیروهای پلیس و گروه شیاطین درونی حمله میکردند، شگفتزده شدند. شکیرا گفت:
- این درست نیست! یه جای کار اشتباهه!»
حجم
۲۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۰۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه