دانلود و خرید کتاب از یاد رفته کیریستین چن ترجمه راضیه کریم پور
تصویر جلد کتاب از یاد رفته

کتاب از یاد رفته

نویسنده:کیریستین چن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب از یاد رفته

کتاب الکترونیکی از یاد رفته نوشتۀ کیریستین چن و ترجمۀ راضیه کریم پور است و انتشارات دانش‌آفرین آن را منتشر کرده است. کتاب از یاد رفته، داستان پراحساس یک خانواده در اوایل عصر مائو را روایت می‌کند که با یک تصمیم دردناک و عواقب آن و امید به رستگاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

درباره کتاب از یاد رفته

از یاد رفته به بررسی آنچه برای زنده‌ماندن در دنیایی که دیوانه شده است نیاز است و آنچه در هنگام انجام این کار از دست می‌رود، می‌پردازد. کیرستین چن یک درامای تاریخی جذاب و همچنین یک کاوش دقیق و پر ظرافت دربارۀ اینکه پیوندهای عشق خانوادگی تا کجا امتداد دارد نوشته است.

روزی که سان سان ِ۹ساله و برادر ۱۲ ساله‌اش، آلیان، متوجه می‌شوند که مادربزرگشان با چکش، پرترهٔ قاب شدهٔ رئیس مائو را خردکرده است، روزی‌ است که زندگی آن‌ها را برای همیشه تغییر می‌دهد. آلیان برای اثبات وفاداری‌ خود به حزب، مادربزرگش را به مقامات گزارش می‌دهد. اما اعتقاد او به انجام کار درست، زنجیرهٔ وحشتناکی از حوادث را در پی دارد…

خواندن کتاب از یاد رفته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای دوستداران رمان‌هایی با مضامین تاریخی و خانوادگی مناسب است.

بخشی از کتاب از یاد رفته

آن‌ها پاورچین از ناهارخوری بیرون آمدند، از اتاق خالی نقاشی گذشتند و روبروی اتاق مطالعه متوقف شدند. در کشویی تقریباً بسته بود، اما نه کاملاً. داخل اتاق چیزی به زمین کوبیده می‌شد. برادرش انگشتش را روی لب‌هایش قرار داد و سان‌سان شکلکی درآورد. فکر می‌کرد در این وضعیت ممکن است چه کار کند؟ یک دفعه بزند زیر آواز؟ برادرش خود را در فاصله‌ی خالی میان دیوار و در قرار داد و راه دید سان‌سان را مسدود کرد. دخترک آبریزش بینی داشت. مادربزرگش همیشه به خاطر سرماخوردگی‌های مکرر او را سرزنش می‌کرد. انگار مثلاً دست خودش بود کی مریض شود-سوراخ‌های بینی‌اش را با آستین پیراهن تمیز کرد تا نیازی به فین‌فین کردن نداشته باشد. جیب پشتی شلوار یونیفرم برادرش را آنقدر کشید تا بالاخره از جلوی دیدش کنار برود.

نفس سان‌سان در سینه حبس شد. در سوی دیگر اتاق، مامان بزرگ روبروی عکس پدربزرگ که در محراب خانوادگی قرار داشت، زانو زده و صورتش را با دستان خود پوشانده بود تا صدای هق هقش به بیرون نرسد. سان‌سان متوجه تکه‌های شیشه شد که در اطراف اتاق روی زمینی که از چوب درخت گردوی تیره ساخته شده یود، پخش شده بودند...»


تانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۹

من کتاب تازه خوندم و تمام کردم و دوست داشتم اول ترجمه کتاب به نظرم روان بود 👌🏻👏🏻 در رابطه با داستان : قرار هست این داستان شما را از جنبه های انسانی غافلگیر کند قرار هست چشمانتان گشاد و دهانتان از

- بیشتر

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
تومان