کتاب وصیت ها
معرفی کتاب وصیت ها
کتاب الکترونیکی وصیت ها؛ سرگذشت ندیمه (جلد دوم) نوشتهٔ مارگارت اتوود با ترجمهٔ فروزنده دولت یاری در انتشارات باران خرد چاپ شده است. وصیتها که جلد دوم داستان محبوب سرگذشت ندیمه است، نخستین بار در سال ۲۰۱۹ به چاپ رسید. وصیتها علاوهبر اینکه از پرفروهای نیویورک تایمز بود، جوایز بسیاری را نیز در کارنامهٔ خود دارد. از آن جمله میتوان به جایزهٔ بوکر سال ۲۰۱۹ و جایزهٔ بهترین کتاب داستانی گودریدز سال ۲۰۱۹ اشاره کرد.
درباره کتاب وصیت ها (جلد دوم سرگذشت ندیمه)
بیش از ۱۵ سال بعد از رویدادهای کتاب «سرگذشت ندیمه»، رژیم حاکم بر «جمهوری گیلیاد» همچنان تمام قدرت را در دست دارد، اما نشانههایی به چشم میخورد مبنی بر این که رژیم در حال متلاشیشدن از درون است. در این برههٔ سرنوشت ساز، زندگی ۳ زن کاملاً متفاوت با یکدیگر، در هم میآمیزد و پیامدهایی دگرگونکننده را به بار میآورد. ۲ نفر از این زنان، از اعضای نخستین نسلی بودند که در نظام جدید به بلوغ رسیدند. وصیتها و شهادتهای این ۲ زن جوان، بههمراه گفتههای زنی دیگر یعنی «عمه لیدیا» ارائه میشود. گذشتهٔ پرماجرا و آیندهٔ نامعلوم او، داستان غافلگیرکننده، تأثیرگذار و به یاد ماندنی وصیتها را به وجود میآورد. این کتاب در سال ۲۰۱۹ برندهٔ جایزهٔ بهترین کتاب داستانی گودریدز و جایزهٔ بوکر شد.
جایزهٔ بینالمللی بوکر که پیشتر به نام «من بوکر» شناخته میشد، یک جایزهٔ ادبی بهمیزبانی کشور انگلستان است که هر ۲ سال یکبار به یک نویسندهٔ زنده از هر ملیتی تعلق میگیرد؛ نویسندهای که آثارش به انگلیسی یا ترجمهشده به انگلیسی باشد. این جایزه برای خلاقیت، توسعه و مشارکت کلی یک نویسنده در صحنهٔ جهانی و بهنوعی برای بهرسمیتشناختن آن نویسنده و مجموعهٔ آثار اوست که اهدا میشود. جایزهٔ نقدیِ بوکر، بهطور مساوی، میان نویسنده و مترجم تقسیم میشود.
کتاب وصیت ها (جلد دوم سرگذشت ندیمه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به افرادی که از خواندن سرگذشت ندیمه لذت بردهاند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب وصیت ها (جلد دوم سرگذشت ندیمه)
«مجسمه من بزرگتر از خودم بود و مرا جوانتر، باریکتر و بهتر از وضعیت فعلی خودم نشان میداد، مدتی است که ظاهر من تغییر کرده است. من با قامتی استوار و کشیده ایستادهام، شانههایم را به سمت عقب دادم، لبهایم باحالتی محکم به سمت بالا متمایل شده تا یک لبخند کریمانه را به نمایش بگذارم. چشمانم به نقطهای در کیهان خیره شده تا ایدهآلگرایی و همچنین پایداری مرا در انجام وظائفم و یا عزم و ارائه آهنین من برای حرکت به سمت جلو علیرغم موانع بسیار را نشان دهد. البته هیچ تکهای از آسمان در برابر دیدگان تندیس من قرار ندارد چون آن را در مکانی پر از درختان پرشاخ و برگ در جلوی آردوا هال نصب کردند. ما خالهها حق نداریم چندان مغرور بشویم؛ حتی زمانی که ما را از سنگ میسازند.
دست چپ مرا یک دختربچه هفت یا هشت ساله گرفته است که سرش را بلند کرده و با چشمانی پر از امید و اعتماد به من مینگرد. دست راست من بر روی سر زنی قرار دارد که کنار پایم قوزکرده است؛ او حجاب به سر دارد و نگاهش را به سمت بالا چرخانده است. در نگاه او حالتی آکنده از ترس و سپاسگزاری (نسبت به یکی از ما ندیمهها) دیده میشود و پشت سر من نیز یکی از دختران مروارید قرار دارد که آماده شروع مأموریت خود است. شوکر الکتریکی من نیز از کمربندم آویخته است. این سلاح مرا به یاد شکستهایم میاندازد؛ اگر بهتر و مؤثرتر عمل کرده بودم هرگز نیازی به یک چنین سلاحی نداشتم چون قدرت متقاعد کردن دیگران با کلام برای من کافی بود.»
حجم
۵۳۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه
حجم
۵۳۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۰ صفحه