کتاب جهان زیر سیگاری من است
معرفی کتاب جهان زیر سیگاری من است
کتاب جهان زیر سیگاری من است نوشتهٔ حسین پناهی و آنا پناهی است. نشر آناپنا این ناداستان را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک مجموعه مصاحبه.
درباره کتاب جهان زیر سیگاری من است
کتاب جهان زیر سیگاری من است که یک ناداستان است، گفتههای حسین پناهی را در بر گرفته است. این اثر حاوی مصاحبهها و سخنرانیهای این هنرمند حوزهٔ تئاتر و سینما و تلویزیون و ادبیات از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ است. کتاب حاضر با سالشمار زندگی حسین پناهی آغاز شده و سپس بخشهایی با عنوان «لهستانی برای یک تئاتر تلویزیونی»، «ما چیستیم جز ملکولهای فعال ذهن زمین که خاطرات کهکشانها را مغشوش میکنیم» (گزارش فیلم، سال اول، شمارۀ اول، اردیبهشت سال ۱۳۶۹)، «ما اتم حرف را در این سوی جهان شکافتهایم» (گفتوگو با حسین پناهی، مسعود جعفری جوزانی و حسین دلیر دربارۀ «سایهٔ خیال»)، «سلام خداحافظ!» (گفتوگو با حسین پناهی؛ لعیا درفشه؛ روزنامهٔ شرق، شمارۀ ۲۷۶، شهریورماه ۱۳۸۳) و... را در بر گرفته است.
خواندن کتاب جهان زیر سیگاری من است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات غیرداستانی معاصر ایران و قالب مصاحبه پیشنهاد میکنیم.
درباره حسین پناهی
حسین پناهی دژکوه در ۶ شهریور ۱۳۳۵ به دنیا آمد و در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ درگذشت. او بازیگر، کارگردان تئاتر، نویسنده و شاعری اهل ایران بود. در سال ۱۳۶۹ برندهٔ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنوارهٔ فیلم فجر شد. کتابهایی مانند «من و نازی»، «ستاره»، «چیزی شبیه زندگی»، «دو مرغابی در مه»، «گلدان و آفتاب»، «پیامبر بیکتاب» و «دل شیر» و همچنین سه اثر با شعر و صدای خودش با عناوین «سلام خداحافظ»، «ستارهها» و «راه با رفیق» را منتشر کرد. او که به طلبهای که شاعر و بازیگر شد مشهور است، در سال ۱۳۶۱ با تئاتر وارد عرصهٔ بازیگری شد و همزمان فیلمنامهنویسی و کارگردانی را نیز شروع کرد. در سال ۱۳۵۸ با بازی در تعدادی تئاتر تلویزیونی وارد عرصهٔ تلویزیون شد و کارش در این حوزه را با بازی در مجموعههای «نهضت سوادآموزی» و «محلهٔ برو بیا» ادامه داد. در سال ۱۳۶۴ به استخدام سازمان صداوسیما درآمد. با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوهبر نوشتن و کارگردانیْ خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. نمایشهای «دو مرغابی در مه» و «یک گل و بهار» که حسین پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دههٔ ۱۳۶۰ و اوایل دههٔ ۱۳۷۰، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود. در اواخر دههٔ ۱۳۷۰ بازنویسی فیلمنامهٔ «مریم مقدس» را در کنار کارگردان مجموعه و «حسین نوری» بر عهده گرفت. بهدلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوهٔ خاص سخنگفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاص بود، اما بیشتر شاعر بود و این شاعرانگی در ذرهذرهٔ جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام «من و نازی» در ۱۳۷۶ منتشر شد. کتاب «جهان زیر سیگاری من است» حاوی مصاحبهها و گفتههای حسین پناهی است.
بخشی از کتاب جهان زیر سیگاری من است
«یحیی و گلابتون
ندا سپاسگزار
(مجلۀ فیلم و ویدئو، شمارۀ ۹۱)
حسین پناهی را آخرینبار در مجموعۀ تلویزیونی دزدان مادربزرگ که چند ماه پیش از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. دیدیم او همچنین مجموعۀ بیبییون را آمادۀپخش دارد که احتمالاً از نیمۀ اسفندماه از شبکۀ اول سیما پخش خواهد شد. در یحیی و گلابتون پناهی بازیگر نقش یحیی و خالق شخصیت گلابتون، نویسندۀ بخش عمدۀ طرح و متن مجموعه است. او نخست میگوید:
حرفی برای گفتن ندارم. تا فیلم پخش نشود و مردم نظرشان را نگویند، من چه دارم که بگویم. اگرچند ماه بعد به سراغ من بیایید با قدرت یک پدر که از بچهاش دفاع میکند برای توضیح دربارۀ بیبییون (که افتخار میکنم آن را برای مادرم نوشتم) حرف دارم. ولی تا وقتی اثری پخش نشود و به معرض ارزیابی گذاشته نشود چه باید گفت؟
- ما میخواهیم بدانیم که اصلاً چطور شد که شما قلم برداشتید و یحیی و گلابتون را نوشتید؟
با دلم نوشتم. راستش را بخواهید، طنز یک چهارم زندگی ماست که اگر نباشد یک چهارم زندگی نیست. هشتاد درصد جامعۀ ما یحیی و گلابتون هستند و هشتاد درصد تولیدات تصویری ما متعلق به آن بیست درصدی است که نه یحیی هستند و نه گلابتون. یحیی و گلابتونهای جامعه به همان راحتی که آن بیست درصد میروند و در ویلای خیابان نیاورانشان میخوابند، میمیرند. حرف بزرگ من در یحیی و گلابتون تجربۀ این شعر است:
مادربزرگ؟
گم کردهام در هیاهوی شهر
آن نظربند سبز را،
که درکودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتارِ عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خوردهام
من چشم خوردهام
من تکهتکه از دست رفتهام
در روز روز زندگانیام.
بسیاری از ما همینطور هستیم. راستش همۀ یحییها خالوهایم و همۀ گلابتونها خالههایم هستند. ما در قرنی زندگی میکنیم که فامیلهایمان را گم کردهایم و بدتر از همه این که دنبال آنها نمیگردیم.
ما غریب شدهایم.
من در مورد موسیقی این اثر هم گفتم باید موسیقی غربت داشته باشد و بار تنهایی اینها و همۀ ما را بتواند تحمل کند. فقط بومی بودن و فولکور بودن موسیقی کافی نیست.
- نظر خودتان دربارۀ طرح یحیی و گلابتون چیست؟
گفتم که فعلا نظری ندارم.»
حجم
۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه