کتاب بالاخره کدوم شنبه؟
معرفی کتاب بالاخره کدوم شنبه؟
بالاخره کدوم شنبه؟ نوشته شهناز قنبری مهربانی کتابی برای کسانی است که به انواع روشهای موفق شدن آگاه هستند اما باز هم موفق نمیشوند!
درباره کتاب بالاخره کدوم شنبه؟
این کتاب درمورد آشتی با خود، باورها و نگرشهایمان است تا با شناخت آنها و عملکردشان، بتوانیم هویت خودمان و ارزشهایمان را پیدا کنیم و توانایی خلق و آفرینش رویاها و اهدافمان را بهدست بیاوریم. با مطالعه این کتاب تمامی چراها و چگونگی کارها و برنامههای ناتمام و یا اقدام نشده را خواهیم فهمید.
تغییر، جرات میخواهد و شما با تهیه این کتاب نشان دادید که بسیار شجاع و توانمند هستید. این حقیقت وجود دارد که اکثر انسانها درخواست عجیبی از این دنیا دارند! اکثر انسانها میخواهند به رفتارهای قبلی خود ادامه دهند، اما نتایج متفاوتی بگیرند!
هدف این کتاب در قدم اول این است که بدانیم چرا رویاهایمان محقق نمیشوند و به اهدافمان نمیرسیم؟ توانایی مغز انسان بسیار بالا است؛ با مطالعه و شناخت و آگاهی میتوانیم بهترین استفادهها را داشته باشیم. فرض کنید یک هواپیمای شخصی دارید که میتوانید با آن کل دنیا را بگردید و لذت ببرید؛ ولی ما هرروز فقط این هواپیما را روشن کرده و حرکت میکنیم و میرویم تا نانوایی با آن نان میخریم و برمیگردیم!
خیلی خندهدار است، نه؟ شاید میتوان گفت گریهدار است! ولی خیلی از ما با خودمان این کار را انجام میدهیم؛ یعنی توانمندیهای بسیار زیادی داریم اما توقعمان را آنقدر پایین آوردیم که دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست. پس بیایید خودمان یکی از سوپرمنها و بتمنها و قهرمانهای تغییرزندگی خودمان باشیم. همه ما در طول زندگی خود بهوفور مطالب انگیزشی شنیدهایم، ازجمله کتاب، فیلم و سخنرانیهای گوناگون؛ اما بعد چند روز همه چیز را فراموش کردهایم و به منطقه امن خودمان بازگشتهایم.
این کتاب را بهصورت چکیده، خلاصه و مفید با شما درباره خودتان سخن میگوید.
خواندن کتاب بالاخره کدوم شنبه؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران کتابهای خودیاری مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب بالاخره کدوم شنبه؟
عزت نفس چیست؟
بهتر است بگوییم «حرمت نفس»؛ چون حرمت، بار تقدس دارد. حرمت نفس، بزرگترین موضوع جهانی است.
حرمت نفس، «خود واقعی» من را یادآورمیشود؛ یعنی آدمها حریم و به تعبیری، پوست روانی و روحی دارند.
عزت نفس یعنی احترام گذاشتن به نفس انسانی که متاسفانه گاهی نادیده گرفته شده و سرکوب میشود. حرمت نفس یعنی هم نرفتن به حریم خصوصی دیگران وهم اجازه ندادن به آنها که به حریم ما بیایند. دخالت در زندگی همدیگر، یعنی به خودمان این اجازه را ندهیم که هر سوالی از هرکسی بپرسیم.
مثال: چند سالتان است؟ ازدواج کردید؟ حقوقتان چقدر است؟ منزلتان چند متر است؟ این قبیل سوالات نهتنها بی اتیکتی محسوب میشود، بلکه رفتن به حریم شخصی دیگران است و ما اجازه نداریم این چنین رفتاری داشته باشیم و اما اگر روزی با چنین افرادی مواجه شدید، در جواب از آن شخص بپرسید: چطور؟؟؟
کافیست یکبار این روش را امتحان کنید تا تاثیر این سوال را به چشم ببینید!
نکته بسیار مهمی که میخواهم بگویم این است که بیاییم از همین لحظه تصمیم بگیریم به کلماتی که بیان میکنیم، توجه داشته باشیم. چه درمورد خودمان چه دیگران؛ زیرا بار سنگین مسئولیتی دارد.
هر کلمه قادر است یک زندگی موفق و شاد و سرشاراز توانستنها یا برعکسش را خلق کند!
منحصربهفرد بودن انسان است که حرمت دارد، حیثیت دارد و هیچوقت، هیچکس نمیتواند آن را از او بگیرد.
«گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک».
چقدر خوب است که روی آینههایمان این جمله را حک کنیم و مرتب ببینیم و یادمان باشد که مبتلا بشویم به گفتار نیک.
«مراقب حرفایی که میزنید و مینویسید باشید. کلمهها گلولههای ناپیدایی هستند که از جسم آدمها رد میشوند و در روح و فکر مخاطب نفوذ میکند».
«دکتر انوشه»
ابتدا بهتر است تفاوت اعتماد به نفس و حرمت نفس را بدانیم:
اعتماد به نفس: باور به دانایی و توانایی خود
اعتماد به نفس از باورهای ما بهوجود میآید، بنا به گفته یکی از بزرگان علم روانشناسی، از ۱۴ تا ۳۶ ماهگی، اعتماد به نفس مثبت و یا منفی در ما شکل میگیرد. با رفتارهای والدین و اطرافیان و حتی کلمات و جملاتی که ناخودآگاه میشنویم.
و در آخر اعتماد به نفس داشتن یعنی هیچوقت خودمان را با کسی مقایسه نکنیم.
حرمت نفس: احساس ارزشمندی راجع به خود
اساتید نظرات مختلفی دارند و هرکسی از دیدگاه خود تعاریفی دارد.
ناتانیل براندن میگوید:
«عزت نفس یعنی من چه دیدگاهی نسبت به توانمندیهای خود دارم؟ من نسبت به خودم چه احساسی دارم؟ آیا خودم را ارزشمند میدانم و برای خودم ارزش قائل هستم؟»
باتوجه به تعریف ایشان و تعاریف محققان دیگر با ۲ نگرش روبرو میشویم:
۱- قضاوت و تعریفی که خودم از خودم دارم؛
۲- احساس درونی خودم نسبت به خودم.
نظر خودمان درباره خودمان:
- من خوبم، همینطور که دیگران هستند.
- من دوستداشتنی هستم، همانطور که دیگران هستند؛ یعنی کسیکه عزت نفس دارد، هم برای خودش ارزش و احترام قائل است، هم برای دیگران.
- عزت نفس من باعث میشود، برای بزرگداشت خود احتیاج به تحقیر دیگران نداشته باشم.
- حقوق انسانی که سلب شدنی نیست. حتی در دادگاهها هم وقتی قاضی میخواهد متهم یا مجرم را صدا کند، با کلمه آقای...یا خانم... آنها را فرا میخواند.
- توجه داشتن به اینکه من منم و تو تویی. من درس بخوانم تو باسواد نمیشوی و توغذا بخوری من سیر نمیشوم. ما با هم متفاوت هستیم باید در این مورد پذیرش داشته باشیم.
حجم
۱۷۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۱۷۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه