دانلود و خرید کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد کلر آن ترجمه فریبا شیخ الاسلامی
تصویر جلد کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد

کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد

معرفی کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد

کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد به‌قلم کلر آن و ترجمهٔ فریبا شیخ الاسلامی را انتشارات نگاه آشنا منتشر کرده است. این کتاب داستان مهاجرت دختر نوجوانی از آمریکا به کره است. مهاجرتی که چالش‌های بسیاری پیش روی او قرار می‌دهد.

درباره کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد

داستان این کتاب از روزی شروع می‌شود که ملودی، دختر نوجوان و شخصیت اصلی قصه با خانواده‌اش به سئول مهاجرت می‌کنند. او یک دختر آمریکایی‌کره‌ای است و همیشه دوست داشته است تا با ریشه‌های فرهنگی نیمهٔ دیگر هویت خود نیز آشنا شود اما تصمیم ناگهانی مهاجرت چیزی نبوده که او انتظارش را بکشد آن هم زمانی که فرصتی برای خداحافظی با دوست صمیمی‌اش، سوفیا پیدا نمی‌کند و همه‌چیز در سرزمین جدید برای چالش‌‌زاست. این داستان روایتی است از چگونگی کنار آمدن با تغییراتی که چاره‌ای جز پذیرش آن‌ها نداریم. تغییراتی که می‌توانند منشأ چالش‌ها یا فرصت‌های بسیاری شوند و درهای بسیاری را به روی شخصیت اصلی داستان باز کنند. درهایی از جنس عشق، دوستی، معما و رازهای خانوادگی.

خواندن کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های کره‌ای به‌خصوص نوجوانان دوستدار کتاب‌هایی با درون‌مایه‌های فرهنگ کرهٔ جنوبی از مطالعهٔ این اثر سود خواهند برد.

بخشی از کتاب به گمانم زندگی همین جا باشد 

«سوف می‌گوید: «حس می‌کنم سنم داره می‌ره بالا. راستی دیروز تلفنی دربارهٔ مامان‌روبابات چی می‌گفتی؟ انگار گفتی بابات این ماه خونه نمیاد. بعد که زودی تلفن رو قطع کردی.» شانه‌ام را بالا میندازم: «شرمنده آخه ترسیدم مامانم حرفام رو بشنوه. می‌دونی به نظرم یه مشکلی هست. مامان و بابای من ماهی شاید یه‌بار باهم حرف می‌زنن. اما تو یه هفتهٔ قبل تقریباً مامان هر روز پشت در بسته با بابام تلفنی حرف زده. وقتی هم از اتاق میاد بیرون عصبی و ناراحته. شایدم اینا ساختهٔ ذهنم باشه اما به‌هرحال به این اتفاقا مشکوکم.» 

ّ«اما من خوش‌حالم که اونا از راه دور ارتباطشون بیشتر شده.» از سر بلاتکلیفی شانه‌ام را بالا میندازم. شاید برای بقیهٔ آدم‌ها عجیب باشد اما تا حالا به جای دیگری برای زندگی فکر نکرده‌ام. پدرم در سئول زندگی می‌کند. او دقیقاً سالی سه‌بار برای دیدن ما به نیویورک می‌آید؛ نه کمتر و نه بیشتر. به نظر من کشور کره همانی است که با دیدن ماراتن‌ها نمایشی کره‌ای مامانم از تلویزیون دستگیرم می‌شود: دوستان رمانتیکی که برای هم ابراز احساسات می‌کنند و دخترانی که با وجود اینکه سریع می‌دوند عرق نمی‌کنند. «چرا از خودشون نمی‌پرسی چی شده؟» از فکر و خیال لبم را گاز می‌گیرم. «چی بگم. می‌ترسم.» دوستم می‌پرسد: «خب تو ناراحتی که این ماه بابا نمیاد؟» «راستش نه. بابا گفته که مامان الان تو سئول سرش شلوغه. شاید ماه سپتامبر بیاد.» معمولاً وقتی بابا برای دیدنمان می‌آید، فقط یک هفته می‌ماند. طبیعی است که بعد از شانزده سال، خیلی با او راحت نیستم. البته با مامان هم همین‌طوری هستم. چون او سختگیرترین و رسمی‌ترین آدمی است که می‌شناسم. از همان مادران مقرراتی آسیایی و شبیه شخصیت‌های فیلم‌های کره‌ای است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان