کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف
معرفی کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف
کتاب «عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف» نوشتۀ طاهره ایبد است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است. عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف داستانی زیبا و آهنگین برای کودکان است.
درباره کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف
متل یکی از گونههای رایج ادبیات کودکان است که از زمانهای قدیم به شکل آهنگین و همراه با بازی برای کودکان خوانده میشد و وجود ادبیات شفاهی در دوران قدیم را نشان میدهد. متل و ترانه، شعر و روایت داستانی را به یکدیگر پیوند میدهند. متلها معمولاً آهنگین هستند، عباراتی دارند که در طول داستان تکرار میشوند و در بسیاری از آنها کلماتی به چشم میخورد که در ظاهر بیمعنی است.
«مجموعهٔ متلوارهها» نام یک مجموعۀ ۷ جلدی است که طاهره ایبد در آنها متلهای قدیمی ایرانی را برای کودکان بازآفرینی کرده است. عنوان کتابهای این مجموعه عبارت است از: «عموزنجیرباف و دزد پشت کوه قاف»، «اتل و متل و کوتوله»، «عر عر عره، تره یا کره؟»، «آن، مان، گاوهای ابری نباران!»، «هاجستم و واجستم، یکدستهگل، تو دستم»، «بارون میاد شرشر، گوشهبهگوشۀ شهر»، «تاپتاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟».
عموزنجیرباف و دزد پشت کوه قاف اولین جلد از مجموعۀ متلوارهها دربارۀ دزدی است که میخواهد خورشید را بدزدد و بفروشد برای همین از عموزنجیرباف خواسته که زنجیر بلندی برایش ببافد تا بتواند نقشهاش را عملی کند. عموزنجیرباف از این موضوع ناراحت شده است. او درحالیکه زنجیر میبافد مدام به فکر راه چاره است.
تقریباً اکثر کودکان ایرانی شعر عموزنجیرباف را شنیدهاند و با این شخصیت آشنایی دارند به همین دلیل با کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف خیلی زود ارتباط برقرار کرده و میخواهند بدانند که عموزنجیرباف کیست و چه اتفاقاتی برایش میافتد. طاهره ایبد با زبان آهنگین و ساده داستان را روایت میکند. مارال دهقانی تصویرگری این کتاب را بر عهده داشته است.
خواندن کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان بالای ۴ سال پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عمو زنجیرباف و دزد پشت کوه قاف
«روزی از روزها، صبح خیلی زود، سروکلۀ دزد دریایی پیدا شد. دزد دریایی داد زد: آی عموزنجیرباف، زنجیری میخوام بلند و صاف، روز بباف، شب نخواب، اصلاً نرو زیر لحاف، هی بباف، هی بباف، وقتی که شد دراز دراز، زنجیر و بردار، پشت کوه بنداز. عموزنجیرباف پرسید: زنجیر دراز میخوای چیکار؟ و زنجیری را که تازه بافته بود، به دزد دریایی نشان داد و گفت: این یکی خوبه. همین رو بردار. دزد دریایی عصبانی شد. برای عموزنجیرباف شمشیر کشید. عموزنجیرباف عقب پرید. دزد دریایی گفت: گوش کن زنجیرباف! میخوام برم پشت کوه قاف و شب سیاه زنجیر بندازم ته ته چاه، خورشید رو از چاه بکشم بیرون، ببرم بازار، بفروشم گرون.»
حجم
۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه