کتاب تیمسار دگمه
معرفی کتاب تیمسار دگمه
کتاب تیمسار دگمه نوشتۀ عزت الله الوندی است و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است. پسر نوجوانی به نام دانا قهرمان این داستان است. او شخصیتی خاص دارد که باعث شروع ماجراهایی برای خود و اطرافیانش میشود.
درباۀ کتاب تیمسار دگمه
این کتاب در مورد ارتباط انسانهاست. چند دوست قدیمی خاطرات دوران سربازی خود را مرور میکنند و از پسربچهای به نام دانا یاد میکنند که در ابتدا در نظرشان کمی عجیب و حتی دوست نداشتنی میآمد اما به مرور زمان با او آشنا میشوند و با شناخت بهتر از او میتوانند ارتباط ویژهای با او برقرار کنند؛ بهطوریکه بعد از گذشت سالها هنوز شخصیت اثرگذاری در زندگی آنهاست و با نیکی از او یاد میکنند.
خواندن کتاب تیمسار دگمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب برای نوجوانان و همچنین والدینی که فرزندانی ناسازگار دارند و در ارتباط با آنها دچار مشکل هستند توصیه میشود.
بخشی از کتاب تیمسار دگمه
«وقتی مشغول شدم، حواسم کاملاً روی کار بود. برای همین اصلاً نفهمیدم زمان چه طوری گذشت.
کارم را تمام کردم و سرم را بالا گرفتم. دانا چهار زانو نشسته بود کنار پنجره و با ضبط صوت خبرنگاری ور میرفت؛ از همانها که جلدچرمی و بند بلند و تقریباً بیست سانت عرض و پنجاه سانت طول دارند.
داد زدم: «خرابترش نکن.»
سرش را بالا گرفت و رو به دیوار گفت: «دارم درستش میکنم.»
میکروفنش را گرفت جلوی دهانش. دگمهی ضبط را زد و شورع کرد به صحبت کردن: «یک...دو...سه...آز..مایش می..کنیم...»
گفتم: «مسخره بازی در نیار، اون ضبط صوت خرابه.»
اما وقتی دیدم صدای دانا از ضبط صوت پخش شد، ناخودآگاه با دستهایم سرم را لمس کردم، نکند که از تعجب شاخ درآورده باشم.
فوری فکری توی ذهنم جرقه زد؛ از همان فکرها که به ذهن شیطان هم نمیرسد.
گفتم: «معلومه این کارهای...اسمت چی بود؟...ها دانا.»
گفت: «دانا آقا کامیاب، نه هادانا...»
پرسیدم: «دوست داری خبرنگار بشی؟»
از لحن دوستانهام خوشش آمد: «ب..له آقا کام..یاب.»
گفتم: «این ضبط صوت را ببر یه گوشه با خودت مصاحبه کن.»
دوباره به دیوار نگاه کرد و گفت: «من که دیوانه نیستم.»
حجم
۹۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۹۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه