کتاب بابا بی هستی، امید بی آرزو
معرفی کتاب بابا بی هستی، امید بی آرزو
کتاب الکترونیکی بابا بی هستی، امید بی آرزو نوشتهٔ مژگان بابا مرندی از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این کتاب برای مطالعهٔ کودکان گروه نونگاه (۹+) برای آشنایی با درنای سیبری نوشته شده است.
درباره بابا بی هستی، امید بی آرزو
داستان بابا بی هستی، امید بی آرزو داستانی کودکانه درمورد درنای سیبری، عادات و رفتار آن است. نسل درنای سیبری بر اثر عوامل مختلف از جمله شکار بیرویه، بهشدت در حال انقراض است. او ظاهر خاصی دارد و غذای اصلیاش گیاهان درون تالابها و ریشهٔ آنها است. یکی از بزرگترین آسیبها به حیات وحش، شکارهای بیرویه و غیرمجاز است. بهوسیلهٔ شکار، جمعیت بعضی از گونههای جانوری حیات وحش در معرض انقراض قرار گرفته است؛ همچنین ورود انسانها به طبیعت همواره با صداهای ناهنجار برای جانوران ساکن آنجا همراه است و باعث برهمخوردن آرامش آنان میشود. تمرکز آموزشی این کتاب بر جلوگیری از آسیب بیشتر به گونههای جانوری در حال انقراض است. محافظت از حیات وحش، ابعاد گوناگونی از جمله عوامل اکولوژیک، ژنتیک، زیستگاهها، تغییرات آبوهوایی، شکار بیرویه و قاچاق حیوانات را در بر میگیرد. فعالیتهای انسانی و تخریب و اشغال زیستگاههای این پرندگان باعث شده که امروزه نسل بیشتر گونهها و جمعیتهای درناها مورد تهدید قرار بگیرد؛ بهعنوان مثال طی دههها، جمعیت غربی درناهای سیبری رو به کاهش گذاشته و امروزه [۲۰۲۴ میلادی] فقط یک درنای نر از جمعیت غربی چند هزارتایی آنها به نام «امید» باقی مانده است. کتاب بابا بی هستی، امید بی آرزو از مجموعهٔ «آهای، مواظب ما باشید!» از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را مژگان بابامرندی برای گروه سنی نونهال (۹+) نوشته و «ساقی ذاکری» تصویرگری آن را بر عهده داشته است.
خواندن کتاب بابا بی هستی، امید بی آرزو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به گروه نوخوان (کودکان بالای ۹ سال) برای آشنایی با درنای سیبری پیشنهاد میکنیم.
درباره مژگان بابا مرندی
مژگان بابامرندی، نویسندهٔ داستان در حوزهٔ کودک و نوجوان است. او متولد تهران و دارای کارشناسی در ادبیات فارسی و کارشناسیارشد در رشتهٔ ادبیات نمایشی است. او برگزیدهٔ نخستین جشنوارهٔ ادبی «کام یوسف» برای کتاب «فقط بابا میتواند مرا از خواب بیدار کند» و برگزیدهٔ پنجمین جشنوارهٔ مطبوعات کودک و نوجوان برای داستان «پدربزرگ سلام» بوده و در دوازدهمین جشنوارهٔ «کتاب سلام» برای کتاب «پدربزرگ سلام» مورد تقدیر ویژه قرار گرفته است. اولین داستان او با عنوان «مجسمه» در سال ۱۳۷۴ در مجلهٔ کیهانبچهها به چاپ رسید. اولین کتاب داستان او نیز با عنوان «هدیهای برای نرگس» در سال ۱۳۷۵ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی انتشار یافت. از بابامرندی بیش از ۲۰ عنوان کتاب داستان در حوزهٔ کودک و نوجوان منتشر شده است.
بخشی از کتاب بابا بی هستی، امید بی آرزو
«راه افتادیم. با این که هوا سرد بود، ولی دلچسب بود. تمام برگها زرد شده بودند. نوک درختهای بلند، توی جادّه دست به دست هم داده بودند و برای جادّه طاق نصرت درست کرده بودند. بابا داشت آهنگ زمزمه میکرد. جای تمام اسمها، اسم مامان را گذاشته بود، هستی. مدام هم میپرسید: «کجایی؟» راستی الان مامان کجا بود؟ من هم این آهنگ را دوست داشتم، مامان هم، توی تمام سفرهایمان، همگی با هم این آهنگ را میخواندیم. رفتم صندلی عقب ماشین و دراز کشیدم. چشمهایم را که بستم، بازی آفتاب و شاخهها میآمد زیر پلکهای بستهام. به امید فکر کردم و جای خالی آرزو. بابا گفت: « فکر میکنی امید را پیدا میکنیم؟» مامان گفت: « جای خالی آرزو کجاست؟ سیبری یا فریدونکنار؟ چه بلایی سرش آمده است؟» بابا گفت: « امید بی آرزو چه میکند؟» با صدای بابا از خواب بیدار شدم. گفت: «رسیدیم فریدونکنار. اوّل بریم دامگاه.» به دامگاه که رسیدیم، بابا گفت: «باید اینجا باشد. اگر نبود، باید به دامگاه ازباران برویم. بابا آرامآرام راه میرفت. با یکی از دامگاهداران حرف زد و اجازه گرفت. رفتیم توی دامگاه. آرام پشت پرچینهانشستیم. باد میآمد. سرد بود.نَه بابا تکان میخورد و نَه من. هیچ خبری نبود. بابا زیر لب گفت: «از وقتی جفتش رفته، معلوم نیست این طفلی چه میکند ....» گفتم: «جفتش چی شده؟» گفت: « نمیدانم. یعنی هیچکس نمیداند. همه فکر میکنند آدمها شکارش کردهاند.» - خب برای چی؟ بابا گفت: «شاید فقط برای تفریح!» فکر کردم مامان چی؟ مامان هم شکار شده است؟ مامان گفت: «کاش هیچوقت امید بدون آرزو نمیماند.»»
حجم
۸۷٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۸۷٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه