کتاب مدرسه افسانه ای؛ جایی برای خوب ها و بدها (جلد اول، شاهزاده و جادوگر)

کتاب مدرسه افسانه ای؛ جایی برای خوب ها و بدها (جلد اول، شاهزاده و جادوگر) نوشتۀ سومان چینانی و ترجمۀ زهرا عباسی آلنی و مطهره ابراهیم زاده است و انتشارات نگاه آشنا آن را منتشر کرده است. استقبال از کتاب مدرسه افسانه ای آنقدر بالا بود که به‌سرعت در بین قاره‌ها و به زبان‌های دیگر پخش شد و با داستان جذاب و هیجان‌انگیزش مخاطبان نوجوانش را مجذوب خود کرد. مخاطبانی با رده‌ٔ سنی حساس که جذب‌کردن‌شان به داستان به‌خاطر داشتن‌ احساسات خاص بسیار دشوار است اما این مجموعه توانست نظر آن‌ها را به خود جلب کند.

درباره کتاب مدرسه افسانه ای؛ جایی برای خوب ها و بدها (جلد اول، شاهزاده و جادوگر)

داستان کتاب مدرسهٔ افسانه‌ای ( شاهزاده و جادوگر) در مورد «سوفی» و «آگاتا» ۲ دختر نوجوان و دوست صمیمی است. سوفی دوس‌داشتنی که آرزوی شاهزاده‌شدن را دارد و دوستش آگاتا که از یک عشق نافرجام رنج می‌برد. سوفی دخترک زیبا و بلند‌پروازی است که در روستایی به نام گاوالدون زندگی می‌کند. او بر‌خلاف سایر اهالی روستا از زندگی عادی و یکنواخت روستایی بیزار است و آرزوی یک زندگی رؤیایی را دارد. کلید رسیدن‌ به این زندگی کسی نیست جز مدیر مدسه. مدیری مرموز که اهل سرزمین افسانه‌هاست و تا حالا هیچ‌کس چهره‌اش را ندیده است. او هر ۴ سال یک‌بار به گاوالدون می‌آید و شبانه ۲ نوجوان را می‌رباید و آن‌ها را به مدرسۀ خوب‌ها و بدها می‌برد. این مدرسۀ افسانه ای شامل ۲ برج است. یکی برای خوب‌ها و دیگری برای بدها. داستان زمانی شروع می‌شود که یک پرندهٔ غول‌پیکر به دهکدۀ آن‌ها می‌آید و آن‌ها را از خانه‌شان دور می‌کند و به مدرسهٔ خیر و شر می‌برد. آکادمی‌ای که بچه‌ها را آموزش می‌دهد تا قهرمان افسانه یا اینکه یک جادوگر سنگدل شوند. سوفی به اشتباه در شاخهٔ شیطان پذیرفته می‌شود تا «زشت‌سازی»، نفرین‌های مرگ و دیگر هنرهای تاریک را بیاموزد، در حالی که آگاتا خود را در مدرسهٔ بزرگ نیکی و در میان شاهزادگان و دوشیزگان زیبا می‌بیند. در نتیجه مرز بین خیر و شر و معنای زیبایی از بین می‌رود و دختران باید با طبیعت واقعی خود مقابله کنند.

خواندن کتاب مدرسه افسانه ای؛ جایی برای خوب ها و بدها (جلد اول، شاهزاده و جادوگر)

این سری کتاب از سومان چینانی علاوه‌بر مخاطب نوجوان، بزگسالان را نیز به خود جذب کرده‌ است. به شما پیشنهاد می‌کنیم تا اگر به داستان های سحرآمیز، جذاب و پر از صحنه‌های اسرارآمیز علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.

بخشی از کتاب مدرسه افسانه ای؛ جایی برای خوب ها و بدها (جلد اول، شاهزاده و جادوگر)

« سوفی همه‌ی عمر منتظر بود که ربوده شود.

اما امشب همه‌ی بچه‌های گاوالدون، از ترس یه رختخواب‌هایشان پناه برده بودند. چون اگر مدیر مدرسه گیرشان می‌انداخت، دیگر نمی‌توانستند یه خانه‌هایشان برگردند، زندگی خوبی داشته باشند یا اینکه خانواده‌هایشان را ببینند. این بچه‌ها امشب در خواب، دزدی با چشمان قرمز را می‌دیدند که بدنش به شکل یک هیولا بود. او آمده بود تا بچه‌ها را از تخت‌های خود بیرون بکشد و جیغ‌شان را در نطفه خفه کند.

اما سوفی امشب خواب شاهزاده‌ها را می‌دید.

در خواب، وارد مراسم بزرگی شد که به افتخار او برگزار شده بود. وارد تالاری شد که مملو از خواستگارها بود و در آنجا هیچ دختر دیگری یه چشم نمی‌آمد. در حالی که می‌خرامید، با خود فکر کرد، این اولین باری است که خواستگارانی لایق، پا پیش گذاشته‌اند. پسرانی با موهای پرپشت و براق، هیکل‌های تنومند و پوست سبزه و زیبا، درست همانند یک شاهزاده!...»