کتاب پری زاد، پروشات
معرفی کتاب پری زاد، پروشات
کتاب پری زاد، پروشات نوشتهٔ عباس سلیمانی امیری و ویراستهٔ آزاد تیموری است. انتشارات طلایه این رمان معاصر و تاریخی و ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب پری زاد، پروشات
کتاب پری زاد، پروشات حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که درمورد همسر داریوش دوم، زنی شجاع و جسور سخن گفته است. این رمان تاریخی فصلهایی دارد مانند «اردشیر اول و بعد از آن»، «پروشات در جنگ با یونان»، «سیاستمدارانی مانند پروشات»، «ازدواجها بهشیوهٔ پروشات» و «پروشات در جنگ با یونان». در مقدمه توضیح داده شده است که در میان زنان سیاستمدار و نامدار ایران، «پروشات» همسر داریوش دوم هخامنشی، برجستهترین زنی است که نهتنها تاریخ ایران بلکه تاریخ کشورهای دیگر از جمله یونان و اروپا هم نامی از او به میان آورده و او را تنها زن قدرتمند و سیاستمدار ایران معرفی کردهاند. با این شخصیت تاریخی بیشتر آشنا شوید.
خواندن کتاب پری زاد، پروشات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان تاریخی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پری زاد، پروشات
«به نوشتهٔ مورخان یونانی بعد از آن که اردشیر سوم هخامنشی به کمک «پروشات» بر تخت سلطنت جلوس کرد، تمام شاهزادگان هخامنشی را به غیر از فرزندان خودش به هلاکت رسانید و این امر به خاطر این بود که نمیخواست مدعی سلطنت داشته باشد و دیگری را به جای خود به تخت پادشاهی مشاهده کند.
پس برای اینکه بعد از آن هیچ مدعی برنخیزد که از خاندان هخامنشی باشد به کشتار همهٔ آنان اقدام کرد و به گمان خود از این بابت آسوده خاطر شد. نوشتهاند که در تابستان سال ۳۵۸ قبل از میلاد که هنوز اردشیر دوم را به جایگاه ابدیش منتقل نکرده بودند و به خاک نسپردند، اردشیر سوم فرمان قتل تمامی شاهزادگان هخامنشی را صادر کرده بود.
آن کشتار به گفتهٔ یونانیان به اردشیر سوم آرامش خاطر داد.
پس از کشتار شاهزادگان، اردشیر سوم به این فکر افتاد که شاید در میان درباریان و بزرگان کشور افرادی باشند که ممکن است در آینده برای حکومت او ایجاد خطر کنند و لذا با این گمان به گروهی از افراد درباری ظنین شد و دستور قتل آنان را صادر کرد که احتمال میداد خطرساز باشند.
بعد از آنکه اردشیر سوم بر تخت سلطنت نشست و استقرار پیدا کرد، مادر بزرگش «پروشات» انتظار داشت به اینکه اردشیر مانند گذشته نسبت به او رفتار خوبی داشته باشد اما اردشیر سوم یا «اخوس» سابق، دیگر آن مرد گذشته نبود و آن عطوفت در او وجود نداشت که با مادربزرگش رفتاری خوب و آنچنانی داشته باشد چرا که او اکنون پادشاهی قدرتمند بود و نسبت به گذشته تفاوتی بسیار پیدا کرده بود و لذا نمیتوانست مثل سابق با او رفتار نماید.
اردشیر سوم دیگر مجبور نبود تا مثل گذشته از مادربزرگش اطاعت کند و مطیع اوامر او باشد و هر چه را که او میگوید انجام دهد و پیوسته در اختیارش باشد و از «پروشات» حرف شنوی کند.
در آن اوضاع و احوال «پروشات» لجباز و کینهتوز به هیچوجه دست بردار نبود و پیوسته تلاش میکرد تا همچنان اردشیر سوم را مانند گذشته مطیع خود سازد و او را زیر نفوذ خود بگیرد.
به همین علت بود که اغلب اوقات به او گوشزد میکرد و میگفت:
این من بودم که تو را با نفوذ خود به سلطنت رساندم و اگر همکاری و کمک من نبود تو هرگز به پادشاهی نمیرسیدی و اکنون در این جایگاه نبودی که اینک اینگونه به خود میبالی و نسبت به من هم چندان توجهی نداری.
اردشیر سوم در جواب مادربزرگش گفت:
درست است که تو از من حمایت کردی و با نفوذی که میان درباریان و بزرگان کشور داشتی، عامل این قضیه شدی که من به سلطنت برسم ولی این را بدان که دیگران هم مرا در این امر یاری دادند و من هم با زیرکی و هوشیاری خاصی که داشتم توانستم به این مرحله برسم و بر تخت جلوس کنم.»
حجم
۸۰۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۸۰۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه