کتاب ترامپ در مقابل ترامپ
معرفی کتاب ترامپ در مقابل ترامپ
کتاب ترامپ در مقابل ترامپ نوشتهٔ محمد اسدی است. انتشارات متخصصان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب جستاری در باب شناخت و نشانهشناسی دونالد ترامپ، سیاستمدار آمریکایی است.
درباره کتاب ترامپ در مقابل ترامپ
کتاب ترامپ در مقابل ترامپ متأثر از اندیشمندان پستمدرنی همانند «ژان بودریار» نوشته شده است. محمد اسدی در بخشهایی از این کتاب، مطالبی را برای معرفی و آشنایی کلی با هنجارها و آشفتگیهای مدرنیته بازگو کرده است. بهعقیدهٔ او موضوع مهمی که شاید تابهحال از نظرها پنهان مانده، استفادهٔ نشانهشناسانه و شناختشناسانه از این فرضیههای مهم و قابل لمس برای آشکارکردن بحرانهای مهم فرهنگی و سیاسی از بعدِ دوران مدرنیته، در گذار از آن و یا در دل آن است. نویسنده در این کتاب تأکید میکند که امروزه، آشفتگی در نظام سرمایهداری واضح است و همزمان با این نوع تحول، ما شاهد تغییرات بنیادین در فرهنگ و سیاست نیز هستیم. بحران دونالد ترامپ برای آمریکا و جهانیان نمونهٔ بارز این تغییر و تحولات نسبت به ازدستدادن ارزشهای جامعه و منزلت اجتماعی است که امروزه به بهای آسیبهایی جدی، برای بهترشدن یا تحت عناوینی که در ادبیات مدرنیته میگنجد برای نوینشدن در عرصههای سیاسی و فرهنگی یا اقتصادی پرداخت میکنیم؛ درعینحال هنوز مطمئن نیستیم که آیا بهراستی چنین اتفاقی رخ میدهد یا اینکه فقط بنیاد اجتماعی و روزمرگیهای ما را بهواسطه آشفتگیهای منحصر به برخی اشکال سرمایهداری، تحتتأثیر قرارداده است. محمد اسدی در این کتاب تلاش کرده است تا بحران ترامپ را که وابسته به آسیبهایی از جنس مدرنیته میداند، با کمک نظریههای جامعهٔ مصرفی و واقعیت نمادین ژان بودریار، نشانهشناسی کند و شاید تا حدودی با کمک فوکو از مفاهیم گفتمان ترامپ که بیش از همه، ناظر به عرصهٔ فرهنگ و سیاست بوده، پردهبرداری کند.
خواندن کتاب ترامپ در مقابل ترامپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ترامپ در مقابل ترامپ
«شاید جهت آسیب شناسی و تحلیل این شرایط بحرانی در آمریکا، برای آنها بهتر باشد با استفاده از دیدگاه فلاسفه در زمینه میل، امیال و کنشهای سیاسی ترامپ را کالبدشکافی کنند. در گفتمان سیاسی ترامپ، مفاهیم سیاسی هیچگونه ساختار مشروع ندارد، گویی نیرویی بازدارنده هر امکانی را برای توصیف کنشهای سیاسی رد میکند. اگر بخواهیم گفتمان سیاسیاش را ریزبینانهتر تحلیل کنیم باید اذعان کرد که ما در تحلیل دستور زبان ویژه ترامپ با گزارههای متفاوتی سر وکار داریم که قرار نیست مجموعه عناصر زبان شناختی، یک جمله (سیاسی) را شکل بدهد بلکه آنها گزارههای «ترامپ پذیری هستند» که کنش زبانی ترامپ را به تصویر میکشند. بنابراین ما هرگز نمیتوانیم تحلیل مناسبی از گزارههای گفتمان سیاسی درباره ترامپ به دلیل ترامپی بودن آن ارائه بدهیم.
مثل حضور او در دیگر عرصههای اجتماعیاش که پیشتر به آنها پرداختیم، فقط سلسلهای از نشانه ها و نمادها به بازی گرفته میشود، حال چه گفتمان فرهنگی باشد، چه اقتصادی و یا سیاسی. ما با ساختن گزارههای گفتمانی سودده یک سرمایه دار طرف حسابیم که دربردارندهٔ تحلیل ثروت و نوسانهای پولی است. همین کافی است، نمادهایی سودده وجود داشته باشد تا ویژگی های متضاد و قواعد کاربردی گفتمان او تعریف بشود. ما در این مورد خاص قصد نداریم که بگوییم با گفتمان ترامپ دچار یک معناباختگی شدهایم. شبیه به آن چیزی که ژاک دریدا درباره تأخیر در بهدستآمدن معنا، یا به تعویق افتادن آن از طریق واژگان در نظریه دیکانستراکشن۲۲ اشاره کرده بود. ما میخواهیم بگوییم درباره ترامپ، حضور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی او، گفتمان او و همه چیز از دست رفته است. وقتی ما درباره از دست دادن معنا سخن میگوییم دیگر صحنهای برای گفت و گو و تدقیق در میان نیست. بنابراین هدف اصلی ما در بخش آشنایی با مفاهیم گفتمان سیاسی ترامپ این است که بگوییم، «مفهوم سیاسی» و «مفهوم امر سیاسی» اساساً هیچگاه وجود نداشته اند. او بعد از ریاست جمهوری بهعنوان شخصیتی که به لحاظ قانونی و سیاسی تعریف شده، حق بیان گفتارهای قانونی و سیاسی و عملی کردن آنها را داشته است. او مدعی بود سیاستگذاریها و قانونگذاریهای او، توانایی چیرگی بر مسائل دشوار آمریکا را دارد. اما بعدها دیدیم که این منزلت عمیقاً تغییر کرد. وحدت و انسجام دانش سیاسی او بر خلاف توسعههای سیاسی کشور حرکت کرد. نکته حائز اهمیت این است که مجموعه رویکردهای سیاسی او نشان از «کنش» گفتمانی ویژه ترامپ دارد. میتوان نتیجه گرفت زمانیکه ما از گفتمان سیاسی ترامپ سخن میگوییم، شاهد بروز «بیان» در گفتمان او نیستیم، بلکه تنها ناظر بر رویه بهرهمندی منافع او هستیم. در چنین شرایطی هیچگونه جلوهگری با عظمت و پیروزمندانهای در کار نیست که توانایی فکر کردن و شناختن نتیجهبخشی را داشته باشد. هیچ گفتمانی در کار نیست. هرچه هست پراکندگی، آشفتگی و بحران است؛ چون ما به هیچ روی، پیوستگی سامانمندی در تشریحهای او نمیبینیم. چه در عرصه فرهنگ که قبلاً به آن پرداختیم و چه در عرصه سیاست، هیچ مفهومی در گفتمانهای ترامپ شکل نگرفته است و به جای آنها «منافع» جایگزین شده اند. چنین شیوهای سهم بهسزایی در ایجاد ساختارهای همزیستی در آمریکا بر پایه چنین شرایط نابسامانی داشته است.»
حجم
۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۸۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه