دانلود و خرید کتاب قوم شناسی سیاسی رولان برتون ترجمه ناصر فکوهی
تصویر جلد کتاب قوم شناسی سیاسی

کتاب قوم شناسی سیاسی

نویسنده:رولان برتون
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب قوم شناسی سیاسی

کتاب قوم شناسی سیاسی نوشتهٔ رولان برتون و ترجمهٔ ناصر فکوهی است. نشر نی این کتاب در حوزهٔ مردم‌شناسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب قوم شناسی سیاسی

کتاب قوم شناسی سیاسی مقدمه‌ای برای ورود به بحث پیچیدهٔ اقوام در حوزه‌ٔ سیاسی است. رولان برتون در این اثر با زبانی ساده و با بهره‌گیری از مثال‌های بی‌شمار تاریخی، جغرافیایی و سیاسی عمده‌ترین مباحث میان حوزه‌ٔ سیاسی و حوزه‌‌ قومی را روشن کرده است. رولان برتون در این این اثر بیان کرده است که دولت، اثر، سخن‌گو و سپر بلای ملت است که رفته‌رفته، با عمل پیوسته‌ٔ تاریخی خود جایگزین معنای ملت شده و واژه‌ٔ ملت تنها از خارج بر آن اطلاق می‌گردد. می‌توان گفت که واژه‌ٔ ملت، آن‌گاه که به‌تنهایی به کار رود، به‌صورتی رایج گویای دولت‌ها یا کشورها است.

خواندن کتاب قوم شناسی سیاسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ انسان‌شناسی و علاقه‌مندان به علوم سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ناصر فکوهی

ناصر فکوهی زادهٔ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۵ در تهران، انسان‌شناس، نویسنده و مترجم ایرانی است. او استاد گروه انسان‌شناسی دانشکدهٔ علوم اجتماعی در دانشگاه تهران، مدیر وبگاه «انسان‌شناسی و فرهنگ» و عضو انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی و ایران‌شناسی‌ است. فکوهی دکترای انسان‌شناسی سیاسی خود را در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه پاریس دریافت کرد. او آثار متعددی در حوزهٔ انسان‌شناسی دارد و از مهم‌ترین آثار تألیفی او می‌توان به کتاب‌های «تاریخ اندیشه و نظریه‌های انسان‌شناسی»، «انسان‌شناسی شهری» و «پاره‌های انسان‌شناسی» اشاره کرد. «رامین جهانبگلو» در مقاله‌ای در وبگاه «ایندیَن اکسپرس»، ناصر فکوهی را در کنار «سید جواد طباطبایی»، «بابک احمدی»، «حمید عضدانلو»، «موسی غنی‌نژاد» و «فاطمه صادقی» جزو روشنفکران گفتمانی دانسته که در مقابل روشنفکران دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ قرار می‌گیرند. فکوهی در گفت‌وگوها و مقالات خود با نگاهی انسان‌شناسانه به موضوعات متفاوتی همچون جوانان و ازدواج آن‌ها، زنان، مشکلات نظام دانشگاهی، بومی‌گزینی، نقد فیلم‌های داستانی و مستند و وقایع سیاسی خاورمیانه پرداخته است.

بخشی از کتاب قوم شناسی سیاسی

«این یورش‌ها به اقوام، که به صورت ناگهانی و بدون هیچ‌گونه هشدار یا محاکمه‌ای انجام می‌شد و شرایط انتقال آنها به تبعیدگاه که بدون هیچ امکاناتی و در بدترین وضع انجام می‌گرفت، سبب می‌شد که بخش بزرگی از آنها، شاید نزدیک به نیمی از ایشان، در این جابه‌جایی از میان بروند. پس از رسیدن به تبعیدگاه نیز، زنده ماندن آنها در شرایط بسیار سخت آن نقاط بسیار مشکل بود. بنابراین در اینجا می‌توانیم از نوعی نسل‌کشی مشخص نام ببریم. از این گذشته، جمهوری‌ها و مناطقی که در محدوده این اقدام قرار داشتند، از روی نقشه جغرافیایی حذف گرفتند و زمین‌های آنها بین جمهوری‌های دیگر تقسیم شدند و در اختیار مهاجرت همسایگانشان قرار گرفتند. در همین حال نام این اقوام نیز از فهرست اسامی اقوام شوروی حذف گردید و دیگر حتی در سرشماری‌های قومی اشاره‌ای به آنها نشد. بازماندگان و کودکان بازماندگان این تبعیدها به وسیله خروشچف در ۱۹۵۷ آزاد شده و زمین‌هایشان به آنها بازگردانده شد. البته به‌جز تاتارهای کریمه که ناچار شدند تا سال ۱۹۹۱ منتظر بمانند و آلمانی‌ها که انتظارشان هنوز هم ادامه دارد.

پس از این وقایع، برخی دیگر از اقلیت‌های قومی نیز به دلایلی باز هم مبهم‌تر به همین وضع دچار شدند. برای مثال: در نوامبر ۱۹۴۴، ۱۲۰ هزار «ترک» مسختی (گرجی‌های اسلام‌آورده)، ۲۵ هزار کرد مرزهای ارمنستان‌ـ آذربایجان و در ۱۹۴۹، ۱۰۰ هزار یونانی پونتی قفقاز و ۸۰ هزار بلغاری دریای سیاه همین سرنوشت را داشتند. ظاهراً همه این مسائل ناشی از هراس استالین از وجود عناصر بیگانه در نزدیکی مرزها به‌خصوص در دوره‌های تنش بود. به‌علاوه واکنش‌های ضداسلامی او و الگوهایی ملی که در نهان به همراه بسیاری دیگر دنبال می‌کرد نیز در این مورد مؤثر بودند؛ و جالب آن است که این الگوها را می‌توان حتی ۵۰ سال بعد نزد رئیس‌جمهور، یلتسین، نیز بازیافت. با این تفاوت که یلتسین در حملاتش علیه چچن‌ها دست‌ودل‌بازتر است و آنها را به اتهاماتی چون مافیایی، راهزن، آدم‌کش، مزدور، قاچاقچی، همدست بیگانگان، خائن و غیره موصوف می‌کند. به‌هرحال تنها در نوامبر ۱۹۸۹ بود که از تمام «مردم مورد مجازات» رسماً اعاده حیثیت شده و توانستند از حقوق کامل خود برخوردار گردند.

در ژانویه ۱۹۵۳، درست پیش از مرگ استالین، پرونده‌ای با عنوان «روپوش‌سپیدان» یا «پزشکان جنایتکار یهود» در شوروی گشوده شد و یهودستیزی شدیدِ استالین را آشکار کرد. اما در پشت این توطئه پلیسی که دقیقاً یک ماه پس از مرگ استالین افشا شد، در واقع به روز کردن پروژه‌ای به چشم می‌خورد که در سال ۱۹۴۸ به وسیله سوسلف مطرح شده بود. در این پروژه، هدف آن بود که مجموع ۳ میلیون یهودی شوروی در آن دوره، به دورافتاده‌ترین نقاط سیبری یعنی به سرزمین «خودشان»، بیروبیجان، تبعید شوند. آنجا باید سرانجام «دولت پیشرو و واقعی یهود» تأسیس می‌شد و به اجبار «تمام یهودیان ساکن شوروی از کارگر و کلخوزی گرفته تا اعضای فرهنگستان» را در خود جای می‌داد، جایی که باید به همت آنها و به صورت داوطلبانه «یهودیانی که مایل به ترک سایر کشورها» هستند نیز به آن جلب می‌شدند. این دولت، در واقع باید در رقابت با دولت اسرائیل قرار می‌گرفت که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد. خوشبختانه، تبعید میلیون‌ها انسان چنان مشکلات بزرگی را از لحاظ لُجستیکی به وجود آورد که جانشینان استالین از انجام این پروژه صرف‌نظر کردند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان