کتاب شکست سقف شیشه ای
معرفی کتاب شکست سقف شیشه ای
کتاب شکست سقف شیشه ای نوشتهٔ عادله عابدین پور است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این کتاب را منتشر کرده است. این اثر درمورد بخشی از مسائل زنان ایران است.
درباره کتاب شکست سقف شیشه ای
روزی عادله عابدین پور از خود پرسیده است که چرا نباید درمورد قراردادهای بیبنیان و یا سستبنیانِ سنت و هنجار و رفتار اطرافیان خود در خانوادهٔ بزرگ اجتماعی، پرسشگری داشته باشد؟ چه کسی قانون ممنوعیت رفتار مردانه و زنانه را به امری غیرقابلنقد بدل کرده است؟ چرا در درون خود باید تخم ترس و هراس را بکارد و نهتنها خودش از بیان نظریاتش وحشت کند، که دیگرانی را که میخواهند به این سمتوسو حرکت کنند و با نگاهی دیگر به نقد رفتار اجتماعی در برخورد با اشتباهات جنسیتی بپردازند، هنجارشکن و جامعهستیز بنامد؟ کتاب شکست سقف شیشه ای پاسخی به این پرسشها است. این کتاب چهار فصل دارد؛ «گفتوگو»، «جایگاه مدیریتی زنان در ایران»، « تجربهٔ زیستهٔ زنان مدیر» و «نتیجهگیری». نویسنده این کتاب را با گفتوگو آغاز کرده است. با او و پژوهش او همراه شوید.
خواندن کتاب شکست سقف شیشه ای را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد مسائل زنان ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شکست سقف شیشه ای
«یکی از مقولههای اصلی که از مصاحبه با خانمهای مدیر درجهت تجربه زیستی آنان در بخش صنعت استخراج شد مفهوم پدرسالاری است. پدرسالاری را میتوان بهعنوان ایدئولوژی که از قدرت و سلطه مردان ریشه گرفته و نابرابری بین دو جنس را توجیه میکند تعریف کرد. پدرسالاری، جنسیت و باروری زنان را کنترل میکند و اساس سلطهگری رسمی مرد را تشکیل میدهد. واژه Patriarchy از ریشهیونانی Patriarkhes به معنای پدر، رییس قبیله یا پدرشاه گرفته شده است. پدرسالاری، قبل از همه، شکلی از سازمان خانوادگی را میرساند که در آن اقتدار به رئیس خانواده که معمولاً مسنترین پدر خانواده بزرگ است، تفویض و قدرت وی به رسمیت شناخته میشود. در این نظام انتقال نام از طریق پدر است و جانشینی از طریق انتقال میراث پدری صورت میگیرد. همچنین پدرسالاری شکلی از سازمان اجتماعی و سیاسی است که در آن سازمان خانواده صورت پدرسری مییابد و اقتدار و فرماندهی در گروه اجتماعی به یکی از رؤسای خانواده یا به گروهی از سرشناسان آنان واگذار میشوند. در جامعه پدرسالار، زن نه حق دخالت در سیاست دارد و نه از حقوق مربوط به مشارکت در حیات جمعی برخوردار است. در این معنی، در چنین جامعهای برتری سیاسی مردان به چشم میخورد. به عبارت دیگر، منظور از پدرسالاری، ساختاری است اجتماعی و زاییده معانی مربوط به مذکر و مؤنث بودن و خلاصه زاییده جنس است. واژه پدرسالاری اولین بار در دهه ۷۰، در ادبیات فمینیستی بهعنوان مفهومی که دارای اهمیت سیاسی است، کاربرد گستردهاییافت. این واژه به معنای نظام اقتدار مردانه است که از راه نهادهای خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، زنان را مورد ستم و سرکوب قرار میدهد. در تمامی مظاهر تاریخی، جامعهٔ مردسالار، چه فئودالی، چه سرمایهداری یا سوسیالیستی، نظام جنس، جنسیت و تبعیض اقتصادی بهطور همزمان عمل میکند، منشأ مرد سالاری، دسترسی بیشتر و گستردهتر مردان بر منابع و امتیازات ساختارهای سلطه، در داخل و خارج از خانه است. پدرسالاری یا واژه نزدیک به آن (مردسالاری)، توسط ماکس وبر، برای نشان دادن نظام قدرت در جوامع سنتی به کار میرود. در جوامع پدر سالار و در قالب خانوار، اقتدار، توسط وراثت اعضای مذکر خانواده انتقال پیدا میکند. پدرسالاری نزد وبر وصف جوامع فئودالی است و مقولهای بیارتباط با جنسیت است. پدر در خانوادهٔ پدر سالار بر تمام اعضای خانواده- اعم از زن و مرد- سلطه دارد.»
حجم
۲۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۲۹۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه