کتاب آداش
معرفی کتاب آداش
کتاب «آداش» نوشتۀ حجت یکتا است و انتشارات پارس تاک آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آداش
آداش، قهرمان رمان که عنوان اثر نیز از نام او گرفته شده است در یک روستای آرام زندگی میکند، جایی که او و دیگر اهالی در کنار هم روزگار خوبی را میگذرانند. اما با شروع جنگی بیرحم و تحمیلی، این آرامش از بین میرود و زندگی ساکنان روستا دگرگون میشود. آداش، مانند بسیاری از مردم روستا، مجبور به ترک خانه و زندگی خود میشود و به امید یافتن امنیت، به شهر پناه میآورد. اما زندگی شهری برای فردی که عمر خود را در آرامش و سادگی روستا سپری کرده، چالشها و مشکلات جدیدی به همراه دارد. داستان آداش خواننده را همراه میکند تا با او در مواجهه با این مشکلات و تجربههای جدید سفر کند و از نزدیک شاهد تأثیرات جنگ بر زندگی او و دیگر افراد باشد. این سفر اجباری بهسوی زندگی جدید برای آداش آغازگر وقایع و رویدادهایی است که او را دگرگون میکند.
حوادث و اتفاقات این داستان واقعی آداش که در اواسط دهۀ ۶۰ در یکی از روستاهای دورافتادهٔ ایران اتفاق افتاده، واقعیتهایی است که در دل تاریخ ایران ثبت شده و بسیاری از مردمان آن زمان درگیر حوادثی مشابه بودهاند. آداش روایتی از زندگی قهرمان داستان یعنی (آداش و خانوادهاش)، یکی از هزاران خانوادهای است که در آن سالها در نبردی نابرابر و ۸ سال جنگ تحمیلی ناخواسته درگیر آن شده بودند. همچنین علل و عواملی که موجب میشود امثال آداش، بهناچار از زادگاه و محل زندگیشان دل بکنند و دچار سختیها و ناملایمات زندگی شوند در این رمان بهخوبی نشان داده میشود. توانایی حجت یکتا باعث شده که خوانندۀ این اثر بتواند بهراحتی با حوادث و شخصیتهای این رمان همذاتپنداری کند، تصاویر اتفاقات داستان را در ذهن خود بسازد و با کشمکشها و حوادث غیرقابلپیشبینی تا پایان داستان همراه شود.
خواندن کتاب آداش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آداش
«آداش به همراه پسر بزرگش صفدر، داخل طویله کنار میش قهوهایرنگی که در حال زایمان سومین برهاش بیقراری میکرد ایستاده بودند. سومین بره هم به دنیا آمد. سالم و قبراق و سرحال. لبخند رضایت روی لبان آداش نقشبست. صفدر کنار میش قهوهای که حالا به پهلو روی پهنهای گرم طویله به یک طرف خوابیده بود و تندتند نفس میزد نشسته بود و مشغول نوازش سروگردن میش بود. برههای تازهمتولدشده تلاش میکردند روی دست و پاهایشان بایستند. بقیۀ گوسفندان در طویله مشغول نشخوار بودند و گاهی به آداش و صفدر خیره میشد. در این سالها سابقه نداشته بود هیچکدام از گوسفندان آداش هم زمان سه بره به دنیا بیاورند. آداش مقداری کاه خشک از سبدی که همراه داشت، داخل آخور گوسفندان و جلوی میشی که زایمان کرده بود ریخت. سپس سطل فلزی پرازآب را وسط طویله گذاشت.»
حجم
۹۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۹۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه