کتاب سپر
معرفی کتاب سپر
کتاب سپر رمانی علمیتخیلی نوشتهٔ مصطفی رضایی کلورزی است و نشر معارف آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سپر
کتاب سپر در قالب رمان علمی و تخیلی نوشته شده و موضوعش در مورد زمانی است که فعل و انفعالات خورشید وارد یک فرایند غیر طبیعی شده و سکونت در زمین به خطر میافتد.
این کتاب یک رمان علمی تخیلی است، برای علاقهمندان به ادبیات. ایدهٔ این کتاب بسیار ناب است که تاکنون نمونه آن را در آثار نویسندگان و فیلمسازان داخل کشور ندیدهایم. پرداختن به ایدههایی که مسئلهای جهانی در آن مطرح میشود و یک قهرمان برای حل آن مسئله تلاش میکند و تلاش او در راستای منافع تمام مردم جهان است ایدهای جسورانه است که در اکثر اوقات مورد طبع و نظر مخاطب است.
دغدغهٔ اصلی کتاب پیشرفت است. اینکه میتوان با ایدههایی ساده که در این سرزمین به دست دانشجویان، دانشآموزان و متخصصین کشف و اختراع میشود تحولات بزرگی به دست آورد.
تحولاتی که لازمه آن همبستگی و اعتماد و خودباوری است. در کنار آن توجه نویسنده به فرهنگ پیشرفت قابل توجه است: توجه به استعدادها و ظرفیتهای بومی و حمایت از آنها. جدی گرفتن پتانسیلهای علمی دانشآموزان برای ایجاد تحولات بزرگ علمی و فرهنگی. مبتکر بودن و خلاق بودن یک جامعه در راستای توجه و حل مسائل جهانی.
این کتاب در هفت فصل از جمله ستاره ناباب، ابرنواختر، زبانهها و شرارهها، درخشش، زمین زنده، بالا و بالاتر و تابش منتشر شده است.
خواندن کتاب سپر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمانهای علمیتخیلی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سپر
«توضیح کاری که کردیم کمی سخت است. نمیدانم چطور برایتان بگویم و از کجا شروع کنم. نمیدانم چطور از اصطلاحات علمی و پیچیده فرار کنم و ساده شرح دهم. این حرفها برای من زود است. شاید مسخرهام کنید که از اینها صحبت میکنم: از انفجار زبانهها و قوانین، از همجوشی هستهای و ساختار میدانهای مغناطیسی قدرتمند خورشید، از امواج مگنتو هیدرودینامیک و زاویهٔ تابش و نیمسایهٔ آن نسبتبه زمین یا از پایداری الکترواستاتیکی و چیزهای دیگر. اگر قصد دارید بفهمید ما انسانها با چه چیزی و چرا روبهرو شدیم، چارهای جز این ندارید که با این کلمههای گلدرشت آشنا بشوید. بله، فهمیدن درست یک مسئله پیمودن نیمی از راه است. دانشمندانِ بسیاری سعی کردند که از این چیزها سر درآورند، اما فقط یکی دو نفرشان توانستند بفهمند مشکل چیست و چه باید بکنند. مسئله این بود که انسانها هفت یا هشت ماه بیشتر زنده نمیماندند و سیارهٔ زمین بهزودی نابود میشد. من هم مثل شما خوشحالم که امروز یکی از آن دانشمندان مهمان ماست. پس با افتخار انشای خود را به او تقدیم میکنم، هرچند هنوز سؤالات زیادی در ذهنم دارم. پدرم درست میگفت که درک آن مطالب علمی برای ما سخت است و هر کاری را باید مرحلهبهمرحله انجام داد. او به من میگفت: «فعلاً درسهایت را خوب بخوان تا زمانی که بتوانی آنها را هم یاد بگیری.» پدرم درست میگفت، اما ما امروز میتوانیم میانبر بزنیم و همهٔ سؤالاتمان را از آن دانشمند بپرسیم. او پاسخ ما را خواهد داد، اما باز هم بعید میدانم که از آن مطالب سر دربیاوریم. حالا از شما میخواهم سؤالاتتان را بگذارید بعد از گوش دادن به قصهٔ من.
من، دانشمند، ستارهشناس یا دقیقتر بگویم اخترفیزیکدان و فضانورد بزرگی را دیدم که همهچیز را میدانست، کسی که آرزو دارم مثل او شوم، حتی اگر زمان زیادی طول بکشد، چون به قول پدرم کارها را باید مرحلهبهمرحله انجام داد.
همین سالِ پیش بود که معلممان به ما موضوعی داد تا دربارهاش انشا بنویسیم. موضوع این بود: اگر فقط یک روز فرصت زندگی روی کرهٔ زمین را داشتید، آن را صرف انجام چه کاری میکردید؟ پرسش سختی است، چون ما هزار کار نکرده و هزار برنامه داریم. همهٔ نوشتهها، انشاها و جوابهای ما پرتوپلا بود، اما در زمانی که ما به پایان زندگی و غلبه بر مرگ میاندیشیدیم، چیزهای بسیاری آموختیم، چون زمین را در یکقدمی نابودی میدیدیم و تنها یک گام تا پایان زندگی فاصله داشتیم. اما امروز ما میتوانیم جوابهای بهتری به این سؤال بدهیم و انشاهای بیشتری دربارهٔ آن بنویسیم.»
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه