کتاب هزارتوی مشکلات
معرفی کتاب هزارتوی مشکلات
کتاب «هزارتوی مشکلات» نوشتۀ راسل رابرتس و ترجمۀ ماندانا قهرمانلو و رکسانا قهرمانلو است و نشر مون آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب هزارتوی مشکلات
کتاب هزارتوی مشکلات راهنمای ما برای تفکر است، تفکر دربارۀ مشکلات حاد و تصمیمات مهم و به ما یاد میدهد که چگونه با عدمقطعیت روبهرو شویم. مشکلات حاد زمانی سر بر میآورند که ما ناچار به تصمیمگیریهای مهمی هستیم که در طول زندگی با آنها دستوپنجه نرم میکنیم. این که چه مسیری درست است را فقط آینده میتواند به ما بگوید. ما فقط میتوانیم چیزهایی که میشود را بسنجیم و چیزهایی که سنجشناپذیر است را کمّی کنیم. اما هم سنجیدن مسائل مهم سخت است و هم خودِ مسائل سنجشپذیر گمراهکنندهاند. کتاب هزارتوی مشکلات درواقع پاسخ به همین دغدغههاست.
بسیاری از تردیدهای ما و تصمیماتی که در زندگی میخواهیم بگیریم به لطف الگوریتمها و برنامههایی که دادههای ما را تحلیل میکنند حل میشوند آن هم با نتایج عالی. اما موقع گرفتن تصمیمات بزرگ چطور؟ برای مثال ازدواج کنیم یا نه، بچهدار بشویم یا نشویم. آیا اینها با اندازهگیری و یا محاسبه قابل حل هستند؟ راس رابرتس مجری پادکستی به نام EconTalk در کتاب هزارتوی مشکلات، این مسئله را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نحوۀ برخورد بسیاری از بزرگان با مشکلات حادشان را در کتاب آورده است. استفاده از تجربههای بزرگان که راهحلهای خلاقانهای برای سؤالات و دغدغههای بزرگشان پیدا کردهاند میتواند کمککننده و راهگشا باشد و از اضطراب و فشار بکاهد.
پیشنهاد نویسنده این است که مسیرهایی که وعدۀ خوشبختی میدهند را رها کنیم و بیشترین وقتمان را صرف این نکته کنیم که واقعاً میخواهیم چه کسی باشیم. او همچنین استراتژیهایی را برای کاهش سطح استرس و ترس هنگام رویارویی با مشکلات حاد ارائه میدهد. نویسنده درنهایت از ما میخواهد بهجای اینکه خودمان و زندگیمان را مشکلی تلقی کنیم که باید حل شود، آن را مثل یک ماجرای پیچیدۀ پررمزوراز ببینیم که باید تجربهاش کرد. درواقع هیچ تصمیم درستی وجود ندارد که بشود با برنامهها و تحلیلهای منطقی به آن رسید، واقعیت زندگی سختتر از اینهاست یا شاید هم جالبتر.
خواندن کتاب هزارتوی مشکلات را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران کتابهای روانشناسی، خودشناسی و مهارتهای زندگی پیشنهاد میکنیم.
درباره راس رابرتس
راسل دیوید «راس» رابرتس اقتصاددان و پژوهشگر مؤسسۀ هوور دانشگاه استنفورد، در ۱۹ سپتامبر ۱۹۵۴ بهدنیا آمد. او رئیس دانشگاه کالج شلم است. راس رابرتز مجری پادکست EconTalk است. او طرفدار لیبرالیسم اقتصادی کلاسیک است.
بخشی از کتاب هزارتوی مشکلات
«انسان بهمحض ازدواجکردن و بچهدارشدن، بخش اعظمی از تسلطش را بر تقدیرش از دست میدهد. گروگان حوادثِ اتفاقی و اجتنابناپذیری همان که بیکن «تقدیر» میخواند میشود که بهگونهای اثرگذار برای عزیزانمان رخ میدهد و البته اعضای خانوادهٔ شما توقعاتی دارند که زمان و پولتان را چگونه صرف کنید. شاید یکهویی متوجه شوید که دارید شهر موردعلاقهتان را ترک میکنید تا بروید در محیطی روستایی زندگی کنید، تازه این اول کار است. درهرحال، شاید بیکن صاحبنظر خیلی قابلاعتمادی در باب زندگی مشترک نباشد. خودش تازه در چهلوپنجسالگی ازدواج کرد، با آلیس بارنِم حدوداً چهاردهساله. آلیس یازده سالش بود که بیکن برای اولینبار توجهش به او جلب شد و او را «دوشیزهٔ زیبای خوشایند من» خواند. آنها هرگز بچهدار نشدند. بیکن چند ماه قبل از مرگش، اسم آلیس را از وصیتنامهٔ خود حذف کرد، بهخاطر «دلایل عدیدهٔ مهم و موجه». یازده روز بعد از مرگ بیکن، آلیس با پیشکار خود ازدواج کرد. لازم نیست آدم شرلوک هولمز باشد تا شواهد و قرائن را کنار هم بگذارد و متوجه مطلب بشود. شاید دقیقاً تجربهٔ شخصی بیکن بر دیدگاهش درمورد ازدواج سایه افکنده بود. اما درمورد داروین، غیرعقلانی نبود که نگران باشد زندگی مشترک بهویژه زندگی مشترک همراه با فرزند مخل بازدهی علمیاش شود. او بهدرستی دریافته بود که ازدواج و فرزند از استقلال و آزادی عملش میکاهد. او هیچگونه نشانهای دال بر علاقه به فرزند بروز نمیدهد و فرزند برایش صرفاً نوعی از بیمهٔ بازنشستگی و خسارت جانبی اجتنابناپذیرِ ازدواج است؛ در دفتر خاطراتش فرزندان را منبع «هزینه و تشویش» توصیف میکند.»
حجم
۳۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۳۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
از نظر من کتاب مضمون جالبی داره که برای هر کدوم از ما در زندگیمون میتونه کاربردی باشه. ولی ترجمه این کتاب اشتباهاتی داره که باعث سردرگمی خواننده میشه و البته من این رو با مطالعه نسخه انگلیسی متوجه شدم.(در