کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند
معرفی کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند
کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند نوشتۀ ماریون جانسون و ترجمۀ زلیخا دامک و ویراستاری معصومه فروغ است. این کتاب را انتشارات پیک ادبیات منتشر کرده است. این کتاب در شانزده صفحه و در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است. این کتاب در حوزهٔ رفتارهای خردسالان نوشته شده است.
درباره کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند
کایلو مجموعهای کانادایی از کتابهای کودکان است. این مجموعه با کتابی که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد شروع شد. در سال ۲۰۱۳ کانادا اعلام کرد که میخواهد تمبری برای این مجموعه کتاب منتشر کند؛ اما این اتفاق نیفتاد. تا سال ۲۰۱۵، بیش از ۱۵ میلیون نسخه از کتابهای این مجموعه از زمان آغاز به کار این مجموعه در سال ۱۹۸۹ در سراسر جهان فروخته شده است.
این کتابها منبع اصلی یک مجموعه تلویزیونی طولانیمدت برای کودکان است که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ تولید شده است.
رفتارهای اجتماعی را میتوان در خلال داستان و قصه به کودکان آموخت. کتاب حاضر از مجموعۀ چندجلدی «کایلو»، به موضوع مراقبت از کوچکترها میپردازد. کایلو و خواهر کوچکترش در حال بازی هستند. آنها تصمیم میگیرند نقاشی بکشند، اما خواهر کایلو روی دیوار نقاشی میکشد. کایلو او را از این کار بازمیدارد، اما چندان موفق نمیشود. در نهایت، کایلو از برادر بزرگبودن خسته میشود، اما مادرش به او یاد میدهد که این کار هرچند آسان نیست، اما شیرین است.
خواندن کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کودکان گروه سنی ۳ تا ۶ سال مناسب است.
بخشی از کتاب کایلو از خواهرش مراقبت می کند
«کایلو و خواهرش رزی با اسباببازی جدیدشان بازی میکردند. هر کدام از دکمهها را که فشار میدادند، صدای یک حیوان به گوش میرسید؛ ما... ما... کواک کواک... واقواق... میو میو...
مادر از آنها خواهش کرد : کمی آهستهتر سرم درد میکند و میخواهم قدری استراحت کنم. کایلو لطفاً مواظب خواهرت باش باشد مامان مواظب هستم.
مادر پیش از آن که استراحت کند، چند مدادرنگی و کاغذ برای آنها آورد و به کایلو گفت: شما میتوانید نقاشی کنید؛ اما خواهش میکنم بدون سروصدا. کایلو گفت:
- خیالت راحت باشد مامان.
او دوست داشت بهترین برادر دنیا باشد و مادرش به او افتخار کند. کایلو یک ورق کاغذ به خواهرش داد و خودش هم شروع کرد به کشیدن یک زرافه او چنان سرگرم نقاشی شد که نفهمید رزی از آن جا رفته است.
کایلو به دنبال خواهرش گشت و او را در حال نقاشیکردن روی دیوار دید. داد زد:
رزی این کار را نکن روی دیوار نقاشی نکن بعد مداد را از دستش کشید. رزی جیغ میزد و گریه میکرد: مال خودم است
کایلو گفت: ساکت! شو میخواهی مامان را عصبانی کنی؟
مادر سروصدا را شنید و گفت: کایلو! من از تو خواهش کردم که عاقل باشی و از خواهر کوچکترت مواظبت کنی. در عوض با او دعوا میکنی؟
این را گفت و رزی را بغل کرد وقت خواب بعدازظهر رزی بود.
کایلو نمیفهمید چرا مادرش با او دعوا کرده است. او خیلی سعی کرده بود که آرام باشند تازه مواظب رزی هم بود که کار بدی نکند. او دیگر دوست نداشت برادر بزرگ رزی باشد. وقتی مادر، برگشت کایلو روی زمین نشست و گریه کرد. مادر او را آرام کرد.»
حجم
۹٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه
حجم
۹٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه