کتاب زال و رودابه
معرفی کتاب زال و رودابه
کتاب «زال و رودابه» برگردان شادی بیضایی است و پیک ادبیات آن را منتشر کرده است. کتاب زال و رودابه چهارمین جلد از مجموعۀ کامل داستانهای شاهنامه است.
درباره کتاب زال و رودابه
داستان زال و رودابه با روایت آمدن نوذر، فرزند منوچهر پادشاه ایران به خانۀ سام آغاز میشود. زمانی که زال بعد از سالها دوری به خانه برگشته است. نوذر به خانۀ سام آمد تا پیغام پادشاه یعنی دعوت زال به کاخ خود را به آنها برساند. وقتی به کاخ پادشاه ایران میرسند منوچهر خودش به استقبال آنها میرود و با دیدن زال و گرز زرینش شگفتزده میشود. او دستور میدهد تا آداب شهریاری و سرداری را به او یاد بدهند. سام با ناراحتی از پسرش جدا میشود تا به جنگ برود. زال هم مدتی بعد راهی زابلستان میشود اما در راه به سپاه پادشاه کابلستان برمیخورند که نقطۀ آغاز عشق رودابه و زال میشود.
انتشارات پیک ادبیات مجموعهای کامل از داستانهای شاهنامه را گردآوری و در چند جلد جداگانه هر داستان را بازنویسی و منتشر کرده است. اصلیترین و مهمترین ویژگی این مجموعه همین کاملبودن است. این مجموعه تمام اتفاقات را از آغاز بهصورت تماموکمال و با سادهترین زبان به نثر برگردانده است تا کودکان و نوجوانان را با شاهنامه آشنا و آنان را به خواندن این شاهکار ابوالقاسم فردوسی تشویق کند.
خواندن کتاب زال و رودابه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شاهنامۀ فردوسی، کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
درباره شادی بیضایی
شادی بیضایی، نویسنده، ویراستار و شاعر ایرانی ۷ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. عمدۀ فعالیتهای او در حوزۀ کودک و نوجوان بوده است. او با نوشتن یک داستان برای نشریۀ بادبادک در سال ۱۳۷۸ وارد دنیای نویسندگی شد و از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ مدیر داخلی همین نشریه بود. شادی بیضایی با نشریههای دیگری هم مثل «رشد کودک»، «رشد نوآموز»، «دوچرخه»، «سهچرخه» و «کیهان بچهها» همکاری داشته است. اولین کتاب او «ستاره و بابابزرگ» نام دارد که در سال۱۳۸۰ منتشر شد. بیضایی کتابهای متعددی برای کودکان و نوجوانان نگاشته است. از آثار دیگر او میتوان به «بشنو و بگو، شهر ما، رفتوآمد در شهر، گیاهان: شناخت محیط طبیعی، من، خانواده، خانه، شغلها، حیوانات، فصلها، شکلها و رنگها، اندازهها، کتاب کودکی تو، عددها، سلامتی و بهداشت، خندهٔ ملوس، شغلهای شهر قصه، اینجا و آن جا، دومین کتاب کودکی تو، زال و سیمرغ، نخستین نبرد رستم، مروارید، خالخالی و سایهاش، آشنایی با رنگها، کتاب آموزش شمارش، تابستانه» اشاره کرد.
بخشی از کتاب زال و رودابه
«در کاخ مهراب همهجا تاریک بود. همه در خواب خوش بودند، مگر رودابه که تنها در شبستان نشسته بود و به سخنان پدر میاندیشید. او شادمانی مهراب را هنگام بر زبان راندن نام زال به یاد میآورد و دلش میتپید. رودابه کنیزانش را فراخواند و راز دلش را به آنها گفت. آنها شگفتزده رودابه را مینگریستند. دلبستۀ زال شدهای؟ همان که پدرش او را از خود راند؟ سرورم تو کجا و او کجا؟ او که از مادر پیر زاده شد. به این بیندیش که سرداران سرتاسر جهان خواستگاران تواند! تو شایستۀ همسری هستی از آسمان. رودابه! چشمانت را بازکن!»
حجم
۵۴٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۵۴٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه