کتاب افسانه بی بی سی
معرفی کتاب افسانه بی بی سی
کتاب افسانه بی بی سی نوشتهٔ تام میلز و ترجمهٔ مسعود میرزایی است و انتشارات اندیشه احسان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب افسانه بی بی سی
بیبیسی به عنوان بزرگترین بنگاه پخش عمومی در جهان نزدیک به یک قرن است که فعالیت میکند. این بنگاه علاوه بر اینکه به عنوان یک رسانهٔ حرفهای و تاثیرگذار هم در داخل بریتانیا و هم در سطح بینالمللی شناخته میشود، در عین حال یکی از مرموزترین و پیچیدهترین نهادهای سیاسی – فرهنگی نظام سلطنتی بریتانیا به شمار میرود.
این بنگاه براساس منشور سلطنتی تاسیس شده و برای اینکه به اصطلاح یک سازمان مستقل و غیردولتی محسوب شود، در تشکیلات اداری بریتانیا به عنوان یک سازمان «خدمات عمومی» شناخته میشود. از ابتدای تاسیس بیبیسی همواره گروهی از نخبگان سیاسی و اقتصادی صاحب نفوذ و سیاستمداران وفادار از احزاب اصلی به عنوان شورای حکام، هیات امنا، هیات مدیره (در دورههای مختلف این اسامی فرق کرده است) با پیشنهاد دولت و حزب حاکم و با فرامین سلطنتی برای دورههای مشخص منصوب شدهاند تا ضمن معرفی و انتصاب مدیرکل (به عنوان مهمترین مقام اجرایی) راهبردها و سیاستهای کلان این بنگاه از جمله نحوه هزینهکرد منابع را تعیین کنند.
این ویژگی ساختاری، کاملاً نشان میدهد که بنیانهای این بنگاه در کجا نهاده شده و استقلال و بیطرفی آن تا چه حد میتواند واقعی باشد. بنگاه بیبیسی چون بر خلاف دیگر نهادهای عمومی که از طریق ساز و کارهای قانونی تاسیس شدهاند، از طریق منشور سلطنتی پا به عرصه وجود گذاشته حتی بهطور رسمی در مقابل پارلمان به عنوان یک نهاد دموکراتیک و انتخابی نیز پاسخگو نیست و فقط در مقابل مقام سلطنت مسئول است.
دکتر تام میلز، پژوهشگر و نویسنده انگلیسی در کتاب افسانه بی بی سی با استناد به شواهد و مستندهای متعدد تاکید میکند: بهرغم ادعاهای فراوان مطرح شده، بیبیسی نه مستقل است و نه بیطرف؛ چون ساختار و فرهنگ آن عمیقاً برساختهٔ گروههای قدرتمند در جامعه بریتانیا است و در نتیجه، چنین فرهنگی همه آنچه را که ما در بیبیسی میبینیم، میشنویم و میخوانیم، شکل میدهد.
اکثر کارشناسان معتقدند این بنگاه سخن پراکنی بهویژه در سرویس جهانی خود، سیاستهای دولت بریتانیا را با ظرافت و با بهرهگیری از امکانات پیشرفته فنی و نیروهای حرفهای در مناطق مختلف جهان تبلیغ و پیگیری میکند که این موضوع در مقاطع مختلف تاریخی در بخش فارسی نمود برجستهتری داشته است. جنگ جهانی دوم، اشغال ایران توسط متفقین، ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، حوادث تروریستی و آشوبهای پس از انقلاب و... از جمله حوادثی هستند که بیبیسی بهرغم ادعای بیطرفی، کاملاً جانبدارانه در آنها ورود کرده و با دستور کار سیاسی، هجمه تبلیغاتی و رسانهای گستردهای را علیه جمهوری اسلامی ایران سازماندهی کرده است.
دکتر تام میلز در کتاب حاضر با مرور برخی از این تحولات و اسناد و مدارک محرمانه که بهتازگی از بایگانی خارج شدهاند، تلاش کرده است تصویر روشنی از بنگاه بیبیسی و اتفاقات پشت پردهٔ آن ارائه کند. وی در این کتاب ضمن تشریح جایگاه حقوقی و قانونی این بنگاه در نظام سیاسی و سپهر رسانهای بریتانیا، نشان میدهد که با وجود ادعای تکراری استقلال و بیطرفی، بیبیسی بخشی از نظام سلطنتی حاکم بر بریتانیا است و در طول حیات حرفهای خود، بهویژه در بزنگاههای مهم، همواره در کنار نخبگان حاکم ایستاده است.
وی تصریح میکند: بنگاه بیبیسی همیشه بله قربانگو و تسلیمِ کسانی بوده که در قدرت بودهاند، این موضوع از هنگامی که این بنگاه در اوایل تاسیس خود و در جریان اعتصاب عمومی کارگران در کنار دولت و در مقابل معترضان ایستاد تاکنون کاملاً صحت دارد و یکی از راهبردهای اصلی آن همیشه خاموش کردن صدای کسانی بوده که مخالف وضع موجود در بریتانیا بودهاند.
این کتاب نخستین بار در سال ۲۰۱۶ از سوی انتشارات «ورسو» بهطور همزمان در لندن و نیویورک منتشر شد و به دلیل استقبال علاقهمندان در همین مدت کوتاه چند بار هم تجدید چاپ شده است.
خواندن کتاب افسانه بی بی سی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به فعالان و کارشناسان حوزهٔ رسانه و ارتباطات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب افسانه بی بی سی
«در روز ۱۲ ماه مه ۱۹۲۶ «جان ریث» بنیانگذار و پدر بیبیسی در حال خواندن اخبار نیم روز رادیو بود که یادداشت مهمی توسط یکی از کارمندان به دستش رسید. بیبیسی که در آن موقع شرکت پخش بریتانیا خوانده میشد، بیش از یک هفته بود آن گونه که ریث اشاره میکند، «در وضعیتی که به نوعی شبیه وضعیت جنگی بود»، قرار داشت. «کنگره اتحادیههای صنفی و کارگری» نخستین و تنها اعتصاب سراسری بریتانیا را در حمایت از کارگران معدن اعلام کرده و همه بخشها – از جمله صنعت نشر و مطبوعات – را به تعطیلی کشانده بود. در نتیجه، شرکت تازه تاسیس پخش بریتانیا، هم به یک منبع حیاتی برای اطلاعرسانی به مردم و هم به یک ابزار ضروری تبلیغاتی برای دولت که مصمم بود اعتصاب را در هم بشکند، تبدیل شده بود.
بر روی کاغذی که به دست ریث داده شد، نوشته شده بود که کنگره اتحادیههای صنفی و کارگری پس از ۹ روز و بهصورت غیرمنتظره با پایان اعتصاب موافقت کرده است. بنیانگذار بیبیسی از کارکنانش خواست که فوراً تاییدیه درست یا غلط بودن این خبر را بگیرند، اما نه از کنگره اتحادیهها. او در حالی که به پخش برنامه و خواندن اخبار ادامه میداد، با خطی بد و ناخوانا بر روی یادداشت اولیه نوشت: «با دفتر نخست وزیر چک کنید و تاییدیه بگیرید.» پس از مدت کوتاهی، منشی نخست وزیر تایید کرد که خبر در واقع درست بوده است. اعضای شورای مرکزی کنگره اتحادیههای صنفی در همان روز و بدون اطلاع کارگران اعتصاب کننده به دفتر نخست وزیر رفته بودند تا به دولت اطلاع دهند که بهرغم عدم کسب حتی یک دستاورد و امتیاز کوچک برای معدنچیان، اعتصاب را متوقف میکنند. این یک پیروزی بزرگ نه تنها برای صاحبان معدن، بلکه برای دولت و مرکز مالی و اقتصادی لندن موسوم به «سیتی» بود که مصمم بودند برای اعاده ارزش پوند و محافظت از موقعیت بینالمللی امپراتوری بریتانیا، دستمزد کارگران را پایین بیاورند.
در بخش خبری ساعت هفت عصر، ریث «روایت دفتر نخست وزیر را درباره اتفاقاتی که افتاده بود، عیناً و کلمه به کلمه» خواند. دو ساعت بعد پیامهای پادشاه و نخست وزیر را بازپخش کرد و در ادامه مطالبی را از خودش گفت که بعداً در یادداشتهای روزانهاش آن را «یک نکته کوچک از خودمان» توصیف کرده بود. وی گفت: حس اولیه ما از شنیدن خبر پایان اعتصاب عمومی باید سپاسگزاری عمیق به درگاه خداوند متعال باشد که ما را در عبور از این آزمون بزرگ هدایت کرد، بدون اینکه سلامت ملی ما آسیب ببیند.»
حجم
۳۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۳۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه