کتاب ارزیابی نیازها
معرفی کتاب ارزیابی نیازها
کتاب ارزیابی نیازها نوشتۀ دیوید رویس، میشل ستاتون تیندال، کارن بادگر و جی ماتیو وبستر و ترجمۀ اسماعیل عباسی زاغه و سجاد مجیدی پرست است. این کتاب را انتشارات اندیشه احسان منتشر کرده است.
درباره کتاب ارزیابی نیازها
کتاب ارزیابی نیازها، کتابی عملیاتی و کاربردی است که توسط جمعی از محققان حوزۀ علوم اجتماعی ارائه شده است. در این کتاب به تعریف دقیق ارزیابی نیازها پرداخته شده و هر یک از بخشهای آن مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از نویسندگان، تجربهای جامع در انجام ارزیابیهای لازم در لایههای مختلف اجتماعی را دارا هستند و بهصورت گامبهگام به خوانندگان در فرایند انتخاب طرح پیشنهادی صحیح، ارزیابی طرح، دقت در تجزیهوتحلیل دادهها و در آخر تهیۀ یک گزارش آکادمیک و علمی کمک قابلتوجهی کردهاند. با درنظرگرفتن اینکه این واژه برای افراد و مخاطبان چه معنایی خواهد داشت، در این مسیر خواننده میتواند درمورد روشهای مختلف برای تجسم نیازها، چگونگی ارزیابی نیازها با شرایط سازمانی و نحوۀ استفاده از آن در سازمانهای خدمات اجتماعی، آگاهی لازم را کسب کند. از این روی فصلهای کتاب حاضر به خواننده دیدگاهی کامل در زمینۀ ارزیابی نیازها میدهد. این کتاب در هفت فصل نوشته شده است.
خواندن کتاب ارزیابی نیازها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای سیاستگذاران، مدیران، دانشجویان و بهویژه دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی و همچنین مددکاران اجتماعی در حوزههایی که نیاز به مهارتهای نیازسنجی در محیط سازمانی و حرفهای خود دارند، کتابی مفید و کاربردی است.
درباره دیوید رویس
دیوید رویس، اهل کنتاکی که چندین سال در اوهایو زندگی کرده است، استاد کالج مددکاری اجتماعی دانشگاه کنتاکی بوده است.
بخشی از کتاب ارزیابی نیازها
«اصل مهم در درک ارزیابی نیازها این است که «نیاز» واژهای نسبی است. به چه معنا؟ فرض کنید که شهردار جامعه از شما خواسته تا با شورای شهر مشورت کنید و گزارشی را تهیه کنید که نیازهای مسکن شهر را ارزیابی کند. بهعلاوه، فرض کنید که صبح خیلی زود در مسیر رفتن به محل کار دو بیخانمان زن و مرد را میبینید که روی لبهٔ جدول خیابان نشستند. طبیعی است که فکر کنید که شاید اولین اولویت شناسایی تعداد بیخانمانهای است که باید هر غروب در سرپناههای شهر اسکان داده شود. شاید به فکر راهبردی برای شمارش بیخانمانهایی بیفتید که هر شب در پارکها یا در جنگلهای کنار رودخانه میخوابند، زیرا برخی از آنها بیرون را ترجیح میدهند یا اختلالاتی دارند که مانع از تعامل اجتماعی آنها با دیگران میشود.
سپس همانطور که به بلوک بعدی میروید، آپارتمانهای بسیاری برای خانوادههای کمدرآمد وجود دارد، چشم شما به جنبوجوش رختشویخانهای میافتد که فردی لباسها را برای خشکشدن آویزان کرده است و فکر میکنید که مشکل نیازهای مسکن هم باید تعداد خانوادههایی که در آپارتمانها زندگی میکنند و این که این آپارتمانها برای آنها کوچک است را در نظر بگیرد. فکر میکنید چه تعداد خانوادهٔ پرجمعیت در اتاقهای یک یا دوتخته چپانده شدند؟ و در همینجا فکر شما به سمت این مشکل میرود که افراد بزرگسال بسیاری در آپارتمانهای بدون آسانسور زندگی میکنند و به این فکر میکنید که چه تعداد از آنها التهاب مفاصل یا مشکل حرکتی دارند.
تابستان است و پسر جوانی با توپ در پیادهرو بازی میکند؛ توپ او وسط خیابان میافتد از لابهلای خودروها رد میشود تا آن را از خیابان بردارد. اکنون فکر میکنید که حتی اگر پسر و خانواده او فضای کافی در خانه دارند اگر بخواهید با او و خانوادهاش مصاحبه کنید، آنها میگویند که داشتن حیاط پشتی یا وجود زمینبازی در نزدیکی محل زندگی آنها اولین اولویت آنها است و این مسئله شما را یاد آپارتمان ترسناکی که در زمان دانشجویی اجاره کردید، میاندازد. آن آشپزخانه کوچک در اتاق پذیرایی، یک اتاقخواب و حمام داشت. وسایل گرمایش خوب کار میکرد و امکان کنترل آن وجود ندارد. هیچ تهویه هوایی در تابستان وجود نداشت و آبی که از شیر آب میآمد همیشه گلآلود بود، میترسیدید از آن بیاشامید. اگرچه مشکلی با سوسکها نداشتید، ساکنین بخشهای دیگر ساختمان همیشه از آنها میترسیدند. این فضای داخلی نیست که خیلی مهم است؛ بلکه سیستمهای گرمایشی و سرمایشی وابسته و این که محیط بدون حشراتی مانند موش و حشرات باشد هم مهم است.»
حجم
۸۷۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
حجم
۸۷۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه