کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه
معرفی کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه
کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه از هایدی روزن باوم و ترجمۀ محمدصادق مهدوی را انتشارات اندیشه احسان به چاپ رسانده است. این کتاب پژوهشی تحلیلی دربارۀ جامعهشناسی خانواده در جمهوری فدرال آلمان و بررسی و نقد نظریههای مربوط به آن است.
درباره کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه
کتاب خانواده بهمنزلۀ ساختاری مقابل جامعه مهمترین دیدگاهها را از حیث روش شناسی و نظری که در جامعهشناسی خانوادهٔ آلمان غربی متداول است، بررسی میکند و بهدنبال آن است تا دانش جامعهشناسی خانواده را از حیث موضوع، نظریه و روشهای شناخت توسعه دهد.
ساختار کتاب شامل یک مدخل و ۳ بخش است:
بخش اول: روش نهادی در جامعهشناسی خانواده
بخش دوم: نگرش نظریۀ سیستمی یا گروهی در جامعهشناسی خانواده
بخش سوم: وابستگی شکل ظاهری و کارکردهای خانواده به ساخت جامعه
در پایان کتاب نیز فهرست منابع مورداستفادۀ نویسنده آورده شده است. یکی از ویژگیهای کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه که در ۱۹۷۱ در آلمان فدرال به چاپ رسید مستندبودن آن به منابع و تحقیقات علمی است. در این کتاب هایدی روزنباوم حدود ۴۰۰ کتاب را مطالعه و بررسی کرده است. دیگر ویژگی کتاب، گردآوری تمام نظریههای جامعهشناسی خانواده، بررسی تحلیلی و نقادانۀ آنها و وجوه افتراق و اشتراکشان است.
خواندن کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به پژوهشگران علوم اجتماعی، مطالعات جامعهشناسی و خانواده پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه
«آثار نظری را میتوان از حیث روش مبتنی بر دو دیدگاه دانست: ۱- دیدگاهی که خانواده را به عنوان یک نهاد بررسی میکند؛ ۲- دیدگاهی که خانواده را به عنوان گروه یا یک پاره نظام مورد بررسی قرار میدهد. اگر از علمالاجتماع به معنای اخص در سه فرهنگ مسیحیت صرفنظر کنیم، بهترین معرف و طرفدار دیدگاه اول- خانواده به عنوان نهاد ـ شلسکی است. آثار کونیگ و کلاسنس بهترین نمونهٔ دیدگاهی است که خانواده را به عنوان گروه یا پاره نظام اجتماعی میشناسد. اثر کلاسنس را، که تا حد زیادی مسئلهٔ انتقال ارزشها را به توسط خانوادهٔ هستهای بررسی میکند، بایستی به این جهت که نتوانسته است در تحقیقات میان نظر و عمل تلفیق ایجاد کند نادیده انگاشت. این استثنا را چنین توجیه میکنیم که کونیگ هم در آثار اخیرش روش ساختی ـ کارکردی را، که کلاسنس به کار میبرد و خانواه را به عنوان یک نظام مورد بررسی قرار میدهد، به کار میگیرد؛ و بدین سبب است که محدود بودن مطالب این کتاب را به آثار جامعهشناسی خانواده از نظر کونیگ نباید به معنای محدودیت موضوع تلقی کرد. علاوه بر این، ما آرای شلسکی و کونیگ را از حیث نظری و روش شناسی به عنوان دو نمونهٔ مختلف مقبول در جامعهشناسی خانواده مورد مطالعه قرار میدهیم: اثر شلسکی معرف دیدگاه نهاد بودن خانواده و نوشتههای کونیگ گروه یا نظام بودن خانواده را عرضه میکنند.
بررسی این دو نظرگاه، که خانواده را هم از جهت روش های شناخت و هم از حیث نظری مطالعه میکند، مبین این فرضیه است که انتخاب روشی خاص برای شناخت پدیدهٔ خانواده بیان کنندهٔ گرایشهای سیاسی خانواده نیز هست؛ بدین معنا که روش در شکل گیری نتایج تحقیقات تأثیر فراوان دارد. صرفنظر از این طرز تفکر میتوان تصور کرد که برداشتهای گوناگون از خانواده و جدا انگاشتن آن از مجموعه مناسبات روند زندگی اجتماعی، شامل افتراقی میشود که با اثبات مناسبات بین خانواده و جامعه هم به وحدت نمیگراید؛ زیرا، نادیده انگاشتن پیشرفتهای اقتصادی و تاریخی کل جامعه در تجزیه و تحلیل یک پدیده، از همان ابتدا به طرزی خاص بر نتایج تأثیر میگذارد. بدین جهت، در بخش سوم این کتاب، کوشش شده است تا پیچیدگی دوگانهٔ این مسئله بررسی شود؛ یعنی تلاش میکنیم روند جامعهشناسی خانواده را دقیقاً تجزیه و تحلیل کنیم؛ با توجه به اینکه جامعهشناسی خانواده مناسبات اجتماعی را مورد مطالعه قرار میدهد و تغییر مناسبات نه تنها به تغییر موضوع، که به تغییر خود این دانش هم منجر میشود. طبیعی است که نمیتوانیم ادعا کنیم که کار ما کامل و بینقص است. از این رو بحث ترکیب مسائل دوگانه را در بخش سوم باید تنها به عنوان نمونه تلقی کرد. همچنان که گفته شد، در درجهٔ اول میخواهیم وضعیت کنونی جامعهشناسی خانواده را در آلمان روشن کنیم. ما معتقدیم که این اثر تنها در حد مقدمهای برای توسعهٔ بیشتر جامعهشناسی خانواده است. موضوعات مورد مطالعهٔ این دانش را نمیتوان از کلیت اجتماعی جدا کرد و باید همیشه آن را در ارتباط با وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی و تاریخی بررسی کرد.»
حجم
۲۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۲۸۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه