تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب یکی بود، یکی نبود
۴٫۹
(۱۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب یکی بود، یکی نبود
«یکی بود، یکی نبود» نوشتهی حمیدرضا داداشی(- ۱۳۵۰) است.این کتاب روایت صمیمی و سرشار از شادی و غم از سفر عمرۀ نویسنده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«هواپیما دقیقاً در ساعت مقرر از زمین کنده میشود و چند دقیقه بعد در دل ابرها فرومیرود. از لابهلای ابرها چراغهای شهر جده سوسو میزنند. هر سه ساکت نشستهایم و کلمهای بینمان ردوبدل نمیشود. سرمهماندار، مدت پرواز را دو ساعت و سیوپنج دقیقه اعلام کرده. تهران به جده را سهساعتونیم آمده بودیم و چهارنفره؛ و حالا یک نفر از این جمع کم شده است. شوق رسیدن به تهران را نداریم؛ چون روی روبهروشدن با مستقبلان را نداریم. اما ظاهراً همه به دندۀ لج افتادهاند که ما را زودتر با آنها روبهرو کنند. سکوت و سکوت...»
در کوچه های خیس![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
جعفر ابراهیمی (شاهد)
نردبان جهان؛ برای دورهی راهنمایی تحصیلیمحمدرضا سرشار
پیشرفت ناحیه مرکزی بدنجفری ام. ویلاردسون
عکس فوری (جلد ۵)محمد میرکیانی
همانقدر به دست می آورید که شایستگی داریدبرایان تریسی
داشت عباسقلیخان پسرینسیم عرب امیری
شما به روان درمانی نیاز نداریدآلن لوکاس
تجربه های ناتمام از دنیای مدرسهمنصوره مهدوی هزاوه
ماه تمام منمرتضی اهوز
یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازیمحسن کاظمی
معلم مورچه هامحمد سهرابی
تو تمام نمیشویسهیلا راجی کاشانی
مناجاتعباس حسین نژاد
شهر فرنگی (جلد ۴)محمد میرکیانی
در مهمانی پولدارهامجید ملامحمدی
مامان دوستت دارمسپیده خلیلی
حجم
۱۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۱۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب روان و بسیار دلنشین هست! از دستش ندید
خیلی قشنگ بود واقعا.بعضی جاها خودم رو اونجا حس میکردم
فکر نمی کردم اینقدر منو تحت تاثیر قرار بده قلبمو به دردآورد
درمورد راه و اتفاقاتی هست که در سفر حج برای نویسنده رخ میدهد، اما خیلی واضح مشخص است که نویسنده بجای اینکه حال خودش را قشنگ توصیف کند رو به گسترده نویسی و موضوع های نامرتبط می آورد که سر
به نظر من کتاب خیلی خوبی بود یه جاهایی انگار با نویسنده همراه بودم اینقدر ک قشنگ از حس و حالش رو بیان کرده بودن ،مخاطب رو جذب خودش میکرد