کتاب ثروتمندترین مرد بابل
معرفی کتاب ثروتمندترین مرد بابل
کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج سیموئل کلاسون، اثری خواندنی و جذاب است که از برنامهریزی اقتصادی و رسیدن به موفقیت مالی میگوید. این کتاب را با ترجمه محمدجواد شجاعی بخوانید و با بیپولی خداحافظی کنید.
درباره کتاب ثروتمندترین مرد بابل
آیا با خودتان فکر کردهاید چرا جورج سیموئل کلاسون، نام ثروتمندترین مرد بابل را برای کتابش انتخاب کرد؟ بد نیست بدانید که بابل یکی از ثروتمندترین شهرها در عهد باستانی بود. اصول اولیه اقتصادی نیز در بابل پایهریزی شد و البته هنوز در سراسر دنیا از این اصول استفاده میشود. واقعیت این است که بابل هیچگونه منابع طبیعی نداشت، در مسیرهای تجاری قرار نگرفته بود و میزان بارندگی هم در آن بسیار پایین بود. چطور چنین سرزمینی توانست به ثروت عظیم برسد؟
تمام شهروندان بابل، ثروتمند بودند. آنان ارزش پول را میشناختند و از همین رو میتوانستند به موفقیتهای مالی بسیاری دست یابند. درآمد بیشتری داشته باشند، پسانداز کنند و میزان پساندازشان را افزایش دهند. اولین معاملات در بابل انجام شدند و پول نیز در بابل به وجود آمد. کلاسون در این کتاب نگاهی انداخته است به روشهای خاصی که اهالی بابل استفاده کردند تا به موفقیت مالی برسند.
احتمالاً شما هم این مثل مشهور را شنیدهاید: پول چرک کف دست است. این کتاب، عکس این موضوع را به شما ثابت میکند. سیموئل کلاسون پول را ابزاری برای رسیدن به اهداف و آرزوهای ما میداند. همه به این موضوع آگاهیم که ما به کمک پول میتوانیم به آرزوهایمان دست یابیم. اما شاید برایتان این سؤال پیش بیاید که: «چگونه میتوان در دسته افرادی قرار گرفت که با کمک درآمدشان میتوانند به آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند؟» پاسخ این سؤال این است: آشنایی با قوانین مالی.
این کاری است که کتاب ثروتمندترین مرد بابل برای ما انجام میدهد. با مطالعه این کتاب ما میآموزیم که چگونه جیبمان را پر از پول کنیم، چگونه مخارجمان را کنترل کنیم. داراییهایمان را چندبرابر کنیم و از اندوختههایمان حفاظت کنیم. ما باید با روشهای مختلف سرمایهگذاری، از جمله استفاده از ملک آشنا شویم، برای آینده درآمدی مطمئن و سودآور داشته باشیم و توانایی کسب درآمد را در خودمان افزایش دهیم.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب اصول اولیه کسب ثروت را به ما آموزش میدهد. تمام افرادی که در دنیای سرمایهگذاری اقتصاد حرفی برای زدن دارند، این کتاب را یکی از منابع الهام خودشان میدانند؛ بنابراین خواندن این اثر میتواند برای تمام کسانی که به دنبال کتابی مفید در زمینه استقلال مالی میگردند، مفید باشد.
درباره جورج سیموئل کلاسون
جورج سیموئل کلاسون، نویسنده و ناشری آمریکایی است. او ۷ نوامبر ۱۸۷۴ در شهر لوئیزیانا، میسوری به دنیا آمد و در دانشگاه نبراسکا در رشته مهندسی تحصیل کرد. کمی بعد اولین شرکت خود را در زمینه نقشهکشی تأسیس کرد. این شرکت به موفقیتهای بزرگی در زمان خودش رسید؛ اما در رکود بزرگ آمریکا از دست رفت. شرکت بعدی او شرکت انتشاراتی کلاسون بود که نخستین ناشر نقشه راهها در آمریکا بود. جورج جزواتی در مورد راههای رسیدن به ثروت و افزایش آن منتشر کرد که بهسرعت مورد استقبال بانکها و بیمهها قرار گرفت و آنها در تعداد زیاد آن را تکثیر کرده و به کارمندانشان دادند. کمکم شهرت این جزوهها به حدی رسید که همه مردم در مورد آن شنیده بودند. جورج جزوات را باهم ادغام کرد و کتاب ثروتمندترین مرد بابل را منتشر کرد. این کتاب تبدیل به یکی از مهمترین کتابهای موفقیت دنیا شد؛ کتابی که الهامبخش افراد بزرگی مانند رابرت کیوساکی نیز هست.
کلاسون دو بار ازدواج کرد و در زمان زندگیاش در جنگ میان آمریکا و اسپانیا هم شرکت کرد. او در ۷ آوریل ۱۹۵۷ در کالیفرنیا درگذشت و در آرامگاه ملی دروازه طلایی شهرستان سن ماتئو به خاک سپرده شد.
بخشی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل
«کبی گفت: «واقعاً رؤیای دلپذیری بوده؛ ولی چرا باید چنین احساسات لذت بخشی باعث بشن به یه مجسمه غمگین روی دیوار تبدیل بشی؟» «چرا واقعاً؟ آخه وقتی به خودم اومدم و یادم اومد که کیف پولم چقدر خالیه، حس ناخوشایندی همه وجودم رو گرفت حالا که به قول دریانوردا هر دوی ما در یه قایق پارو میزنیم و همدرد هستیم بیا درباره اون با هم صحبت کنیم. یادته در نوجوونی برای یادگیری حکمت با هم پیش کاهنان به معبد میرفتیم جوانتر که بودیم سرگرمیهای مشترک داشتیم و خوشیها رو با هم قسمت میکردیم وقتی بالغ شدیم هم همیشه دوستان صمیمی بودیم ما این گونه شهروندانی بودیم که همیشه راضی به نظر میرسیدیم. ما از اینکه ساعتهای طولانی کار کنیم و درآمدمون رو بیقیدوشرط به باد بدیم، راضی بودیم. ما در سالهای گذشته پول زیادی به دست آوردیم؛ ولی بازم برای درک شادیهای حاصل از ثروت باید درباره اونها رؤیاپردازی کنیم. آه! یعنی ما از گوسفندها هم بیشعورتریم؟ ما در ثروتمندترین شهر تمام دنیا زندگی میکنیم. جهانگردها میگن هیچ شهری بهاندازه شهر ما ثروتمند نیست دوروبر ما ثروت زیاده ولی خودمون هیچ سهمی از این ثروت نداریم پس از گذشت نیمی از عمرمون با کار و زحمت تو که بهترین دوستم هستی کیف پولت خالیه و از من میخوای دو سکه ناچیز تا پس از جشن امشب اشرافزادگان به تو قرض بدم اونوقت من چه جوابی میدم؟ آیا میگم این کیف منه و خوشحال میشم هرچی در اونه به تو بدم؟ نه و اعتراف میکنم کیف پولم عین مال تو خالیه جریان چیه؟ چرا ما نمیتونیم بیشتر از نیازمون برای تهیهٔ غذا و لباس طلا و نقره به دست بیاریم؟» بنسیر ادامه داد: پسرای ما رو بگو آیا اونها هم پاشون رو جای پای پدراشون میذارن؟ آیا باید اونها و خانوادههاشون و پسرها و خانوادههای پسراشون تمام عمر وسط چنین گنجینهای از طلا زندگی کنند اما مانند ما از خوردن شیر ترش بز و پوره خوشحال باشند؟»»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه