دانلود و خرید کتاب هایدی جوانا اسپایری ترجمه سارا قدیانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب هایدی

«هایدی» داستانی نوشته جوانا اسپایری(۱۹۰۱-۱۸۲۷)، نویسنده آلمانی است. این داستان که در حوزه رمان‌های نوجوانان جای می‌گیرد مورد اقتباس سینمایی و تلویزیونی در قالب پویانمایی(انیمیشن) نیز قرار گرفته است. نمایش این آثار در دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی در ایران با استقبال زیادی رو به رو شد. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: در دامنه‌ی رشته‌کوهی که قله‌های صخره‌ای و ناهموارش بر فراز دره‌های عمیق سایه افکنده است، شهر سوئیسی کوچک و زیبایی به نام مینفیلد قرار دارد و در انتهای شهر، جاده‌ی باریک و پر پیچ و خمی تا بالای کوه کشیده شده است. در قسمت‌های پایین‌تر جاده، زمین چندان سرسبز نیست، اما بوی خوش گل‌های وحشی و مرتع‌های ارتفاعات بالاتر، هوا را معطر کرده است. در یکی از روزهای آفتابی اواخر بهار، زن بلندقد و سرزنده‌ای از جاده بالا می‌رفت. او با یک دست، بسته‌ای را حمل می‌کرد و با دست دیگرش دخترکوچولویی را، که تقریباً پنج‌ساله به نظر می‌آمد، به دنبال خود می‌کشید، ‌گونه‌های آفتاب‌سوخته‌ی بچه قرمز شده بود. البته جای تعجب نبود؛ چون در آن هوای آفتابی و داغ، او را طوری پوشانده بودند که انگار وسط زمستان است. چهره‌ی کودک به سختی قابل تشخیص بود، چون دو پیراهن پشمی تنش کرده و یک روسری بزرگ و قرمز را حسابی دورش پیچیده بودند. او شبیه یک بقچه‌ی بی‌قواره‌ی لباس بود که روی دو پوتینِ چرمی به طرف بالا حرکت می‌کرد.
🍃رز رزاسه🍃
۱۳۹۶/۰۲/۲۸

عالیه 👍👍👍👍

♥Goli Khanoom♥
۱۳۹۶/۰۱/۱۶

من حیلی هایدی رو دوست دارم خیلی زیباست داستانش♥♥♥

💠zeynab💠
۱۳۹۹/۰۴/۱۰

هم فیلمش و هم کتابش فوقالعاده است 👌👌👌

یاسمین
۱۳۹۸/۰۶/۲۹

کتاب خیلی عالی بود وپیشنهاد میدم که این کتاب را دانلود کنید وبخوانید پشیمان نمیشوید

ندا
۱۳۹۸/۰۱/۲۴

چون همیشه به زندگی روستایی علاقه داشتم، این کتاب خیلیییی به دلم نشست. در ضمن ترجمه های خانم قدیانی واقعاااااا عالیه

سپیده
۱۳۹۶/۱۰/۱۹

هایدی ی ی ی 😍😍😍

🌻سپیده 🌻
۱۳۹۶/۰۱/۱۳

"هایدی" هایدی مهربان و نازنین رفت تو لیست خرید... با وجود جذاب بودن کارتونش،جهت حمایت فرهنگی از طاقچه جون،خواهم خرید

Ashvagh
۱۳۹۸/۰۱/۱۰

عالیه😍😍😍 واقعا داستان هایدی به دلم نشست عاشقتم😘 کسی داستانهایی مث هایدی نخونده بمون سفارش کنه

a_lovely_sister
۱۳۹۹/۰۹/۰۹

اگر مثل من عاشق انیمه هایدی باشید این کتاب واقعا قشنگه

roya
۱۳۹۶/۱۲/۱۲

خیلی خوبه

خدا خیلی مهربان است و می‌داند که چه چیزی برای ما خوب است. البته اگر چیزی را درخواست بکنیم که حق ما نباشد، او آن را به ما نمی‌دهد، اما موقع خودش، اگر به دعاکردن ادامه بدهیم و به او اعتمادکنیم، چیزهای بهتری به ما می‌دهد. این‌طور نیست که او حرف تو را نشنیده باشد؛ چون او می‌تواند در یک زمان به صحبت‌ها و درد دل‌های همه گوش بدهد. این یکی از توانایی‌های شگفت‌انگیز خداوند است.
امیر
ببین او چطور همه چیز را درست کرد! من از این به بعد همیشه دعا می‌کنم، همان‌طور که مادربزرگ به من گفت. و اگر خدواند فوراً آنها را برآورده نکند، می‌فهمم که نقشه‌ی بهتری برایم کشیده است؛
امیر
اما تو دعاکردن را کنار گذاشته‌ای و این نشان می‌دهد که واقعاً به او ایمان نداری. اگر همین‌طور ادامه بدهی، خداوند تو را به حال خودت رها می‌کند. آن وقت اگر مشکلی پیش بیاید و تو متوجه بشوی که هیچ‌کس نیست کمکت کند، تنها باید خودت را مقصر بدانی؛ چون به تنها کسی که می‌تواند واقعاً به تو کمک کند پشت کرده‌ای.
t.ftm.s
هایدی با اطمینان گفت: «وقتی که دیگر کاری از دست خودت برنمی‌آید، به خدا بگو.» دکتر گفت: «این کلمات قشنگ‌اند، عزیزم. اما این خود خداست که غم را می‌فرستد.» هایدی مدتی اندیشمندانه نشست. او مطمئن بود که خدا همیشه می‌تواند کمک کند، اما سعی کرد جواب را از میان تجربیات خودش پیدا کند و بالاخره گفت: «فکر می‌کنم شما باید منتظر بمانید و به این فکر کنید که خداوند نقشه‌های خوبی دارد ـ حتی اگر یک‌جور ناراحتی برایتان ایجاد می‌کند. اما شما باید صبور باشید. ببینید، وقتی یک اتفاق خیلی بد می‌افتد، چون شما از جریانات خوبی که در راه است اطلاع ندارید، فکر می‌کنید که این غم تا ابد ادامه پیدا می‌کند و می‌ماند.»
Neda^^
من نمی‌دانستم که چنین مردم خوبی هم در دنیا وجود دارند. وقتی می‌بینم که خداوند به خاطر بنده‌ی پیر و فقیری مثل من، این آدم‌های خوب را به زحمت انداخته است، احساس می‌کنم که ایمانم قوی‌تر می‌شود.
امیر
هایدی گفت: «من داشتم فکر می‌کردم. به نظر تو این چیز خوبی نیست که خدا همیشه چیزی را که از او می‌خواهیم به ما نمی‌دهد و همان موقع دعایمان را برآورده نمی‌کند؟ البته این به آن دلیل است که او از چیزهای دیگری خبر دارد که برای ما مفیدتر و بهترند.» کلارا پرسید: «حالا چرا یاد این موضوع افتادی؟» ـ وقتی من در فرانکفورت بودم، بارها دعا کردم که فوراً به خانه‌ام برگردم. اما خدا دعایم را برآورده نمی‌کرد و من فکر می‌کردم که او فراموشم کرده است. ولی اگر آن موقع به خانه می‌آمدم تو هرگز به اینجا نمی‌آمدی و خوب نمی‌شدی. کلارا کمی صبر کرد و بعد گفت: «اما در این صورت، شاید ما اصلاً نباید برای چیزی دعا کنیم. چون خداوند می‌داند ـ و ما نمی‌دانیم ـ که چه چیزی به نفع ماست.» هایدی فوراً جواب داد: «فکر نمی‌کنم که این حرف درستی باشد. ما هر روز باید دعا کنیم تا ایمانمان را به خدا نشان بدهیم و اینکه می‌دانیم همه چیز از جانب اوست. اگر ما خدا را فراموش کنیم، آن وقت گاهی او ما را به حال خودمان رها می‌کند و بعد مشکلات زیادی برایمان پیش می‌آید. مادربزرگ اینها را به من گفت و همه چیز، همان‌طور که او می‌گفت، عوض شد. پس حالا ما باید از خدا تشکر کنیم که به تو قدرت راه‌رفتن داد.»
امیر
وقتی ما شادیم، چقدر راحت دیگران و غم‌هایشان را فراموش می‌کنیم!
امیر
و هرگز خداوند را فراموش نمی‌کنیم. او هم ما را فراموش نمی‌کند
t.ftm.s
من نمی‌دانستم که چنین مردم خوبی هم در دنیا وجود دارند. وقتی می‌بینم که خداوند به خاطر بنده‌ی پیر و فقیری مثل من، این آدم‌های خوب را به زحمت انداخته است، احساس می‌کنم که ایمانم قوی‌تر می‌شود. خانم سِسمان گفت: «همه‌ی ما در درگاه خداوند، فقیر هستیم. همه‌ی ما به توجه‌ی او نیاز داریم و حالا باید برای مدتی با هم خداحافظی کنیم. اما همان‌طور که گفتم، ما سال بعد برمی‌گردیم و مطمئن باشید که ملاقات با شما را هم فراموش نخواهیم کرد.»
علیزاده
اما تو دعاکردن را کنار گذاشته‌ای و این نشان می‌دهد که واقعاً به او ایمان نداری. اگر همین‌طور ادامه بدهی، خداوند تو را به حال خودت رها می‌کند. آن وقت اگر مشکلی پیش بیاید و تو متوجه بشوی که هیچ‌کس نیست کمکت کند، تنها باید خودت را مقصر بدانی؛ چون به تنها کسی که می‌تواند واقعاً به تو کمک کند پشت کرده‌ای. دوست داری چنین اتفاقی بیفتد، هایدی یا فوراً می‌روی و از خداوند طلب بخشش می‌کنی و از او می‌خواهی به تو ایمانی قوی بدهد تا دعاکردنت را هر روز ادامه بدهی و در پایان به او اعتماد کنی تا همه چیز درست شود؟
هدهدسبا

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰
۴۰%
تومان