کتاب کاسه چه کنم
معرفی کتاب کاسه چه کنم
کتاب کاسه چه کنم نوشتهٔ مهدی حکیم جوادی (مهیار) است. انتشارات متخصصان این مجموعه دلنوشته را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کاسه چه کنم
کتاب کاسه چه کنم یک مجموعه دلنوشتهٔ معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از دلنوشتههای کتاب حاضر عبارت است از «مامِ وطن»، «چه فن و چه دانش»، «نماز ادا»، «سرگرمیِ کاملاً ایرانی» و «کتاب در قامتِ دوست». گفته میشود که دلنوشتهٔ ادبی حاصل تکگوییهای ذهن نویسنده است و اغلب از قواعد نثر پیروی میکند. این گونهٔ ادبی اگر موزون باشد، حاصل چینش اتفاقی کلمات است. دلنوشته اصول و مبانی از پیش تعیینشدهای ندارد و تقریباً میتوان گفت نویسنده با نوشتن کلماتی برآمده از امیال و آرزوهایش سروکار دارد. از این جهت، کلمات از دل بر میآیند و بازتاب احساس صادقانه و اندیشهٔ معمولی نویسنده هستند.
خواندن کتاب کاسه چه کنم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران دلنوشتهها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کاسه چه کنم
«چهارمین گزیده دلنوشتهها برپایهی همان دیدگاهِ آغازین، نوآوری در پی یاری پروردگاری که نوشتار را نشان آخرین آیین خود برگزید، گردآوری میگردد.
سخن از نشان آیین «قرآن» شد، از دیدگاه نه ژرف و ساده این نشان خود بهسان برترین دیوانِ سروده است که در آن گزیدهای از بدیههسراییهای کوچک و بزرگ با چارچوبهای گوناگون یافت میگردد که در گذر زمان و فراخور رخدادها پروردگار با ترتیبی سروده و از زبان پیامبر جاری و چون دیوانی با شمارگانِ بخش و نشان دانسته و بدونِ دگرگونی از آغاز پیدایش به کوشش نگارندگانی گردآوری گردیده و مبنای آفرینشِ نگاری بسیاری از چارچوبهای سرایندگی نیز از آن برگرفته شده است. برای نمونه چارچوب «غزل» و «مثنوی» که مورد بهرهگیری سرایندگان پارسیگوی بنامی چون «فردوسی»، «مولانا»، «سعدی»، «حافظ» و «شهریار» که جملگی از نامآوران این چارچوبها در دوره زندگانی خویش بودهاند، بیگمان آشنایی ایشان با «قرآن» سببساز آن بوده است.
قُل هُو اله اَحَد اَله الصَمَد
لَم یَلِد وَ لَم یولَد و لم یَکُن لَه کُفوا اَحَد
برای نمونه اگر بخش «توحید» را به گونهی سروده دوسرایی در کنار هم گذاشته و هر نشان آن را یک لَت شماریم، بهروشنی چارچوب «غزل» را که لَت نخست، دیگری و جُفت (چهارم) همآوا بوده و لَت تک (سوم) همتای آن چارچوب دارای خودسری بهر سراینده است، میتوانیم بنگریم.
قُل اَعوذ ُ بِربِ الناس مَلَکِ الناس اِله الناس وَ مِن شرِّ الوَسواسِ الخَناس
اَلذی یُوسوسُ فی صُدورِ الناس مِنَ الجَنَة و الناس
یا اگر بخش«ناس» را به گونهی سرودهی سهسرایی در کنار هم گذاشته و هر نشان آن را یک لَت شماریم، بهروشنی چارچوب «مثنوی» را که جمله لتها همآواست، میتوانیم بنگریم و آن بخشهایی با نشانهای تک (فرد) و ناهمگون در همآوایی را میتوان گونهای از سرودههای نو نگریست، برخاسته از همین دیدگاه یکی از گرایشهای من از آغاز جایگیری یک بخش از آن نشانِ برتر با سرودههایم بوده است.
پاینده پارهی تن همچو سرای نور پاسِ هرچه نیش بر لب چارقُل برای جور
ابتدا قُل به آغاز و پِیش تا آن اَحَد شادوَرزی را ز گُل اما پیش تا آن اَبَد
دیگری قُل به آغاز و پیش هرچه ناس پاسِ همراهیِ گُل بس مردمی حقشناس
دیگری قُل به آغاز و پِیَش کافرون یار مردم، گاهِ سختی پیشدستی وافرون
دیگری قُل به آغاز و پیش آن فَلَق سیرِ ختمی نیک، گر برنگردد آن وَرَق
و یا جایگیری یک سرا از سرایندگان قرآنشناس دیگر که در گزیدهی «کِشمَکِش» نیز گزاره به آن پرداخته شد.
تا آن دمی که فرا میرسد رَوَد بر دوش آن پیکر بهسوی گور
«نوآوری همتای گشودنِ پلکهای اندیشه بهسوی نور»
با کسرِ رفتن و آمدن بهتر که برداشت بیش از صفر بهسوی جور
نوای بازمانده شاید ولی آنچه پرتاب میشود بهسوی پور
کامِ او لال ز پنهان گویی، چشمِ او ز پولِ ناپاک بهسوی کور
خواهد دید هادی که رَوَم آن دم با روانی آسوده بهسوی سور
این گزیده پیشکشِ فردوسیِ بزرگ همزمان با هزار سالگی پایانِ نوشتارِ نشانِ برجسته ایشان می گردد:
دیوانی که دیروز بودش گواهِ پایداری زبانَش نوید
نام خود تازی ولی بهره ز نام و واژه پارسی اش اکید
گرچه افسانه ولی پُر ز نبرد سرِ خاکِ میهنَش شهید
دلتنگیِ فردوسی که گفت هیچ کس آن رنجِ سی ساله اش ندید
در بودش شاه محمود قول هزار اشرفی و ثَمَن سیمَش خرید
اندوه روز، آن توبیخِ تاختِ تازی به بوم ز میانَش پرید»
حجم
۵۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۵۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
نظرات کاربران
سبک شعری جدید و قشنگ که از تمامی مسائل روز می گه پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید