کتاب آسیب شناسی فرهنگ و مسئله فرهنگستان
معرفی کتاب آسیب شناسی فرهنگ و مسئله فرهنگستان
کتاب آسیب شناسی فرهنگ و مسئله فرهنگستان؛ تأملاتی پیرامون گفتمان ایرانشهری و بازتاب الگوهای شناختی آن در اندیشه و رفتار نوشتهٔ محمد معلمی زاده و علی شهزادی و ویراستهٔ معصومه مهدوی پور است و انتشارات پشتیبان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آسیب شناسی فرهنگ و مسئله فرهنگستان
کتاب حاضر حاصل دغدغهها و یادداشتهای پراکندۀ نویسندگان پیرامون ریشهیابی حوادث تلخی است که تاریخ فلات ایران بهصورت مکرر آنها را در خود به ثبت رسانده است. آنچه با وجود تغییرات حکومتی، دینی و سیاسی تا دورۀ کنونی انتقال پیدا کرده است و میتوان آن را به شکل الگویی ادامهدار ترسیم کرد. الگویی که از هزارههای گذشته موجود بوده و در دورۀ کنونی به ایجاد فرهنگستان زبان و ادب فارسی منجر شده است. آنچه این الگو را معنا میبخشد ذیل فرضیهای به نام نسبیت زبانی تعریف میشود؛ فرضیهای که با داعیۀ تأثیر زبان بر قوۀ شناخت، تفکر و رفتار انسان زبانهای مختلف را از مؤلفههای مهم در ایجاد تفاوتهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جز آن میداند. نسبیت زبانی بیان میکند که زبانهای گوناگون عامل شکلگیری فرایندهای شناختی متفاوتی در سیستم عصبی انسان میشود؛ پدیدهای که برآیند آن پیدایش تفاوتهای فکری و رفتاری است. در مقابل این گروه، مخالفانی وجود دارند که نقش زبان را در حد یک محرک برای فعالسازی عناصر ژنتیکی مشترک در گونۀ انسان در نظر گرفته و این تأثیرگذاری را رد میکنند.
تأملاتی که بر محور مبانی فکری و مقدمات نظری دو گروه صورت پذیرفت مسئلهای جدید دربارۀ این فرضیه ایجاد کرد: هیچکدام از مبانی نظری این دو گروه اشتباه نبوده و هیچ گروهی دیگری را رد نمیکند. به بیان دیگر از یکسو نمیتوان تفاوتهای موجود در فرهنگهای گویشوران زبانهای مختلف را نادیده گرفت و از سوی دیگر، مبانی ادلۀ مخالفان نسبیت زبانی مبنی بر وجود ویژگیهای ژنتیکی مشترک در گونۀ انسان نیز صحیح است؛ اشتراکاتی که کشف آنها عامل شناخت دقیقتر انسان، یافتن اشتراکات بین زبانها، قابلیت تعمیم روشهای درمان بیماریهای عصبی و شناختی بر سایر افراد گونۀ انسان است. در این نقطه این فرض مطرح شد که احتمالاً در اساس فرضیۀ نسبیت زبانی یک نقص وجود دارد. نقصی که به ایجاد اختلافات بین دو گروه -که هیچکدام اشتباه نیستند- منجر شده است. بر اساس این فرض، نسبیت زبانی تمامی فرایندهای نورونی و شناختی سیستم عصبی انسان را درآنواحد با یکدیگر در نظر نمیگیرد. این نگاه ناقص به زبان و قوۀ شناخت انسان، عامل تمرکز ناقص مخالفان و موافقان این فرضیه بر تعداد محدودی از ویژگیهای نورونی ایجادکنندۀ زبان شده است. در صورتی که توجه به تمامی ویژگیهای نورونیِ ایجادکنندۀ زبان نشان میدهد که این دو گروه نهتنها در برابر یکدیگر قرار نمیگیرند که مکمل یکدیگر نیز هستند.
بر این اساس برآیند تحقیقات به این نتیجه ختم شد که علت اختلاف دو مخالفان و موافقان نسبیت زبانی گزارههای ابتدایی این فرضیه مبتنی بر تأثیر زبان بر قوۀ شناخت است. درواقع زبان بخشی از فرایندهای خودِ قوۀ شناخت و سیستم عصبی انسان است که میتواند از طریق امکانِ ثبت پدیدهها در قالبی چون نوشتار، عملکرد و بازدهی خود را بالا ببرد. زبان در این معنا پدیدهای جدا از قوۀ شناخت نیست، بلکه سایهای از فرایندهای مختلفی در سیستم عصبی است؛ فرایندهایی که از طریق امکان ثبت و انتقال پدیدههای ادراکشده توسط انسان از طبیعت قادر به بالا بردن عملکرد و بازدهی سیستم عصبی میشود. چگونگی و چرایی این تأثیرگذاریها و کاویدن آن بهصورت عملی در زبان فارسی این امکان را فراهم میآورد تا به بررسی دقیقتر نقاط قوت و ضعف فارسیزبانان در حوزههای سیاسی، فرهنگی، علمی و جز آن در تاریخ و عصر حاضر پرداخته شود.
خواندن کتاب آسیب شناسی فرهنگ و مسئله فرهنگستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای زبانشناسی و زبان و ادبیات فارسی و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه