کتاب رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی
معرفی کتاب رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی
کتاب رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی نوشتۀ نجمه کیخا و شریف لکزایی در انتشارات سروش به چاپ رسیده است. این کتاب، انقلاب اسلامی را از منظر حکمت متعالیه تحلیل میکند.
درباره کتاب تحلیل انقلاب اسلامی از منظر حکمت متعالیه
این کتاب، هفت گفتار دربارۀ رابطه و نسبت انقلاب اسلامی و مکتب فلسفی حکمت متعالیه است. در این کتاب تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که حکمت متعالیه چه جایگاهی در پیدایش انقلاب اسلامی داشته است و چکونه میتواند بهعنوان پشتوانۀ فکری و فلسفی برای تحلیل انقلاب اسلامی به کار رود و بر اساس آن یک رهیافت فلسفی ایرانی و اسلامی با عنوان درآمدی بر نظریۀ حکمی انقلاب اسلامی در کنار نظریههای تحلیلگران غربی انقلاب اسلامی تحلیل و ارزیابی شود. بر این مبنا روشن میشود که در استمرار و تدام انقلاب اسلامی در قالب جمهوری اسلامی، این حکمت چه جایگاهی باید داشته باشد و کاستیها چیست و چگونه باید به شعارهای اصیل انقلاب اسلامی بازگشت. این مباحث در پی تبیین مکتب فلسفی پشتیبان انقلاب اسلامی است و از سوی دیگر، در اندیشۀ آن است که شعارها و خواستههای اصیل و اساسی مردم در انقلاب اسلامی بار دیگر مرور شود و ظرفیتهای حکمت متعالیه برای تدام انقلاب اسلامی ترسیم شود.
گفتار اول، دربارۀ نسبت و رابطۀ امام خمینی با ملاصدرا است. گفتار دوم، به پیشینه و صورتبندی دیدگاهها دربارۀ حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی میپردازد. گفتار سوم، پایگاه فلسفی امام خمینی را در کتاب کشف اسرار بررسی میکند. گفتار چهارم، دربارۀ مباحث اخلاقی امام خمینی و تأثیر آنها بر مباحث اخلاق بهعنوان مبانی اخلاق و سیاست است. گفتار پنجم، دیدگاه امام خمینی را بهعنوان حکیم حکمت متعالیه و بهمثابۀ چهارچوبی برای تحلیل انقلاب اسلامی توضیح داده است. گفتار ششم، از پشتوانه و پیشزمینههای مردمسالاری دینی و رابطۀ حکمت متعاله و انقلاب اسلامی سخن میگوید. در گفتار هفتم، به برخی ظرفیتهای حکمت متعالیه در بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی پرداخته شده و این ابعاد بر اساس دستگاه فلسفی حکمت متعالیه آشکار شده است.
خواندن کتاب تحلیل انقلاب اسلامی از منظر حکمت متعالیه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران تاریخ معاصر ایران و فلسفۀ اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تحلیل انقلاب اسلامی از منظر حکمت متعالیه
«آیتالله جوادی آملی در دیداری که به مناسبت برگزاری همایش سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه با ایشان داشتیم تلقی مهمی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ را طرح نمود و آن اینکه انقلاب اسلامی تا حدودی علوم و معارف وحیانی را آزاد و زنده کرده است. اگر این دیدگاه پذیرفته شود، به معنای آن است که انقلاب اسلامی بیش از آنکه یک انقلاب سیاسی و یک انقلاب اجتماعی باشد، یک انقلاب فرهنگی و فکری و علمی بوده و باید در چنین فضاهایی تأثیرگذار باشد و ازهمینرو، اهداف فرهنگی، فکری و علمی آن واجد اهمیت بیشتر است. درنتیجه، در بررسی آن باید دید که در حوزۀ دانشی چه تأثیراتی برجای گذارده است و چه دانشهایی تولید کرده است. در واقع، نخستین مواجهههای انقلاب ۱۳۵۷ ایران را باید در حوزۀ دانشی و معرفتی موردبررسی قرار داد. ازاین رو، تولید دانشهای متناسب با انقلاب اسلامی میتواند نشان دهد که این انقلاب چه مقدار و تا چه حدودی موفق بوده است. بخشی از این بحث به موضوع فلسفه سیاسی بار میگردد که موضوع بحث حاضر است.»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه