دانلود و خرید کتاب عمه ذرت لاله جعفری
تصویر جلد کتاب عمه ذرت

کتاب عمه ذرت

معرفی کتاب عمه ذرت

کتاب عمه ذرت به قلم لاله جعفری را نشر افق منتشر کرده است. این کتاب در قالب داستان به آموزش حروف الفبای فارسی به کودکان می‌پردازد و یادگیری خواندن و نوشتن را برای کودکان اول دبستان راحت و دلپذیر می‌کند.

درباره کتاب عمه ذرت

مجموعه کتاب‌های کتاب اولی کلاس اولی نشر افق با هدف یادگیری الفبای فارسی و کمک به مهارت خواندن و نوشتن کودکان کلاس اول دبستان طراحی و تألیف شده‌اند. این مجموعه که از سطح ۱ تا ۵ درجه‌بندی شده است، شامل داستان‌هایی است که همراه با پیشرفت برنامهٔ درسی مدرسه و آموزش حروف الفبا به تقویت مهارت خواندن و نوشتن کودک کمک می‌کند و به‌مرور او را به صداهای مختلف و کلمات بیشتر و جملات طولانی‌تر آشنا می‌کند. داستان این جلد ماجرای عمه ذرت را روایت می‌کند. زنی مهربان که چون خیلی ذرت دوست دارد به این اس م خوانده می‌شود و یک روز تصمیم می‌گیرد برای این‌که بیشتر خوش بگذراند، بار ذرت‌هایش را ببرد خانهٔ دخترعمو ژولی تا دوتایی ذرت بخورند و کیف کنند. اما همه‌چیز این‌قدر راحت‌ و‌ خوش‌‌وخرم نیست و ماجراهایی در پیش است.

خواندن کتاب عمه ذرت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مطالعهٔ این کتاب برای کودکان اول دبستان با همراهی والدین و معلمان لذت‌بخش و سودمند خواهد بود.

بخشی از کتاب عمه ذرت

«عمه ذرت عاشق ذرت بود. برای همین صدایش می زدند عمه ذرت وگرنه اسمش عمه عزت بود. یک روز جمعه عمه ذرت می‌خواست ذرت بخورد. با خودش گفت کاشکی خانه ی ژولی دور نبود.چون دخترعمو ژولی هم عاشق ذرت بود. عمه ذرت دلش نیامد تنهایی ذرت بخورد. کمی فکر کرد. بعد با صدای خیلی بلندی گفت: بدون ژولی، ذرت هرگز! خانه اش دور است که باشد. من که یک دوچرخه‌ی خوب دارم. عمه ذرت دست و صورتش را با آب و صابون شست. ژاکت صورتی‌اش را پوشید. کیسه‌ی ذرتش را برداشت و سوار دوچرخه‌ی عنابی‌اش شد. بعد، راه افتاد تا برود کنار دریا به خانه‌ی ژولی. سر راهش رسید به گاو و خواهرهایش گاوها میان جاده ایستاده بودند و بروبر نگاهش می‌کردند. عمه ذرت گفت: «بروید کنار می‌خواهم بروم خانه‌ی ژاله جون ژولی‌ام.» گاوها بو کشیدند و گفتند: «مااااع، چه بوی ذرتی!» بعد دو قدم به عمه ذرت نزدیک شدند. شاخ‌هایشان را به سمتش گرفتند و گفتند: «ذرت‌هایت را بده تا برویم!» عمه ذرت گفت: نه نمی‌دهم. اینها را برای ژولی میبرم گاوها ماع‌ماع خندیدند و گفتند: ولی ما نمی‌گذاریم ببری. ذرت ها مال ماست.» بوق بوق بوق عمه ذُرَّت گفت: چه کسی گفته ذرت‌ها مال شماست؟!» بعد انگشتش را گذاشت روی بوق دوچرخه بوق بوق راه انداخت و فریاد زد: «بروید کنار ببینم!» 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۷٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

حجم

۳۷٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
تومان