
کتاب ترکم کن
معرفی کتاب ترکم کن
کتاب «ترکم کن» اثری از «گیل فورمن» است که با ترجمهٔ «محدثه هدایتی» و ویراستاری «نازنین سرکارات» توسط نشر کتاب مرو منتشر شده است. این رمان داستانی معاصر دربارهٔ زندگی، خانواده و بحرانهای ناگهانی است که شخصیت اصلی را به چالش میکشد. روایت کتاب در بستر زندگی روزمرهٔ یک زن شاغل و مادر دوقلوها شکل میگیرد و با نگاهی دقیق به روابط خانوادگی، فشارهای اجتماعی و دغدغههای زنان امروزی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ترکم کن
«ترکم کن» نوشتهٔ «گیل فورمن» رمانی معاصر است که در قالب داستانی واقعگرایانه، زندگی زنی به نام «ماریبث کلاین» را روایت میکند. داستان در نیویورک میگذرد و تمرکز آن بر چالشهای یک مادر شاغل، همسر و دوست است که ناگهان با بحران جدی سلامتی روبهرو میشود. کتاب با نگاهی جزئینگر به زندگی روزمره، فشارهای کاری، مسئولیتهای خانوادگی و روابط پیچیدهٔ انسانی میپردازد. ساختار رمان بهگونهای است که با روایت خطی و توصیفهای دقیق، خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیت اصلی میبرد. «گیل فورمن» در این اثر، دغدغههای زنان طبقهٔ متوسط شهری را با زبانی صمیمی و ملموس به تصویر کشیده است. «ترکم کن» علاوهبر پرداختن به بحرانهای فردی، به موضوعاتی چون هویت، فرزندخواندگی، دوستیهای قدیمی و نقش زنان در جامعهٔ معاصر نیز توجه دارد. این رمان با تمرکز بر جزئیات زندگی شخصیتها، تصویری واقعی از فرازونشیبهای زندگی خانوادگی و شغلی ارائه میدهد.
خلاصه داستان ترکم کن
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «ترکم کن» با زندگی «ماریبث کلاین» آغاز میشود؛ زنی چهلوچهارساله، مادر دوقلوها و ویراستار مجلهای دربارهٔ سبک زندگی. او درگیر مسئولیتهای شغلی و خانوادگی است و تلاش میکند میان کار، همسرش «جیسون» و فرزندانش تعادل برقرار کند. یک شب، هنگام کار تا دیروقت، دچار حملهٔ قلبی میشود؛ اما ابتدا نشانهها را جدی نمیگیرد و آن را به استرس و سوءهاضمه نسبت میدهد. با پیشرفت علائم، به بیمارستان منتقل میشود و پس از آزمایشها مشخص میشود که دچار سکتهٔ قلبی شده است. این بحران ناگهانی، زندگی ماریبث و خانوادهاش را دگرگون میکند. در طول بستریشدن و دوران نقاهت، ماریبث با ترسها، نگرانیها و احساسات متناقض دستوپنجه نرم میکند. او باید با محدودیتهای جدید جسمی و روانی کنار بیاید و در عین حال، نقش مادر و همسر را حفظ کند. روابطش با جیسون، مادرش و دوستان قدیمی مانند «الیزابت» نیز تحتتأثیر این بحران قرار میگیرد. رمان بهتدریج لایههای پنهان زندگی ماریبث را آشکار میکند؛ از دغدغههای هویتی و فرزندخواندگی تا احساس ناکامی و فشارهای اجتماعی. داستان با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، نشان میدهد که چگونه یک بحران میتواند همهچیز را زیرورو کند و شخصیتها را به بازنگری در روابط و اولویتهایشان وادارد.
چرا باید کتاب ترکم کن را بخوانیم؟
«ترکم کن» با پرداختن به تجربههای ملموس و بحرانهای ناگهانی زندگی، تصویری واقعی از چالشهای زنان شاغل و مادران امروزی ارائه میدهد. این کتاب با روایت جزئیات زندگی روزمره، فشارهای کاری، مسئولیتهای خانوادگی و دغدغههای هویتی، خواننده را به همذاتپنداری با شخصیتها دعوت میکند. مواجههٔ شخصیت اصلی با بیماری و بازتعریف نقشهایش در خانواده و اجتماع، فرصتی برای تأمل دربارهٔ تابآوری، روابط انسانی و معنای زندگی فراهم میآورد. روایت داستانی و شخصیتپردازی دقیق، باعث میشود خواننده با احساسات و تردیدهای ماریبث همراه شود و به اهمیت حمایت اجتماعی و خانوادگی در مواجهه با بحرانها پی ببرد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به داستانهای معاصر، بهویژه کسانی که دغدغهٔ تعادل میان کار و زندگی خانوادگی دارند، مناسب است. همچنین برای مادران، زنان شاغل و افرادی که با بحرانهای ناگهانی یا بیماریهای جدی در زندگی خود یا اطرافیانشان روبهرو شدهاند، خواندنی و قابلتأمل خواهد بود. دوستداران رمانهایی با محوریت روابط خانوادگی و هویت فردی نیز از مطالعهٔ این کتاب بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب ترکم کن
«ماریبث کلاین داشت تا دیروقت کار میکرد. منتظر بود پرینت نمونهٔ نهایی شمارهٔ دسامبر تمام شود که دچار حملهٔ قلبی شد. تا درد؛ برای همین بلافاصله فکر نکرد «قلب». فکر کرد شاید سوءهاضمه باشد بهخاطر یک بشقاب غذای چرب و چیلی چینی که یک ساعت پیش پشت میزش خورده بود. شاید هم اضطراب باشد. بهخاطر لیست طویل کارهایی که فردا باید انجام میداد. یا حتی آزردگی بهخاطر بحثکردن با همسرش جیسون؛ کمیپیش که زنگ زده بود؛ با اسکار و لبو مهمانی رقص گرفته بودند؛ گرچه میدانست همسایهٔ طبقه پائینشان ارل جابلونسکی صدایش در میآید و علاوهبراین، بیدار نگهداشتن دوقلوها بعد از ساعت هشت شب این احتمال را بالا میبرد که یکیشان نصفهشب از خواب بیدار شود. (و ماریبث را هم بیدار کند.) ولی به قلب فکر نکرده بود. چهلوچهارساله بود و بیش ازحد پرمشغله و خسته؛ ولی خب. یک مادر شاغل نشان بدهید که اینطور نباشد. بهعلاوه، ماریبث کلاین از آن زنانی نبود که دائم وسواس سلامتیاش را داشته باشد و فکروخیال بکند. برای همین وقتی دچار حمله شد، صرفاً یک شیشه شربت معده از اعماق میزش بیرون کشید و درحالی که خداخدا میکرد در اتاق الیزابت باز شود، سر کشید؛ ولی در همچنان بسته ماند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۶۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۶۶ صفحه