دانلود و خرید کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد کرک کرنات ترجمه بشیر سیاح
تصویر جلد کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد

کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد

نویسنده:کرک کرنات
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد

کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد نوشتهٔ کرک کرنات و ترجمهٔ بشیر سیاح است. انتشارات علمی و فرهنگی این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. این اثر زندگی‌نامهٔ و بررسی آثار اف. اسکات فیتز جرالد، نویسندهٔ آمریکایی است.

درباره کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد

کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد حاوی ناداستان است. کرک کرنات در این کتاب زندگی‌نامهٔ «اف. اسکات فیتز جرالد» را شرح داده است. فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد متولد ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ و درگذشتهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، رمان‌نویس، مقاله‌نویس و داستان‌نویس آمریکایی بود. رمان‌های او با زرق‌وبرق بسیار نمایندهٔ عصر جاز است. او در طول زندگی خود چهار رمان، چهار مجموعه داستان و ۱۶۴ داستان کوتاه منتشر کرد. اگرچه فیتزجرالد در دههٔ ۱۹۲۰ به موفقیت و ثروت عمومی موقت دست یافت، تنها پس از مرگش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و اکنون به‌طور گسترده به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم شناخته می‌شود. اسکات فیتز جرالد در دانشگاه پرینستون تحصیل کرد و آنجا با منتقد ادبی آینده به نام «ادموند ویلسون» دوست شد. به‌دلیل یک رابطهٔ عاشقانهٔ ناموفق در سال ۱۹۱۷، ترک تحصیل کرد تا در طول جنگ جهانی اول به ارتش ایالات متحده بپیوندد. زمانی که در آلاباما مستقر بود، با «زلدا سایره»، اولین بازیگر جنوبی ملاقات کرد. اگرچه او در ابتدا پیشنهاد ازدواج فیتزجرالد را به‌دلیل نداشتن چشم‌انداز مالی رد کرد، زلدا پس از انتشار کتاب موفق تجاری «این سوی بهشت» (۱۹۲۰) با او موافقت کرد. رمان دوم او به نام «زیبا و لعنتی» (۱۹۲۲) این نویسنده را بیشتر به‌سمت نخبگان فرهنگی سوق داد. او برای حفظ سبک زندگی مرفه خود، داستان‌های متعددی برای مجلات معروف نوشت. در این دوره، فیتزجرالد در اروپا رفت‌وآمد کرد و در آنجا با نویسندگان مدرنیست و هنرمندان جامعهٔ مهاجران «نسل گمشده» از جمله ارنست همینگوی دوست شد. سومین رمان او با نام «گتسبی بزرگ» (۱۹۲۵) به‌طورکلی نقدهای مثبتی دریافت کرد، اما یک شکست تجاری بود و در سال اول کمتر از ۲۳۰۰۰ نسخه فروخت. گتسبی بزرگ، با وجود اولین نمایش ضعیف خود، بعدها توسط برخی از منتقدان ادبی به‌عنوان «رمان بزرگ آمریکایی» ستایش شده است. فیتزجرالد به‌دنبال بدترشدن سلامت روان همسرش و قرارگرفتن او در یک مؤسسهٔ روانی برای اسکیزوفرنی، آخرین رمان خود را به نام «لطیف شب است» (۱۹۳۴) به پایان رساند. فیتزجرالد که به‌دلیل کاهش محبوبیت آثارش در بحبوحهٔ رکود بزرگ، از نظر مالی با مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، به هالیوود نقل‌مکان کرد و آنجا به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس شروع به کار کرد. زمانی که در هالیوود زندگی می‌کرد، با «شیلا گراهام» زندگی مشترک داشت. در سال ۱۹۴۰ و در ۴۴سالگی بر اثر حملهٔ قلبی درگذشت. دوستش «ادموند ویلسون» رمان ناتمام پنجم را به نام «آخرین سرمایه‌دار» (۱۹۴۱) پس از مرگ اسکات فیتز جرالد تکمیل و منتشر کرد.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی.

خواندن کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب زندگی‌نامه و علاقه‌مندان به حوزهٔ نقد ادبی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مقدمه کیمبریج بر اف. اسکات فیتز جرالد

«فیتزجرالد کاملاً و از صمیم قلب فلاپرها را تأیید نمی‌کرد. در واقع، خوانندگان ممکن است از فهمیدن این موضوع تعجب کنند که حتی نیرویی سرکوبگر آن‌ها را به تن دادن به زندگی بزرگسالانه مجبور می‌کند. هم در «شتر برگشته» و هم در «آب‌نبات ژله‌ای»۱۱۴ (۱۹۲۰)، داستان‌ها این‌گونه تمام می‌شوند که شخصیت‌های اصلی زن مجبور به ازدواج شده‌اند و سریعاً وارد دنیای محدود بزرگسالانه می‌شوند. در داستان اول، پری پارکورست با پوست شتر وارد یک مهمانی می‌شود تا در مورد بِتی مِدیل جاسوسی کند، کسی که نامزدی مخفیانه‌اش با پِری باعث نشده تا از خوشگذرانی در مهمانی‌ها دست بکشد. در جریان یک ازدواج نمایشی، بتی سهواً عقدنامه را که پری همراهش آورده امضا می‌کند. از آنجا که یک پیشخدمت در جایگاه شاهد در این مراسم حضور داشت که در واقعیت یک عاقد بود، این پیوند قانونی می‌شود. تنها زمانی که پری تهدید می‌کند بتی را تحویل رانندۀ تاکسی‌ای بدهد که نیمی از لباسِ شتر به تن اوست، عروس درخواست ابطال مراسم را پس می‌گیرد. شبیه به بتی، نانسی لامار در «آب‌نبات ژله‌ای» از عیاشی بیشتر از تعهد لذت می‌برد، اما در حالی که مست شده، با اوگدِن مریت ازدواج می‌کند و موجب سرخوردگی و تحقیر جیم پاول می‌گردد. دوستِ جیم گزارش می‌دهد که «نانسی دوباره عقلش سر جایش بازمی‌گردد و به سمت شهر روانه می‌شود، در حالی که گریه می‌کرد و وحشت‌زده بود... ادعا می‌کرد همۀ این‌ها اشتباه بوده... فکر نمی‌کنم نانسی اصلاً اهمیتی به او می‌داد» (Short Stories, ۱۵۸). اینجا هم هیچ ابطالی در کار نیست. پدر خجالت‌زدۀ نانسی آن دو را مجبور می‌کند تا با خانوادۀ اوگدن زندگی کنند.

در دیگر داستان‌ها، رام کردن گستاخی‌های فلاپرها پس از عروسی واقعی رخ می‌دهد. در «چهل چشمکِ گِرِچن» ۱۱۵ (۱۹۲۴) راجر هالسی آزرده‌دل به همسرِ عاشقِ مهمانی خود اطلاع می‌دهد که آژانس تبلیغاتی او در صورت نرسیدن بودجه تا شش هفتۀ دیگر ورشکسته می‌شود. به جای حمایت از راجر، گرچن شروع به لاس زدن با جرج تامپکینز می‌کند، کسی که از رازهای برقراری تعادل بین تجارت و لذت آگاهی بالایی دارد. راجر با ناراحتی ابراز می‌کند: «او یک کوته‌بین بی‌عقل است. او فکر می‌کند که اوضاع تا ابد این‌گونه می‌ماند یا اینکه دوباره کارم را شروع می‌کنم و او می‌تواند لباس‌های نو بخرد. ولی این‌طور نمی‌شود ادامه داد... اگر دختری با یک مرد جوان به خاطر عشق ازدواج کند، باید دست به هر گونه ایثاری بزند تا همسرش بتواند ادامه بدهد» (۳۴). در چیزی که به نظر می‌رسد استعاره‌ای تند برای میل جامعه به تقلیل بخشیدن وابستگی فلاپرها به خوشگذرانی باشد، راجر به گرچن قرص می‌خوراند تا او را به خواب فروببرد. نقشۀ او هم شرکت و هم ازدواجش را حفظ می‌کند، چراکه هنگام بیدار شدن، همسر متمرد و خیره‌سرْ خستگی مفرطش را به زندگی پرآشوبش مرتبط می‌داند و قول می‌دهد تا آرام بگیرد، سوگندی که به خاطر خبرهای وضعیتِ نابسامانِ روحی جرج پایدار می‌ماند. «تعدیل‌کننده»۱۱۶ (۱۹۲۵) حتی داستانی آموزنده‌تر است. به جای استفاده از قرص خواب‌آور، لولا همپل، که همسری بی‌حوصله با رفتارهایی بچگانه است، زیر نظر دکتر مور آرام گرفته و رام شده، کسی که در مورد وظایفش او را نصیحت می‌کند: «حالا نوبت توست که در مرکز امور قرار بگیری، که به دیگران چیزهایی ببخشی که مدت‌ها آن‌ها به تو می‌بخشیدند... باید بتوانی بر مشکلاتت غلبه کنی و کمی صبورتر از افراد معمولی باشی، باید بیشتر از خودت تلاش نشان بدهی و نتیجه‌اش را با دیگران قسمت کنی» (All the Sad Young Men, ۱۹۰). در حالی که بیشتر منتقدان این داستان‌ها را به چشم خشم و غضب فیتزجرالد از زلدا در نظر می‌گیرند، نگرش سختگیرانۀ آن‌ها بازتابِ تفکرِ گسترده‌ترِ فرهنگی است که فلاپرها را مجبور به پذیرش مسئولیت‌های زندگی می‌کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

حجم

۲۵۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
۱۹,۸۰۰
۷۰%
تومان