
کتاب پناهندگان
معرفی کتاب پناهندگان
کتاب الکترونیکی پناهندگان با عنوان انگلیسی The refugees نوشتهٔ «ویتتانگ ون» با ترجمهٔ «سید سعید کلاتی» اثری است که نشر هیرمند در سال ۱۳۹۸ آن را منتشر کرده است. این کتاب که در سال ۱۴۰۰ به چاپ چهارم رسیده، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که به زندگی مهاجران ویتنامی در آمریکا و تجربههای تلخ و شیرین آنها میپردازد. «ویتتانگ ون» با نگاهی موشکافانه، روایتهایی از جابهجایی، خاطرات جنگ، هویت و تلاش برای سازگاری با دنیای جدید را پیش روی خواننده میگذارد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پناهندگان اثر ویت تانگ ون
کتاب «پناهندگان» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که تجربههای مهاجران ویتنامی را در آمریکا به تصویر میکشد. «ویتتانگ ون»، نویسندهٔ کتاب، خود از خانوادهای مهاجر است و باتکیهبر تجربههای شخصی و جمعی، روایتهایی از زندگی در تبعید، خاطرات جنگ و تلاش برای یافتن جایگاه در جامعهای جدید را ارائه داده است. ساختار کتاب بر پایهٔ داستانهایی مستقل است که هرکدام گوشهای از زندگی شخصیتهایی با پیشینههای متفاوت را روایت میکنند.
دغدغههای هویت، خانواده، خاطره و مواجهه با گذشته درونمایهٔ اصلی این مجموعه را شکل دادهاند. فضای کتاب میان گذشتهٔ پرآشوب و حالِ پرچالش مهاجران در نوسان است و «ویتتانگ ون» با زبانی دقیق و جزئینگر، پیوندهای عاطفی و روانی شخصیتها را با سرزمین مادری و دنیای جدید بررسی کرده است.
خلاصه داستان پناهندگان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
در کتاب «پناهندگان»، داستانها با محوریت شخصیتهایی روایت میشوند که هرکدام بهنوعی با گذشتهٔ خود و تجربهٔ مهاجرت دستوپنجه نرم میکنند. یکی از داستانها دربارهٔ زنی است که پس از سالها زندگی در آمریکا، با روح برادرش که در مسیر مهاجرت جان باخته روبهرو میشود. این مواجهه خاطرات تلخ جنگ، فرار از ویتنام و روزهای پراضطراب قایقسواری در دریا را زنده میکند. «ویتتانگ ون» با پرداختن به رابطهٔ مادر و دختر، نقش قصهها و خاطرات خانوادگی را در حفظ هویت و کنارآمدن با فقدان نشان میدهد. در داستانی دیگر، خانوادهای مهاجر در آمریکا با چالشهای اقتصادی، ترس از ناامنی و تلاش برای حفظ ارزشهای فرهنگی خود روبهرو هستند. روایتهایی از خشونت، فقر، خاطرات جنگ و تلاش برای سازگاری با جامعهٔ میزبان در سراسر کتاب تکرار میشود.
شخصیتها اغلب میان گذشته و حال معلقاند و خاطرات تلخ و شیرینشان آنها را به سرزمین مادری و خانوادههای ازدسترفته پیوند میزند. «ویتتانگ ون» با جزئینگری، لحظات روزمره، ترسها، امیدها و ناامیدیهای مهاجران را به تصویر کشیده است. درونمایهٔ اصلی کتاب جستوجوی معنا، هویت و آرامش در جهانی است که مدام در حال تغییر است و گذشته همچون سایهای سنگین بر زندگی شخصیتها سایه انداخته است.
چرا باید کتاب پناهندگان را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهایی صادقانه و بیپیرایه، تجربههای مهاجران ویتنامی را از زاویهای انسانی و ملموس به تصویر میکشد. کتاب «پناهندگان» نهتنها به مسائل مهاجرت و هویت میپردازد، بلکه به پیچیدگیهای روابط خانوادگی، تأثیر خاطرات جنگ و تلاش برای بازسازی زندگی در سرزمینی بیگانه نیز توجه دارد. خواندن این اثر فرصتی است برای درک بهتر رنجها و امیدهای کسانی که ناگزیر به ترک خانه و وطن شدهاند و در جستوجوی معنا و آرامش، با گذشته و حال خود روبهرو میشوند. روایتهای کتاب، همدلی و تأمل دربارهٔ مفهوم خانه، خانواده و تعلق را برمیانگیزند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات مهاجرت، داستانهای کوتاه، روایتهای خانوادگی و دغدغههای هویت و جابهجایی مناسب است. همچنین کسانی که بهدنبال درک عمیقتری از تجربههای مهاجران و تأثیر جنگ و تبعید بر زندگی انسانها هستند میتوانند از خواندن این اثر بهرهمند شوند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر نخستین بار در سال ۱۳۹۶ با همین عنوان با ترجمهٔ «سيد سعيد کلاتی» و «مريم حيدری» توسط انتشارات روزنه منتشر شده است.
بخشی از کتاب پناهندگان
«شهرت میتواند لطمات فراوانی به انسان وارد کند؛ منظورم همان لطمات و آسیبهایی است که هر انسان عاقلی تا جایی که امکان دارد از آنها دوری میکند؛ مثل ربوده یا زندانی شدن برای سالهای طولانی. خرد و تحقیر شدن در رسوایی جنسی یا گرفتار شدن در بلایی که پایانی جز مرگ انتظارش را نمیکشد. انسانهایی که از این موارد جان سالم به در میبرند، اغلب به کسی نیاز دارند تا خاطراتشان را بنویسد و معمولا دست آخر گذارشان به من میافتد. مادرم یکبار گفت: «حداقل خوبیش اینه که اسمت رو پاشون نمینویسی.» در جواب اینکه گفتم برایم اهمیتی ندارد که در مقدمهی کتاب از من قدردانی بشود یا نشود گفت: «بذار داستانی رو برات تعریف کنم.» این اولین باری بود که آن داستان را میشنیدم؛ اما آخرین بار نبود. مادرم اینطور قصهاش را شروع کرد: «در سرزمین مادری ما روزنامهنگاری زندگی میکرد که میگفت دولت مردم رو توی زندانها شکنجه میکنه. برای همین دولت با اون روزنامهنگار دقیقاً همون کاری رو کرد که مرد ادعا میکرد دولت با دیگران میکنه. اونو به جای نامعلومی فرستادن و بعدش دیگه هیچکس از اون روزنامهنگار چیزی نشنید. این اتفاقیه که واسه نویسندههایی که اسمشون رو روی کتاباشون مینویسن، پیش میآد.»
حجم
۸۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
حجم
۸۴۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه